استراتژي ترامپ و انتخاب ايران ميان دو گزينه تقابل يا تعامل!
حسن بهشتيپور
كابينه دونالد ترامپ از ابتداي بهمن رسما وارد كاخ سفيد خواهد شد و فعاليتش را آغاز خواهد كرد، از همين رو سه ماه ديگر تا روي كار آمدن رسمي دولت جديد ايالاتمتحده زمان باقي است، لذا اگر انتظار تغييرات ويژهاي را داريم بايد اين بازه زماني باقي مانده را نيز لحاظ كنيم. فارغ از موارد ذكر شده سيستم حكومتي در امريكا به گونهاي است كه با هدف كنترل اقدامات رييسجمهور مجلسي تحت عنوان كنگره تعريف شده است كه متشكل از مجلس نمايندگان و سنا ميباشد.سيستم حاكم بر كنگره به گونهاي است كه ميتواند تصميمات رييسجمهور را وتو كند. بدين صورت كه با دوسوم آرا قادر است مانع اقدام رييسجمهور در هر زمينهاي شود. اكنون و به دنبال بازگشت ترامپ به كاخ سفيد، سنا سرخ شده (دراختيار جمهوريخواهان قرار گرفته) و مجلس نمايندگان نيز محتملا سرخ ميشود. همزمان بايد گفت عمدتا سناتورهاي پيروز نيز از جمهوريخواهاني تشكيل شدهاند كه نزديك به ترامپ هستند. حاكميت جمهوريخواهان در سنا و نيز مجلس نمايندگان مساله مهمي است، چراكه به ترامپ اين قدرت را اعطا خواهد كرد طي چهار سال آينده بتواند تغييرات قابلتوجهي را بدون اينكه با موانع احتمالي كنگره مواجه شود، ايجاد كند، چراكه محتملا از حمايتهاي كنگره برخوردار خواهد بود. به باور برخي تحليلگران ترامپ به دليل فقدان تجربه سياسي و اجرايي در دولت نخست درگير اشتباهات محاسباتي شد. اما آن چهار سال دوره رياستجمهوري براي او يك دوره آموزشي بسيار خوبي بوده و بدين نتيجه رسيده كه جهان سياست با جهان تجارت بسيار متفاوت است. لذا انتظار ميرود ترامپ 2024 با ترامپ 2016 تفاوتهايي داشته باشند، اما مسائلي كه ترامپ در كمپين انتخابات مطرح ميكرد عملا نشان داد رئوس موضوعاتي كه دنبال ميكند، پيرامون همان مسائلي است كه در دوره رياستجمهوري در 2017 به اجرا درآورد. ازجمله خروج از پيمانهاي مهم جهاني و امنيتي و مواضعي كه درقبال ناتو اتخاذ كرد و ساير اقدامات مشابه...
ترامپ و نظم خاورميانهاي نوظهور
در باب سياست خاورميانهاي ترامپ نيز بايد سياست كلان ايالاتمتحده را در اين رابطه درنظر بگيريم. براي پيشبيني دكترين خاورميانهاي ترامپ روش منطقي آن است كه منتظر تركيب تيم احتمالي كابينه او باشيم. طبيعتا روي كار آمدن چهرههايي معقول نشاندهنده تغيير ترامپ در 2024 است و همچنين نشان ميدهد دولت جديد ايالاتمتحده آمادگي دارد تا با دنيا وارد تعامل شود، اما در شرايطي كه عكس اين گزاره محقق شود يعني اگر افرادي مانند پمپئو به عنوان وزير امور خارجه مجدد بر سر كار بيايد ناگفته پيداست كه قرار بر ادامه همان سياستهاي قبلي است. در اين زمينه تركيب تيم احتمالي ترامپ ميتواند سيگنالهايي را در جهت پيشبيني رويكرد او ارسال كند. در مورد اسراييل، ترامپ مطمئنا از اين بازيگر بهشدت حمايت خواهد كرد. در دولت نخست، ترامپ به شكلي بيسابقه سفارت امريكا را از تلآويو به شرق بيتالمقدس منتقل كرد و از سوي ديگر حاكميت اسراييل بر بخش اشغالي جولان را به رسميت شناخت. با لحاظ كردن اين گزارهها در كنار يكديگر انتظار ميرود كه تلاشهاي غيرعلني اخير نتانياهو براي روي كار آمدن ترامپ بيدليل نيست. حال بايد ديد كه طي ماههاي آينده افزايش حمايتهاي ترامپ از نتانياهو امكان دارد يا خير؟ شرايط كنوني خاورميانه پيچيدهتر از هر زمان ديگري شده است. به نظر ميرسد كه به سمت يك نظم جديدي در خاورميانه در حال حركت هستيم. پيشبيني نوع بازيگري ترامپ در ميانه اين نظم جديد مولفه مهمي است، چراكه اين موضوع اهميت دارد كه آيا ترامپ ميتواند اين نظم جديدي كه بايدن آغاز كرده به اتمام برساند يا خير.
بازيگري ترامپ و رويارويي احتمالي تهران و تلآويو
درخصوص رويارويي تهران و تلآويو ذكر اين نكته اهميت دارد كه صرفا نتانياهو و ترامپ در اين زمينه تصميمگيرنده نيستند. درست است كه لحاظ كردن تصميمات و اقدامات امريكا و اسراييل اهميت دارد اما آنها فقط يكسوي اين ماجرا قرار دارند. يكسوي ديگر اين رويارويي احتمالي ايران است كه چه تصميمي خواهد گرفت، چراكه رويكرد جمهوري اسلامي ايران در امكان پيشبيني آينده اين رويارويي احتمالي بسيار تاثيرگذار است. موضوع ديگر اين است كه اصولا نتانياهو در اين باب چه خواهد كرد؟ به اعتقاد من درگيريها و حملات اسراييل تا آزادسازي كل گروگانهاي اين رژيم ادامه خواهد داشت. به احتمال بسيار بالا در بازه زماني دو ماهه ورود رسمي ترامپ به كاخ سفيد تغييري در رويكرد تهاجمي تلآويو رخ نخواهد داد مگر اينكه در اين زمينه معجزهاي رخ دهد. تمامي قرائن و شواهد گوياي اين است كه اين تهاجمات تا حداقل دو ماهه ديگر ادامه خواهد داشت.
ازسوي ديگر اسراييل نيز در لبنان به دنبال تغيير مرز در رودخانه ليتاني است. اين موضوع رويداد كوچكي نيست كه بشود آن را ناديده گرفت. البته بعيد ميدانم تحقق پيدا كند، ضمن اينكه مدعي هستند ارتش لبنان در اين مرز مستقر شود. اين درحالي است كه حزبالله ستون فقرات ارتش لبنان است؛ به اين معنا كه نيروهاي حزبالله در ارتش هم حضور دارند. نميتوان به سادگي جنبشي كه در جنبههاي مختلف حضور دارد را از صحنه معادلات حذف يا اينكه آنها را به عقبنشيني وادار كرد. البته ممكن است به صورت موقت كه البته به تصور من بعيد است اين كار انجام شود، اما درخصوص آتشبس بايد گفت پايان درگيريها برابر است با مرگ نتانياهو. بنابراين در شرايط كنوني معادلات وارد روند پيچيدهاي شده است. اين تصور ترامپ كه مدعي است ميتواند يكروزه تنشها ميان تهران و تلآويو را حل كند بچهگانه است.
پلن ايران؛ تقابل يا تعامل؟
تحليل ارزيابي سياست ايران در ارتباط با دولت دوم ترامپ منوط به تعريف كابينه رييسجمهوري جديد است. اين قضاوت را بايد حداقل سه ماه ديگر داشته باشيم. آن زمان است كه بايد پلنهاي مختلفي براي مواجه شدن با ترامپ را ارايه داد. اينكه آيا ترامپ مسير رويارويي نظامي با ايران را طي خواهد كرد يا خير؟ من تصور نميكنم كه او وارد اين بازي خطرناك شود، چراكه ميداند كه اگر وارد درگيري مستقيم نظامي با ايران شود، عملا درگير جنگ منطقهاي خواهد شد. ترامپ اهل معامله و به دنبال تجارت است. بازرگان و دلالي است كه به دنبال حسابگري است تا ببيند با روسها و چينيها چگونه كار كند و همينطور با ايران چگونه ميتواند وارد معامله شود. به اعتقاد من او اصل را بر درگيري نخواهد گذاشت؛ ضمن اينكه در مقابل رويكرد تهران اهميت دارد. اگر در سياست داخلي كشور عدهاي به دنبال رويارويي نظامي باشند، صرفا تفكرات تحريككننده را اشاعه ميدهند. در اين ميان مساله اين است كه تاكيد بر جنگ و استراتژي آخرالزماني يك موضوع است و انجام تمام تمهيدات لازم براي ايجاد آمادگي به منظور مقابله با تعدي دشمنان تفكر ديگري است كه البته به نظر ميرسد آقاي پزشكيان نيز تابع تفكر دوم باشند. تفكر سومي نيز وجود دارد كه بر رايزني مستقيم با واشنگتن تاكيد دارد. اما با توجه به فضاي كنوني حاكم بر كشور شرايط براي گفتوگو وجود ندارد. در آنسوي ميدان يعني ايالاتمتحده نيز هنوز نميدانيم كابينه رييس جديد كاخ سفيد متشكل از چه افرادي با چه رويكردي قرار است شروع به كار كنند. سه عضو مهم و سه عنصر كليدي مهم دولت در امريكا وزير امور خارجه، وزير دفاع و همچنين مشاور امنيت ملي هستند. رييس سازمان سيا در اين ليست مهم قرار دارد. مقامات امنيتي و سياسي دولت جديد معين شوند دقيقتر ميتوان رويكرد امريكاييها طي ماههاي آينده را پيشبيني كرد، اما واقعيت اين است كه ايران به دنبال تقابل نيست بلكه به دنبال تعامل است، اما بايد فضاي اين تعامل با گذشت زمان به وجود بيايد. پيشتر آقاي عراقچي، وزير امور خارجه كشورمان پيش از اين نيز گفته بودند كه بايد تنشها ميان تهران و واشنگتن را مديريت كرد. مديريت تنش به اين معناست كه حالا كه ترامپ پيروز كارزار شده چگونه ميتوان با او وارد تعامل شد؛ اما اگر ترامپ به دنبال تقابل همهجانبه باشد بايد در برابر او ايستاد؛ اين گزاره به معناي پيگيري سياست تعامل و تقابل به صورت همزمان است.
ترامپ توان به چالش كشيدن معادلات جديد بينالملل را دارد؟
مساله مهم ديگر براي رييس جديد كاخ سفيد مساله جنگ اوكراين و روسيه است. اين موضوع در معادلات بينالمللي و نيز در سطح كلان تاثيرگذار است. وعده ترامپ مبني بر پايان سريع جنگ در اوكراين افسانهسازي است. قطعا چنين جنگي را نميشود يكروزه يا حتي يك ماهه به پايان رساند، چراكه جنگ روسيه و اوكراين و همينطور معادلات خاورميانه و نظم خاورميانه جديد ذيل همان نظم جديد بينالملل قرار ميگيرد، اما اينگونه نيست كه هر آنچه را كه واشنگتن اراده كرد، اتفاق بيفتد. لذا بايد اندكي صبر كرد تا اعضاي كابينه دولت جديد مشخص شود و همزمان ساير مولفههاي تاثيرگذار در نظم جديد خاورميانه را درنظر بگيريم. گروههاي مقاومت از يكسو و امريكا و متحدين اين كشور نيز ذيل اين مولفهها قرار ميگيرند كه بايد تحليل سياست خاورميانهاي ترامپ لحاظ شوند. در سطح بينالملل نيز شاهد تقابل امريكا و اروپا نيز با روسيه و چين و متحدانش هستيم. مباحث ذكر شده بحثهاي كلاني است كه بايد هر يك به تفكيك از يكديگر بررسي شوند.
كارشناس مسائل بينالملل