• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5961 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ دي

«مجمع الامثال» محمدعلي هبله‌روُدي

كهن‌ترين مجموعه مثل‌هاي فارسي

اشاره -  نخستين‌بار، وقتي در جلد پنجم (تاريخ علوم ‌ايرانيان) از سفرنامه ۱۰جلدي شواليه ژان شاردن فرانسوي كه در دو دوره امپراتوري شاه ‌عباس‌دوم (۱۰۷۶ تا ۱۰۵۲ق.) و شاه سليمان‌يكم (۱۰۷۶ تا ۱۱۰۵ق.) در ايران بوده، بخشي را درباره «امثال‌‌و‌حكم ايرانيان» مشاهده‌ كردم، تصورم بر اين ‌بود كه نخستين‌بار سياح ‌و پژوهشگري فرانسوي درباره ضرب‌المثل‌هاي ايرانيان سخن ‌گفته و آنها را گردآوري كرده است تا اينكه در آرشيو كتابخانه ‌ايرانشناسي مجلس، كتاب «مجمع‌الامثال» محمدعلي‌ هبله‌روُدي را مشاهده‌ كرده و فهميدم هر چند حضور تاريخي اين‌ انديشمندان ايراني‌ و فرانسوي همزمان ‌بوده، ولي‌ در نهايت، ‌ايراني‌ها پايه‌گذار گردآوري ‌ضرب‌‌المثل‌ها هستند. از همين ‌روي، در اين‌ شماره از روزنامه «اعتماد» به ‌معرفي كتاب «مجمع‌الامثال» ‌مي‌پردازيم كه در كتاب شواليه ‌ژان شاردن هم اشاره‌اي به ‌اين ضرب‌المثل ايراني شده‌ كه «پي‌تقليد رفتن ‌از كوري ‌است.» در عين‌ حال در كتاب «امثال‌وحكم» علي‌اكبر دهخدا آمده است: «قلم طبيب سخن است.» 
كتاب «مجمع‌الامثال» از محمدعلي هبله‌روُدي، ويراسته دكتر صادق ‌كيا، استاد دانشگاه‌ تهران است كه انتشارات اداره‌ فرهنگ‌ عامه در سال۱۳۴۴خورشيدي آن‌ را توسط چاپخانه وزارت ‌فرهنگ‌وهنر منتشر كرده است. صادق ‌كيا در «پيشگفتار» اين‌‌ كتاب‌ «خطي» نوشته است كه اين مجمع‌الامثال كهن‌ترين مجموعه بزرگ مثل‌هاي‌‌ فارسي است و آن‌ را يك دانشمند ايراني به ‌نام محمدعلي هبله‌رودي در سال ۱۰۴۹هجري در گلكنده (نزديك حيدرآباد دكن) گرد آورده است. اين ‌كتاب گرانبها كه بيش ‌از دو هزار مثل ‌فارسي را در بر دارد تاكنون به ‌چاپ نرسيده ‌بود. نگارنده بيش ‌از ده ‌سال‌ پيش دستنويسي از آن ‌را در كتابخانه‌ ملي‌ ملك ديده و رونويسي از آن برداشته ‌بود و از ‌آن ‌پس آرزو‌ مي‌داشت كه با پيدا كردن دستنويس‌هاي ديگر به‌ چاپ و نشر متن درستي از آن كامياب‌ گردد. اينك بسيار شادمان‌ است كه با يافتن پنج ‌دستنويس ديگر اين مجمع‌الامثال نخست‌بار به‌ كوشش او در دسترس دوستداران زبان و ادبيات بي‌مانند فارسي قرار مي‌گيرد. محمدعلي هبله‌رودي را پيش ‌از اين از راه يك‌ كتاب ‌ديگر او به ‌نام جامع‌التمثيل يا مجمع‌التماثيل مي‌شناختيم. او اين ‌كتاب را به سال۱۰۵۴هجري (پنج ‌سال پس ‌از مجمع‌الامثال) در حيدرآباد دكن فراهم ‌آورده و آن بارها به‌ چاپ رسيده است و شايد شماره چاپ‌هاي آن بيش‌ از هر متن ‌فارسي ديگر باشد. نگارنده درچند سال گذشته مجموعه‌اي از برخي چاپ‌هاي‌ گوناگون آن گرد آورده است ولي هيچ‌كدام متن استواري به دست نمي‌دهد. فرق بزرگ دو كتاب هبله‌رودي در دو چيز است، يكي ‌آنكه برخي‌ مثل‌ها در يكي از آن‌ دو ياد شده و در ديگري نيامده است، ديگر آنكه متن مجمع‌الامثال تنها مثل‌هاي ‌فارسي را دربردارد در صورتي ‌كه در جامع‌التمثيل حكايت‌هايي نيز در هر فصل بر مثل‌ها افزوده شده است. گمان ‌مي‌شود كه همين‌ حكايت‌ها مايه‌پسند و روايي جامع‌التمثيل و گمنامي مجمع‌الامثال شده‌ باشد.ديباچه‌ آن دو نيز چندان فرقي با يكديگر ندارد.  محمدعلي هبله‌رودي مانند بسياري ‌از ايرانيان آن‌ روزگار به‌ هندوستان رفته و گذارش به‌ گلكنده حيدرآباد دكن افتاده و در آنجا به ‌فراهم ‌آوردن مجمع‌الامثال و جامع‌التمثيل برانگيخته شده است. اينك ببينيم كه شيخ‌الاسلام محمدخاتون كه هبله‌رودي در ديباچه هر دو كتاب خود با ستايش ‌فراوان از او ياد كرده است، مي‌نويسد كه به «مجلس‌شريف‌و‌محفل‌منيف» او راه‌يافته و از سخنان او به‌ گرد آوردن مثل‌هاي‌ فارسي برانگيخته شده است، كيست.در عالم ‌آراي عباسي (صفحه۹۴۱) زير عنوان«ذكر آمدن ايلچي‌ قطب‌شاه كه والي ‌گلكنده است از دياردكن هندوستان» اين چند سطر را يافته‌ايم و از آن‌ پيداست كه محمدخاتون ايراني‌نژاد بوده و در سال۱۰۲۷هجري به ‌سفارت از سوي‌ پادشاه‌ دكن به ‌ايران آمده است...  هبله‌رودي در ديباچه مجمع‌الامثال (صفحه۳) از گفته شيخ‌الاسلام محمدخاتون چنين آورده است: «به‌ حكم آنكه چراغ پاي خود روشن نمي‌دارد هيچ‌يك ‌از فصحاي فرس به ‌جمع‌آوري امثال فارسي نپرداخته‌اند و آن دُرر منثور را در يك رشته منتظم نساخته. اگر كسي كمر سعي بر ميان بندد و امثال اهل ‌فرس را كه مانند نبات‌النعش پراكنده است پروين مثال منتظم سازد حقي بر اين طايفه ثابت ‌كرده خواهد بود.» و خود او مي‌گويد: (صفحه۹ديباچه): «چون جوينده يابنده است به‌ جست‌وجوي امثال مشغول گشتم و بعد از سعي‌ بسيار آنقدر كه ممكن و مقدور بود از امثال و كنايه و شبيه به ‌امثال از هر جا و هر كس كه شنيدم و پرسيدم به ‌قيد تحرير درآوردم.» پس تا آن ‌زمان مجموعه‌اي از مثل‌هاي‌ فارسي فراهم نشده‌ بود واگر شده‌ بود محمدخاتون و هبله‌رودي و دانشمندان ديگر درباره قطب‌شاهي از آن آگاهي نداشتند و هبله‌رودي مثل‌هاي دو كتاب خود را از زبان مردم گرد آورده است. از اين ‌عبارت ديباچه مجمع‌الامثال (صفحه۴): «از استعمال آن‌ كلام چندي ‌از عزيزان به‌ جمع‌آوري امثال ‌فارسي رغبت نمودند. اين حقير بي‌بضاعت نيز... خود را درسلك ايشان درآورد.» چنين برمي‌آيد كه جز هبله‌رودي چند تن ديگر نيز در همان زمان در دكن به‌ گرد آوردن مثل‌هاي ‌فارسي پرداخته ‌بودند. در همان ‌روزگار يك‌‌‌ ايراني‌ ديگر به ‌نام محمدصادق پسر محمدصالح‌ صادق اصفهاني (پانويس: در سال۱۰۱۸هجري در سورت هندوستان زاده‌ شده و به‌ گفته هنرآبادي در سال۱۰۶۱هجري درگذشته است)، در فصل هشتادم از باب ‌سوم دانشنامه بزرگ و سودمند خود به ‌نام «شاهدصادق» كه به ‌سال۱۰۵۴هجري در هندوستان فراهم ‌آوردن آن را آغاز كرده پيرامون پانصدوشصت مثل‌ فارسي را ياد نموده است كه بسياري ‌از آنها در دو كتاب هبله‌رودي يا به ‌همان صورت يا با فرق‌هاي‌كوچك ديده ‌مي‌شود. او نيز مي‌نويسد كه مثل‌هاي كتاب خود را از زبان مردم فراهم آورده است.  
 منبع: كتابخانه ايرانشناسي مجلس

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون