• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5929 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۱ آذر

تحولات منطقه پس از سقوط بشار اسد

محمدجواد قهرماني

در ادامه تحولات سريع در منطقه خاورميانه طي ماه‌هاي اخير، سقوط حكومت بشار اسد نقطه عطف ديگري به شمار مي‌رود كه نه تنها في‌نفسه يك تحول بسيار مهم و تعيين‌كننده به شمار مي‌رود، بلكه مي‌تواند آغازگر تحولات و رخدادهاي بعدي در منطقه نيز باشد. اگرچه عملا بحران در سوريه از سال 2011 آغاز شده بود، اما در كمتر از دو هفته از شروع عمليات‌هاي جديد، مخالفان حكومت به دمشق رسيدند و قابل توجه اينكه در اين ميان مقاومتي هم از طرف ارتش دولت مستقر سوريه وجود نداشت. فارغ از اينكه چه مسائل و موضوعاتي، در نهايت به سقوط دولت انجاميد، با قرار دادن اين تحول برجسته در كنار ساير تحولات منطقه‌اي، درك آينده تحولات منطقه عيان‌تر و همچنين اين موضوع كه ايالات‌متحده امريكا چه ادراكي از اين تحولات دارد، در رويكرد آينده اين كشور نسبت به منطقه و جمهوري اسلامي ايران تعيين‌كننده خواهد بود.   سقوط دولت در سوريه مي‌تواند نه تنها بر تحولات داخلي اين كشور كه بر تحولات منطقه‌اي نيز تاثير جدي برجاي بگذارد. در ارتباط با خود سوريه، سناريوهاي مختلفي درخصوص آينده اين كشور مطرح مي‌شود، ازجمله برخي معتقدند امكان وقوع درگيري داخلي وجود دارد، برخي امكان شكل‌گيري چند كانتون مختلف يا فدراليسم را مطرح مي‌كنند، برخي نيز درخصوص آينده تحولات داخلي به سياست‌ها و اقدامات رهبران جديد سوريه به ويژه شخص ابومحمد جولاني و تبعات احتمالي آن توجه مي‌كنند، اما در بعد منطقه‌اي نيز از هم‌اكنون كنشگران مختلف تلاش مي‌كنند جاي پايي براي خود پيدا كنند. به عنوان مثال تركيه كه به عنوان حامي مخالفان سوري كه از ادلب حركت خود را آغاز كردند، قلمداد مي‌شود، نقش‌آفريني خود را ادامه خواهد داد. فارغ از نزديكي با اين گروه‌ها، نزاع با كردها نيز محرك ديگري براي فعاليت اين كشور  به شمار مي‌رود. اسراييل، به دنبال تحولات داخلي در سوريه تاكنون سياست ايجاد منطقه حائل و پيشروي در خاك سوريه را آغاز كرده و حمله به تجهيزات و تاسيسات نظامي سوري را به‌شدت افزايش داده است، امري كه البته طي يك سال گذشته نيز به ‌طور مداوم آن را انجام داده است. در عين حال، تاكيد بر داشتن ارتباط با برخي گروه‌هاي سوري از جمله كردها نيز مطرح است، چراكه نه تنها از اين طريق توسعه نفوذ و اثرگذاري در سوريه را دنبال مي‌كند، در عين حال اين امر به عنوان اهرمي دراختيار آنها در برابر ديگر كنشگران ازجمله تركيه عمل مي‌كند. در كنار كنشگران منطقه‌اي، امريكا نيز كردها را يك شريك مهم قلمداد مي‌كند و نگراني از ظهور مجدد داعش را نيز ابراز داشته است.  اما اين تحول اخير دلالت‌هاي مهمي دارد كه بيان آنها مي‌تواند بر جهت‌دهي به سياست دولت بعدي امريكا نيز تاثيرگذار باشد. روسيه عملا پس از حدود ده سال حضور در سوريه براي حمايت از دولت مركزي، تصميم به خروج گرفته و آن‌طور كه اعلام شده، مقصد بشار اسد نيز پايتخت اين كشور بوده است. اين موضوع به ‌طور كلي يكي از نتايج جنگ اوكراين قلمداد مي‌شود، چراكه تمركز بر اوكراين عملا سبب شده مسكو كمتر بتواند بر ديگر مناطق كه براي خود به عنوان حوزه نفوذ تلقي كرده، تمركز كند. اين امر از اين جهت براي جمهوري اسلامي ايران اهميت دارد كه به‌ طور كلي حداقل پس از جنگ اوكراين ايران در كنار مسكو به عنوان كنشگران تضعيف‌كننده نظم بين‌المللي به تصوير كشيده شده و از اين زاويه، نبود يك منفعت مشترك به نام سوريه مي‌تواند اختلاف‌هاي آنها را بيشتر عيان كند.   در كنار اين موضوع، سوريه به عنوان يكي از نقاط كليدي در پيوست جبهه مقاومت بوده و نقش اساسي در ارتباط ميان ايران و حزب‌الله داشته است. اكنون در نتيجه سقوط دولت، ديگر كنشگران قطعا تلاش خواهند كرد نفوذ خود را در اين حوزه افزايش دهند تا روند كنوني را بازگشت‌ناپذير كنند. بنابراين مي‌توان انتظار افزايش تحركات كنشگران رقيب در هدف قرار دادن ديگر منافع جمهوري اسلامي ايران در منطقه يا شركاي تهران را داشت، امري كه از آن با عنوان شكل‌دهي به نظم نوين در منطقه ياد مي‌شود. به اين معنا از نگاه آنها اكنون فرصت براي اتخاذ سياست‌هاي مختلف در جهت فشارهاي جدي‌تر بر ايران مهيا شده است. اگر به اظهارات ترامپ پس از سقوط بشار اسد نيز توجه شود وي علاوه بر اشاره بر لزوم عدم مداخله امريكا، درخصوص چرايي اين رخداد به ضعف روسيه و ايران به عنوان حاميان وي اشاره كرده است.   در كنار اين تحولات كه مي‌تواند در ادراك تصميم‌گيران امريكا درخصوص نوع سياست اتخاذ شده در قبال جمهوري اسلامي ايران تاثير مهمي داشته باشد، پيوند زدن آن با ديگر موضوعات نيز حايزاهميت است. در اينجا به عنوان يك موضوع مهم، مساله هسته‌اي مطرح مي‌شود، چراكه از اين منظر جمهوري اسلامي ايران درنهايت متاثر از اين تحولات منطقه، به گزينه بازدارندگي نهايي متوسل خواهد شد به اين دليل كه عملا خط بازدارندگي ايران به مرزهاي اين كشور بازگشته است. علاوه بر اظهارات اخير رافائل گروسي درخصوص غني‌سازي ايران، ادعاهاي مطرح شده در گزارش دفتر مدير اطلاعات ملي امريكا درخصوص اقدامات ايران براي داشتن موقعيت بهتر در صورت تصميم به حركت به سمت توليد سلاح با توجه به ميزان غني‌سازي تهران در اينجا موضوعيت پيدا مي‌كند، بنابراين، اين تصور وجود دارد كه اين موضوع نيز در حال حاضر بايد حل شود يا در غير اين صورت پيشنهاد استفاده از گزينه نظامي نيز عملا مطرح خواهد بود.  نكته مهم و قابل‌توجه اين است كه اگرچه درخصوص سياست‌هاي احتمالي ترامپ به ادعاهاي وي در كمپين‌هاي انتخاباتي استناد مي‌شود اما نكته حائزاهميت اين است كه بايد تاثير تحولات مختلف ازجمله تحولات منطقه‌اي را بسيار مورد توجه قرار داد كه مي‌تواند روندي كه ترامپ از پيش اعلام كرده به دنبال آن است را تغيير بدهد. ادراكي كه از موقعيت جمهوري اسلامي ايران پس از سقوط بشار اسد نيز وجود دارد، مي‌تواند هدايتگر رويكرد وي باشد. همچنين نقش ديگر كنشگران ازجمله اسراييل در جهت شكل‌دهي به ذهنيت ترامپ در‌خصوص روند تحولات در منطقه نيز عاملي است كه بايد آن را مورد توجه قرار داد. همين مسائل مي‌تواند عامل مهمي در تاكيد وي بر فشار حداكثري باشد حتي اگر بخواهد به ادعاهاي قبلي خود مبني بر دسترس بودن توافق با ايران را نيز جامه عمل بپوشاند. 


كارشناس ارشد  مسائل  بين‌الملل

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون