• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5962 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۱ بهمن

فرشاد مومني:

به نام اصلاح قيمت بزرگ‌ترين ضربه‌ها را به ارزش پول ملي زدند

پنجشنبه گذشته، فرشاد مومني، استاد دانشگاه اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي در اولين نشست از سلسله مباحث بررسي «فروپاشي حكومت پهلوي و انقلاب اسلامي 1357» با عنوان «پيش‌بيني‌هاي تحقق يافته از فروپاشي رژيم پهلوي قبل از سقوط آنها» حضور داشت و درباره اين موضوع صحبت‌هايي كرد. گزيده‌اي از اظهارات اين اقتصاددان را كه در موسسه مطالعات دين و اقتصاد انجام شد و وب‌سايت جماران به‌طور كامل پوشش داده را بخوانيد.

با مشاركت‌زدايي از مردم، كشور رو به بحران و فساد مي‌رود

وقتي از مردم در سياست و اقتصاد مشاركت‌زدايي مي‌شود، كشور رو به تزلزل، بحران، فساد و ناكارآمدي مي‌رود. «نيكي كدي»، با استناد به داده‌هاي سرشماري 1355 مي‌گويد درصد خانوارهاي شهري با بعد خانوار تقريبا 6 نفر كه در فاصله سال‌هاي 45 تا 55 در يك اتاق زندگي مي‌كردند، از 36 درصد به 43 درصد رسيده بود! آبراهاميان در كتاب خود مي‌گويد، در فاصله 1345 تا 1355، ميزان مرگ و مير كودكان، افزايش چشمگيري داشت، ايران از نظر خدمات بيمارستاني و نسبت تخت‌هاي بيمارستاني به جمعيت، پايين‌ترين ميزان را در خاورميانه داشت! يعني خود خاورميانه كه هميشه جزو پس‌افتاده‌ترين جوامع دنيا بوده است، با اين حال ايران در انتهاي جدول كيفيت خدمات سلامت در دسترس مردم قرار داشته است. سال 1355 هنوز 68 درصد بزرگسالان بي‌سواد هستند و تعداد بي‌سوادان بالغ بر 15 ميليون نفر است و كمتر از 40 درصد كودكان لازم‌التعليم، دوران دبيرستاني را به انتها مي‌رسانند. در حالي كه اوايل دهه 1340، ايران صادركننده مواد غذايي بود، در سال‌هاي مياني دهه 1350، سالانه يك ميليارد دلار، با قدرت خريد آن روز، صرف واردات محصولات كشاورزي مي‌كرد!

60درصد جمعيت نمي‌توانند حداقل كالري مورد نيازشان را دريافت كنند

داده‌هاي رسمي مي‌گويد اكنون 60درصد جمعيت قادر نيستند حداقل كالري مورد نياز براي تداوم حيات و سلامت‌شان را دريافت كنند، در اين شرايط است كه مشفقانه درباره خطاهاي بسيار فاحشي كه در سند بودجه 1404 در اين زمينه شده، هشدار مي‌دهيم. مي‌گوييم حتي اگر فرصت نداريد يا قادر و مايل نيستيد تجربه‌هاي قبلي را مورد توجه قرار دهيد، تجربه 1401 را مروري كنيد. چقدر باعث تلخي و غم‌انگيزي است كه در حالي كه يكي از عميق‌ترين، باكيفيت‌ترين و فوري‌ترين تحليل‌هاي اجتماعي را درباره آن مساله، دكتر سعيد مدني انجام و هشدارهاي عالمانه را داد كه وضعيت جامعه‌تان را درك كنيد، سزاي او بايد اين طرز برخورد باشد؟! اين شيوه مواجهه با انديشه‌ورزان پاكدامن و دلسوز در اين كشور است؟!

كسي از فرط خوشي، سراغ انقلاب نرفته بود

(با استناد به) كتاب «مقاومت شكننده» نوشته «جان فوران» تا سال‌هاي مياني دهه 1350، بالغ بر 64 درصد كل جمعيت شهرنشين در ايران دچار سوء‌تغذيه و از كل جمعيت شهرنشين، 25 درصد با وضعيت تغذيه بسيار بد روبه‌رو بودند، اين وضعيت در مقايسه با سوءتغذيه 45درصدي در روستاها، ديد دقيق‌تري به ما مي‌دهد، كسي از فرط خوشي، سراغ انقلاب نرفته بود، تمام شواهد اين را به وضوح مي‌گويند. اگر بخواهيم خود را به ندانستن بزنيم، اين ديگر مشكل ماست. ما نياز داريم كه اينها را با دقت نگاه كنيم.

فرادستان برنامه‌ها را پوچ و مبتذل و بي‌خاصيت مي‌كردند

دستكاري‌هايي كه فرادستان و ذي‌نفعان اصلي در برنامه‌ها كردند، به كل كيفيت آن را ساقط كرد و به موجودي پوچ، مبتذل و بي‌خاصيت تبديل شد. اين نشانه اين بود كه آنها مطلقا آمادگي نداشتند كه تن به اصلاح دهند و اين‌گونه فروريختند. اين زاويه دريچه بسيار مهمي است كه مي‌تواند رشد‌دهنده باشد. در آنجا گفته مي‌شود آنها حاضر نبودند از استبداد راي در برابر نظر كارشناسي عدول كنند. آنها قادر نبودند به قانون اساسي تن دهند و كوچك‌ترين اصلاحي در زمينه شيوه تدبير امور و اصلاح شيوه اداره كشور را عملي كنند. ريشه همه اينها، فساد مالي بود و قله تجلي اين فسادها، بي‌انضباطي مالي در نظام بودجه‌ريزي بود. اين بي‌انضباطي مالي و بودجه‌هاي بي‌كيفيت و غيرشفاف، هم نيروي محركه فساد و زوال سرمايه اجتماعي و هم نيروي محركه تمايل به سركوبگري و سيطره رويه‌هاي ظاهرسازانه و غفلت از امور كيفي بود. ما اكنون هم در اسارت اين شيوه‌ها هستيم.

نمي‌خواهند حرفي درباره فساد و فقر

گفته شود

برخي كه نمي‌خواهند هيچ نقدي مطرح شود؛ به اين بهانه مي‌گويند فقط ايجابي صحبت كنيد. از دريچه تاريخ كه نگاه مي‌كنيم، وقتي مي‌گويند فقط حرف ايجابي بزن، يعني درباره روابط علت و معلولي موهوم و مجعول كه با اين فرض بنا شده باشد كه فساد فراگير در فرآيندهاي تصميم‌گيري و تخصيص منابع هيچ نقشي ندارد! آنها كه مي‌گويند فقط ايجابي حرف بزن، يعني درباره فساد و نقش آن در از كاركرد انداختن سيستم تصميم‌گيري حرفي نزن! درباره فقر گسترده و فراگير و فاجعه‌سازي‌هايش سكوت كن. اين يك قفل تاريخي در ايران است. با منطق انديشه توسعه بايد بگويي ما ابتدا بايد درباره شرايط اوليه تفاهم داشته باشيم تا بعد بگوييم به صورت ايجابي چه كارهايي بايد كرد و قبل از آن، چه روندهاي مخربي را متوقف كرد. انواع و اقسام جريان‌سازي‌ها در اين زمينه مي‌شود.

