گزارشي اسنادي - پژوهشي از شكايت روزنامه «حبلالمتين» به مشيرالدوله، وزير خارجه مظفرالدينشاه قاجار ۱۳۱۸ ق.
روزنامهنگاري ايراني و دخالت بيگانگان به بهانه دموكراسي
مريم مهدوي اصل
اشاره ـ خبرنگاران، روزانه با قلم خود به اطلاعرساني براي بالابردن سطح آگاهي افكارعمومي ميپردازند. درعينحال، نسلهايآينده ميتوانند با مطالعه آرشيو «اسنادمطبوعات»، از زندگي گذشتگان آگاهي پيدا كنند. بهويژه، هنگام زدودن گردوغبار زمانه از روي«اسناد محرمانه حكومتي»، اين آرشيو «اسنادمطبوعات» است كه ميتواند بهكشف بسياري از حقيقتها كمك كند كه كارگزاران حكومتي ازآن بياطلاع بودهاند، با بيتوجهي يا بيتفاوتي ازكنار آن گذشتهاند، يا آگاهانه از ثبت واقعيتها سرباز زدهاند تا درنهايت اين مجموعه دلايل و علتها، ابهامات بسياري را براي فهم و درك آشفتگيها و بحرانها ايجادكند. درنتيجه، ما هنگام بررسي و مطالعه اسناد حكومتي و اسناد مطبوعات، شاهد تصميمگيريهاي اشتباه ازسوي مقامات ارشد، در هر دوره حكومتي هستيم كه پيامدهاي آن توانسته چندين قرن مشكلهاي غيرقابلحل را براي كشور و زندگي مردم ايجادكند.
بنابراين، باتوجه بهاين ضرورت علمي و اجرايي، نهتنها بايستي واحد درسي آرشيو «اسناد مطبوعات» در بخش پژوهش تمامي رشتههاي دانشگاهي راهاندازي شود، بلكه ابتدا بهساكن، بايستي اين واحد درسي تخصصي براي آشنايي خبرنگاران راهاندازي شود تا باآگاهي بيشتر نسبت به مسووليت و تعهد اجتماعي و فرهنگي خود، فعاليت كنند. چراكه، فقط حدود هشت هزار برگ اسناد مطبوعات دارالخلافه قاجار درآرشيو اسناد وزارت امورخارجه وجود دارد كه آنها را درسال ۱۳۹۸ ش. بههنگام مطالعه روزانه اسنادي مطبوعات، مورد بررسي و مطالعه قرار دادم. بنابراين، اكنون به لحاظ دسترسي به منابع مطالعاتي «اسنادمحرمانه حكومتي» و آرشيو «اسناد مطبوعات» مجلس، هيچ كمبودي دركشور وجود ندارد، جز برنامهريزي براي فعاليت افرادي كه توانايي به نتيجه رساندن «روش تحقيق ايراني» را درمسير توسعه و رشد كشور، داشته باشند.
برهميناساس، دراينشماره روزنامه «اعتماد»، به شرايط انتشار روزنامه«حبلالمتين» كه روزنامه دارالخلافه قاجاري بوده، اشاره ميكنيم. حبلالمتين تا پيش از شكلگيري جغرافياي سياسي جهان درقرن۲۰ ميلادي، ابتدا در شهر كلكته (هند) و سپس در عصر مشروطه و به درخواست حكومت مركزي، درتهران چاپ ميشده است.
شكايتي از دشمني اروپاييها
بتاريخ۲۶ شهر جماديالاول سنه هجري۱۳۱۸ ـ ازكلكته اليطهران ـ حضرت اشرف اهم آقاي مشيرالدوله وزيرجليله امورخارجه... اگرچه بالغ بر سه ماهست اين خادم اسلاميت و فدوي دولت ابدايت[ناخوانا] عريضه عرض نموده بجواب هيچيك سرافراز نشده ولي چون اظهار عرضحال از وظائف خاكساراست بتكاليف خويش عمل مينمايد زحمات اينخادم اسلاميت و موانعيكه [ناخوانا] راه ما درخدمت بدولت و ملت اسلام است برحضرت اشرف عالي پوشيده نيست ـ اولا در دهن اژدها نشسته هرروز به بهانه رسماً و غيررسم اسباب زحمت و مورث كلفت و جوابدهي ما فراهم است ـ دوم سفيرآلمان از حقگوئي حبلالمتين برآشفته جسارت را بجايي ميرساند كه از مركز كل [ناخوانا] مسند صدارت عظمي خواهش منع دخول حبلالمتين را بخاك ايران مينمايد ـ سوم سفارت روس هر روز بهبهانه از وزارتخارجه عزل و تنبيه و تبعيد يكي از وكلا و اعضاي اين اداره اسلامي را خواستگاراست ازطرف ديگر مامورين سياسي و سفرايدول كه از خيالات اين ادارهاسلامي واقف و از نتايج خدمات حبلالمتين بملك و ملت و دولت ايران بل بعموم اسلاميان مطلع شده ـ همهروزه برخلاف جريده حبلالمتين بمراكز مهمّه و اخبارات نيمرسمي خود رپورتها داده ساعياند كه بنيان اين ادارهاسلامي را از ريشه كنده باشند ـ ترجمه عنوان اخبار (نوو ورميا) كه از سفر روس در طهران برخلاف اخبارحبلالمتين اشاعت شده وقايعنگار ما فرستاده لفاً بحضورمبارك تقديم نموديم ـ از فرستادن عنوانانيكه اخبار طمس و سائر جرايدانگليسي برمخالفت حبلالمتين اشاعت داده و ميدهند چون مطول و متوالي است غمض عين نموديم ـ مقصود فدوي ازين تصديع آنست كه چنانچه تاكنون اداره حبلالمتين از رجالخارجي و اخبارات خارجه دفاع نموده كيدشان موثر نيوفتاده منبعدهم بحول و قوه صاحب شريعت مطهره دفعكرده موثر نخواهد اوفتاد ـ ولي محض اطلاع حضرتعالي عرض ميكند كه چون اينگروه محيل راهچاره خارجي نه بينند درداخله مملكت خواهان درصدد اضرار و اكسداد اين اداره خواهند برآمد ـ چنانچه سفيرآلمان و روس برآمدند ـ محضاينكه از خيالات آنان قبل از وقت حضرت اشرفعالي مستحضر باشند ـ خود اقرار بگناه خويش كه خدمت بملت و دولت اسلام و وطن عزيز است مينمايم ـ البته با سرپرستي حضرت اشرفعالي ازين اداره اسلامي ما را باكي از دشمني آنان نيست...»
تحمل فشارهاي داخلي و بيروني
مويدالاسلام، مديركل اداره و روزنامه مقدس «حبلالمتين» بود و آقامحمدكاظم شيرازي، دبيرثاني آن. اين روزنامه ايراني حدود يكدهه نخست، در شهر كلكته چاپ شد، درست در زماني كه كشور هندوستان شكل نگرفته بود، اما اين سرزمين شرقي تحت سلطه و استعمار انگلستان درآمده بود. در نمرهسوم، سالهشتم، روزدوشنبه ۲۷جماديالثاني ۱۳۱۸هجري، مصادف با ۲۲ آكتوبر ۱۹۰۰ميلادي، درين جريده كه از هرگونه علوم و وقايعسياسي و منافعدولتي و فوايدملتي بحث ميشد، درصفحات نخست آن در يادداشتي باتيتر «اللهم اجعلني محسوداً غيرحاسد» نوشته شده است: «مدتياست جمعي حاسدين خارجه و مفسدين داخله ساعي بودند كه مخلي دربرابر اداره حبلالمتين برپا داشته مانع اجراي وظايف اجزاء آن گردند تا اينكه چندي قبل محرك يكي از [برخيها] كه هماره اينطايفه طرف وثوق اداره بوده و هستند شده در عدالت بمبمئي بر ادارهاسلامي حبلالمتين مقدمه دايركرد و از آنجاييكه ما هميشه در راه دولت و ملت مستعد دفاع معاندين بوده و پيوسته سينه خود را هدف خدنگ طاعنين داشته و كراراً در زد و خورد و متحمل خسارات و نقصانات مالي و جاني شدهايم اين واقعه را معتنابه و قابل اشاعه در اخبار ندانستيم چون برخي مردمان مفتن محض خوشآمد و تملق و نفع موقتي دشمنان اداره خلاف واقع اين قضيه را دريك اخبارفارسي انتشارداده و البته بر هواخاهان اين ادارهاسلامي نشر اينگونه زخاريف ناگوار بود ـ لهذا لازم دانستيم كه بجهه تفريح قلوب عامه هواداران اين ادارهاسلامي آنچه را حاكم عدالت درينخصوص با قلم خود نوشته ترجمه نموده درج كنيم تا عبرت ديگران گرديده و وزارت جليله امورخارجه ايران نيز از كردار و سلوك بعض مامورين مطلع گردند و از درد دل ما واقف شوند و بدانند كه آنچه را ما در حبلالمتين مينويسيم مقصودي جز خيرخواهي دولت متبوعه خود نداريم ـ اين مقدمه اسرار چندينساله بعض مامورين را با اسناد دستختي خودشان آشكارا نمود ـ و چون آن اسناد را محض حفظ ناموس دولت متبوعه خود در عدالت ابراز ننموديم عين آن مكاتيب را بمراكزي كه لازم است خواهيم فرستاد تا درآينده اصلاح مفاسد شده باشد (خداكشتي آنجا كه خواهد برد) ... دولت روس باندازه راسخ است كه حتي گاهگاه جهازات جنگيش در سواحل ايران ميگردد ـ دولت انگليس بواسطه انعامدادن بحكام ممالك خودمختار از حدود اتحاد و تهذيب دول و ملل خارج شده بنا بقول مشرقيها (هركس قابليت انعام دادن دارد قادر بر انتقام كشيدن نيز ميباشد) اين امتيازي كه از دولت انگليس نسبت بحاكم بوشهر مرحمت شده دال برفتح دولت مشاراليهاست در رسوخ خويش نسبت بسواحل فارس... »
هشدار تبديل نفوذ تجاري به نفود سياسي
همچنين اين روزنامه درادامه باتيتر «حبلالمتين»، نوشته است: «جرايد فرنك عموماً و اخبارات انگليسي خصوصاً در هر ميدان كه شكست پلتيكي بيابند لهجه خود را برگردانيده طرف مقابل را به لاطائلات بيمعني متهم مينمايند ـ چون امروز روز دولت عليه ايران در سواحلفارس انتظامات شايسته را مدنظر دارد و مقاصد عمده را پيشنهاد خاطر نموده ميدانند كه دستدرازي بسواحلفارس نميتوانند نمود ازين در سخن ميرانند كه خدمات دولتخواهانه بعضي از چاكران صادق را در نظر اولياي دولت مشوب باغراض جلوه دهند... اما رسوخ آلمان نسبت به دول ديگر در ايران ـ چون دائره تجارت ايران وسعت پيداكرده رسوخ تجارتي هريك از دول نيز در ايران پيششده نه رسوخ پلتيكي آنها و اگر درست ملاحظهكنيم رسوخ تجارت تمام دول و ملل عالم نسبت بسابق در ملل و دول ديگر زياد شده رسوخ تجارتي دولت كوچك ژاپون تمام اروپا را احاطه كرده است پس ازينرو بايد برتمام اروپا از رسوخ ژاپون ترسيد ـ اگرچه ما تصديق داريم كه رسوخ تمام دول فرنك در ممالك اجنبيه اول رسوخ تجارتي بوده كه كمكم تبديل برسوخ سياسي شده است ولي اينمراتب متعلق به دولتي است كه ازمقتضيات زمان واقف نبوده و درخواب غفلت غنوده و آرميده باشد بحمدالله امروزه دولت عليه ايران بقسمي از خواب بيدار شده و در ميدان ترقي چهار اسپه [اسبه] راه سپارست كه اميد ميرود در اندك زمان به ترقياتيكه شايسته اين دولت ششهزار ساله باشد نائلگردد و قطع رسوخ تجارتي اجانب هم بشود
روزنامهنگار و پژوهشگر
منابع: كتابخانههاي شماره ۱ و ايرانشناسي
آرشيو مطبوعات مجلس