انتقاد از قراردادهاي بلندمدت غيرشفاف

با روسيه و چين

شخصا مي‌خواهم رويه‌ها را از سر ناداني و غفلت تصور كنم، اما تجربه تاريخي ايران مي‌گويد هرگز چنين نبوده است، وقتي مي‌گويند ايجابي حرف بزن، منظور اين است كه قراردادهاي بلندمدت غيرشفافي كه مثلا عده‌اي پخت و پز مي‌كنند كه ما با روسيه و چين ببنديم و اين قراردادهاي غيرشفاف، در آستانه اوج‌گيري منازعه‌هاي هژمونيك ميان قدرت‌هاي بزرگ چگونه مقدرات ما را تحت تاثير قرار مي‌دهد، ناديده بگيريد و ايجابي حرف بزنيد! در حالي كه تا زماني كه روندهاي مخرب معطوف به گسترش و تعميق فساد و نابرابري و فقر و شبهه‌هاي چشمگير در رويه‌هايي كه ما را به صورت ذلت‌آور به آن اقتصادها وابسته مي‌كند، وجود دارد، نمي‌شود حرف عالمانه ايجابي زد. خيلي عجيب است ژست مي‌گيرند و مي‌گويند ما اين هستيم كه در اين شرايط حرف ايجابي مي‌زنيم!

تضعيف ارزش پول ملي، با هيچ فساد ديگري در تاريخ بشر قابل مقايسه نيست

شما حرف ايجابي را 35 سال است كه مي‌زنيد، اما آقاي دكتر شاكري نشان دادند كه حرف‌هاي ايجابي شما، با نوسان بيش از هزار درصد در عمل روبه‌رو شد! آقاي شاكري، كارنامه اين طيف فكري را در زمينه پيش‌بيني رشد نقدينگي و رشد نقدينگي تحقق يافته بررسي كرد. آن‌گونه ايجابي حرف زدن كه مايه ننگ و شرمندگي است. افتخاري ندارد اما ماجرا اين است كه با آن جريان‌سازي‌هاي مشكوك، باب مواجهه انتقادي اعتلابخش را مي‌بندند و باب چشم بستن بر واقعيت‌ها براي دم تكان دادن به برخي را باز مي‌گذارند، بعد اسم آن را رويه ايجابي مي‌گذارند. مثل اينكه آنها فاجعه‌آميزترين ضربه‌ها را به ارزش پول ملي زدند، بعد اسم آن را اصلاح قيمت مي‌گذارند. به روايت بزرگ‌ترين متفكران علم اقتصاد، تضعيف ارزش پول ملي، با هيچ فساد و افساد ديگري در تاريخ بشر قابل مقايسه نيست، اما همان‌ها كه مي‌خواهند به قول خودشان ايجابي حرف بزنند، اسم آن را اصلاح قيمتي مي‌گذارند، بعد جريان‌سازي مي‌كنند و دروغ مي‌گويند.

آمادگي مواجهه خردورزانه با مسائل را نشان نمي‌دهيم

گرفتاري بزرگ ما اين است كه گاه از سر شدت دلبستگي و گاه از سر شدت تنفر، آمادگي مواجهه خردورزانه با مسائل را از خودمان در حد نصاب نشان نمي‌دهيم و بنابراين بايد دايما آزموده‌ها را از نو آزمون كنيم. سال گذشته گفتم يك‌باره موجي راه افتاد و گفتند هر كس در انقلاب اسلامي مشاركت داشته، بايد عذرخواهي كند! عذرخواهي، سنت بسيار پسنديده‌اي است، اما اين حرف در واقع سطح درك مطالبه‌كنندگان را از يك جنبش اجتماعي فراگير نشان مي‌دهد. اينكه مي‌گويند عذرخواهي كنيد، انگار پيشخدمتي، فهرستي از گزينه‌هاي انتخابي را براي ملت ايران در سال 57 آورده بود و به همه ما تعظيم كرد و گفت: «شما خودتان بفرماييد چه چيزي ميل داريد!» در حالي كه بايد در نظر داشت براي بررسي درست مساله انقلاب‌هاي اجتماعي، با آن شدت پيچيدگي‌ها، بايد بيشتر عميق شد و زحمت كشيد. بايد عميقا آنها را درك كنيم تا بتوانيم از آنها درس بگيريم. در غير اين صورت، اينكه اكنون چه موجي مي‌وزد و ما هم همرنگ آن شويم، مي‌تواند گرفتاري‌هاي لحظه‌اي ما را حل و فصل كند، اما گرفتاري‌هاي دايمي ما سرجاي خود مي‌ماند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون