عبدالرضا فرجيراد در گفتوگو با «اعتماد» مطرح كرد
زمان «مديريت تخاصم» فرا رسيده است
بازار گرم اتهامزنيها به ايران در ابعاد مختلفي ازجمله برنامه هستهاي و همكاري ادعايي موشكي تهران و مسكو همچنان داغ است. صدور بيانيه در نشست شوراي حكام كه در راستاي تحركات اخير تروييكاي اروپايي و امريكا صورت گرفت و نيز انتشار گزارشات ادعايي درباره برنامه هستهاي ايران، بحران پيش رو را وارد فرآيند پيچيدهاي كرده است، به گونهاي كه مكررا شاهد اقدامات تحريكآميز كشورهاي اروپايي و متحدشان امريكا در راستاي تشديد فشارها بر ايران به بهانههاي مختلف هستيم. از تهديد به اعمال تحريمهاي جديد عليه شركتهاي ايراني گرفته تا صدور بيانيههاي مكرر با هدف اشاعه نگراني از فعل و انفعالهاي اخير ايران.
دولت چهاردهم تنشزدايي و تعامل با غرب را به عنوان يكي از اولويتهاي سياست خارجي خود لحاظ كرده، اما به واسطه متغيرهاي منطقهاي و فرامنطقهاي شرايط براي كاهش سطح تنشها بسيار پيچيده شده است. بنابر ادعاي برخي ناظران ابتدا بايد سطح تنشها ميان ايران و اتحاديه اروپا به حد معيني كاهش يابد سپس طرفين خود را براي رايزني جهت تعامل نسبي يا بازي برد-برد آماده كنند. احتمالا اين رويكرد مصداق عملي همان ايدهاي است كه آقاي عراقچي در روزهاي آغاز به كار خود در دستگاه ديپلماسي از آن تحت عنوان «مديريت تخاصم» ياد كرد. كلاف سردرگم روابط ميان ايران و حداقل كشورهاي اروپايي از زماني پيچيدهتر شد كه اسناد ادعايي ارسال موشكهاي بالستيك ايراني به روسيه در رسانههاي امريكايي منتشر شد. براساس ادعاي رسانههاي غربي اين موشكها كه نخستين محموله آن در سپتامبر سال جاري به روسيه تحويل داده شده، قرار است به منظور هدف قرار دادن اهدافي در خاك اوكراين مورد استفاده قرار بگيرند. به نظر ميرسد دامن زدن به اين ادعا به اين معنا است كه ديگر چالش ميان ايران و اتحاديه اروپا كه در دولت سيزدهم كه به شكلي بيسابقه تشديد شد، به پيشرفت برنامه هستهاي ايران و افزايش سطح غنيسازي محدود نيست. موضوع جنگ اوكراين امروز بيش از هر زمان به مساله حياتي اروپا تبديل شده و از همين رو گزارشهاي ادعايي درباب همكاري موشكي تهران و مسكو براي اروپا اهرمي است جهت افزايش فشارها بر تهران. هر چند گروهي مدعياند تروييكاي اروپايي تلاش دارند تا از همكاري نظامي ايران و روسيه به عنوان اهرم چانهزني در رايزنيهاي آتي استفاده كنند.
روزنامه اعتماد با هدف تحليل و بررسي شرايط
پيش رو، سناريوهاي احتمالي در باب ارتباط ايران و اروپا و گزينههاي دستگاه ديپلماسي دولت چهاردهم براي خروج از بحران حاكم، با عبدالرضا فرجيراد، ديپلمات پيشين و سفير اسبق ايران در نروژ گفتوگو كرده است. فرجيراد با تاييد اين حقيقت كه سطح تنش ميان ايران و اروپا به شكلي بيسابقه افزايش يافته، تاكيد دارد كه زمان براي تعريف چارچوب تازهاي براي توافق فرا رسيده، از همين رو براي آنكه بتوانيم فصل تازهاي از رايزنيها را كليد بزنيم ميبايست چارچوب جديدي را تعيين كنيم. او در ادامه خاطرنشان كرد كه در شرايط كنوني تهران قادر است از اعضاي ديگر عضو برنامه جامع اقدام مشترك (غير از ايالاتمتحده) براي خروج از بحران حاكم استفاده كند. به باور او تعريف تمامي كشورهاي عضو برجام كنار هم و رايزني با شش كشور، هم دشوار است و هم بينتيجه. به اين دليل كه جنگ بزرگي در اروپا ميان روسيه و غرب و حتي ناتو در جريان است. اين جنگ اجازه نميدهد كه رايزنيها در قالب 1+5 از سرگرفته شود، چراكه سطح دشمني ميان آنها به حدي بالاست كه حتي پيشبيني ميشود كه در هفتههاي آينده وضعيت بدتر نيز شده و روسيه براي پايان دادن به اين بازي به اهرم هستهاي تاكتيكي متوسل شود.
بحران حاكم ميان ايران و اروپا
قابل مديريت است
عبدالرضا فرجيراد، كارشناس مسائل سياست خارجي در پاسخ به اين سوال كه دولت جديد ايران قادر است با چه ساز و كاري تنشهاي كنوني با كشورهاي اروپايي و فشارهاي ناشي از تعميق همكاريهاي نظامي با روسيه را مديريت و مسير سخت تنشزدايي براي تعامل با كشورهاي غربي را هموار كند، گفت: ايران مسيرهايي از اين سختتر را نيز مديريت كرده است. آن زماني كه ديپلماتهاي ايراني توانستند با طرف امريكايي در زمان رياستجمهوري اوباما وارد مذاكره شوند شرايط از الان به مراتب سختتر بود. شرايطي كه اكنون ايران در آن قرار دارد سهلتر از تجارب مشابه در ادوار پيشين است. هرچند كه اكنون امريكا درگير انتخابات است و تا دو ماه ديگر كه نتايج اين انتخابات مشخص شود خيلي نميتوان با آنها وارد مذاكره شد. اين امكان وجود دارد كه ترامپ به عنوان نماينده حزب جمهوريخواه براي رقيب دموكرات خود بحرانسازي كند، اما به صورت غيرعلني اين امكان وجود دارد تا گفتوگوهاي مقدماتي را انجام داد. سفر آقاي پزشكيان به نيويورك به منظور حضور در نشست سالانه مجمع عمومي ميتواند زمينههاي اوليه اين گفتوگوها را فراهم كند. در اروپا نيز سخنگوي دستگاه سياست خارجي اتحاديه اروپا اعلام كرده است كه اين آمادگي در آنها وجود دارد كه درباره مسائل هستهاي با ايران وارد مذاكره شوند. به عقيده من به دليل تغيير دولت در ايران اين آمادگي در طرف اروپايي در رابطه با ازسرگيري مذاكرات، نسبت به دولت قبلي بيشتر است. تصور ميكنم توانايي قانع كردن طرفهاي اروپايي در رابطه با اين موضوع كه ايران در برنامه هستهاي خود به دنبال سلاح هستهاي نيست در طرف ايراني وجود دارد و حاضر است در اين زمينه توافقاتي را به نتيجه برساند. البته كه مسائلي كه اكنون در رابطه با همكاري نظامي ايران و روسيه مطرح شده است چالشهايي را ايجاد كرده است. دستگاه ديپلماسي ما بايد بتواند براساس اظهارات اخير وزير امور خارجه و مقامات، مبني بر اينكه موشكي آن هم از نوع بالستيك به روسيه تحويل داده نشده است طرفهاي غربي را براي پذيرش اين استدلال قانع كند. البته كه اين خبر خوبي نيست كه اين بحران در آستانه سفر آقاي پزشكيان به نيويورك به وجود آمده است. به اين دليل كه مذاكرات متعددي در اين بازه زماني و در اين فضا انجام خواهد شد. بنابراين موضوع ادعاي ارسال موشكهاي ايراني به روسيه و در پي آن تحريمهاي اعمالي عليه ايراناير ميتواند به مانعي براي گفتوگوهاي سازنده ميان ايران و طرفهاي غربي تبديل شود. با اين وجود همچنان فرصت حتي براي ملاقات با رهبران كشورهاي غربي وجود دارد يا حتي تبادل پيامهايي با طرف امريكايي كه ميتواند زمينه گفتوگوهاي موثر را ايجاد كنند. لذا نميتوانيم بگوييم چالشهاي اخير ازجمله مواضع تند كشورهاي اروپايي و تحريمهاي جديد و حتي بيانيه شوراي حكام و گزارش آژانس موانعي است غيرقابل حل. همگي قابل رفع شدن هستند مشروط به اينكه ارادهاي وجود داشته باشد.
برجام معناي خود را از دست داده است
فرجيراد در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب تشريح ساز و كار مديريت شرايط فعلي و پشت سر گذاشتن چالشهاي پيش رو براي اين هدف گفت: ما طي سالهاي گذشته گفتوگوهايي تحت عنوان مذاكرات برجامي را داشتيم كه اين گفتوگوها در دولت دوازدهم در آستانه امضا شدن بود. حتي در اوايل دولت سيزدهم نيز پيشرفتهايي حاصل شد كه يكباره جنگ اوكراين باعث شد اين گفتوگوها به نتيجهاي نرسد و امضاي آن به تعويق افتاد. آن يك تجربه خوب و منبع خوبي براي ادامه كار در دولت فعلي است، اما مذاكرات پيشين در راستاي احياي توافق برجام انجام شد. اما امروز به نظر ميرسد برجام معناي خود را از دست داده و بايد چارچوب جديدي را تعيين كنيم تا بتوانيم مذاكرات جديدي را ادامه دهيم. به نظر شخص بنده به جز ايالاتمتحده از ساير كشورهاي 1+5 به عنوان مشاورهاي توافق جديد استفاده كنيم و آنها را وارد 1+5 نكنيم. به اين دليل كه اگر بخواهيم مجددا اين كشورها را دور هم جمع كنيم و وارد گفتوگو با آنها شويم به نتيجهاي نخواهيم رسيد. به اين دليل كه جنگ بزرگي در اروپا ميان روسيه و غرب و حتي ناتو در جريان است. اين جنگ اجازه نميدهد كه مجددا در قالب 1+5 اين مذاكرات به نتيجه برسد، چراكه سطح دشمني ميان روسيه و غرب به حدي بالا است كه حتي پيش بيني ميشود كه در هفتههاي آينده اين وضعيت بدتر نيز شود و اين احتمال هم وجود دارد كه روسيه به سلاح هستهاي تاكتيكي متوسل گردد. بنابراين به عقيده من حتي اگر بخواهيم در قالب 1+5 با امريكا و اروپا به توافق برسيم به واسطه افزايش سطح تنشها، به نتيجهاي نخواهد رسيد. يا در شرايطي بالعكس با روسها و چينيها بخواهيم توافق كنيم طرفهاي غربي برخلاف اين توافق شكل گرفته عمل خواهند كرد. بنابراين در شرايط فعلي نميتوانيم اين كشورها را بسان 2015 مجددا دور يكديگر جمع كنيم. لذا بايد گفتوگوها را با خود امريكاييها انجام دهيم. از قالب برجام خارج شويم. اما با اعضاي ديگر 1+5 به عنوان مشاور و هماهنگكننده ارتباط داشته باشيم تا اين مسير هموار شود.
ايران نيازمند استراتژي دقيق
براي رفع تحريمها است
اين ديپلمات پيشين در پاسخ به اين سوال كه چقدر اين احتمال وجود دارد كه تا پيش از پايان جنگ اوكراين تحول خاصي ميان ايران و طرفهاي غربي بالاخص كشورهاي اروپايي رخ دهد، گفت: اصل توافق ما با امريكا است. طي اين سالها نيز ما از طريق عمان و عراق و قطر و سوييس با نمايندگان واشنگتن مذاكره ميكرديم. اگر به دنبال دستيابي به توافقي باشيم كه بتواند مشكلات اساسي كشور را رفع كند بايد از يكسري مسائل صرفنظر كنيم. مذاكرات بده بستان است. يا اگر قصد چشمپوشي از اين مسائل خاص هم نداريم بايد درباره آنها به توافق برسيم. با اين هدف كه هم ايران و هم طرف مقابل احساس امنيت كرده و منافعشان به گونهاي محقق شود از همين رو بايد ديد اولويتها چيست؟ مساله اصلي جمهوري اسلامي رفع تحريم است. همچنين تهران به دنبال تعامل با شرق و غرب به صورت همزمان است. اگر بخواهيم صرفا روي روابط با شرق تمركز كنيم به نتيجه نخواهيم رسيد. از طرف ديگر اگر به دنبال آن باشيم تا در همان قالب 1+5 گفتوگوها را ادامه دهيم باز هم به جايي نميرسيم، چراكه احتمال گسترده شدن جنگ اوكراين بالا است. چگونه ميشود روسيه را در كنار امريكا و انگليس كه سلاحهاي پيشرفته به اوكراين ميدهند، قرار داد. از طرفي روسيه نيز تهديد به حمله هستهاي ميكند. بايد اين واقعيت را بپذيريم كه اگر بخواهيم كشور را در ميان زمين و هوا قرار دهيم روز به روز ضعيفتر خواهيم شد. اميدها به وعدههاي دولت جديد از بين خواهد رفت. بايد استراتژي كلان و درستي را براي رفع تحريمها پيشبيني كرد و براساس آن و با اهرمهاي ديپلماتيك قدرتمند در اين مسير گام برداشت.
جنگ در اوكراين برقراري توازن ميان شرق
و غرب را برجستهتر كرده است
فرجيراد در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در باب اينكه تداوم همكاري نظامي ايران و روسيه چگونه ميتواند به اهرمي براي چانهزني با طرفهاي غربي تبديل شود، گفت: همكاري نظامي ايران و روسيه جديد نيست و چهل سال است كه اين همكاريها جريان داشته است. اما اكنون مساله طرفهاي غربي، همكاري نظامي ايران و روسيه نيست. ايران معمولا هواپيما و قطعات هواپيماهاي جنگنده را از روسيه خريداري ميكرده است، اما در شرايط فعلي مساله طرف غربي جنگ اوكراين و ادعاي ارسال موشكها وپهپادهاي ايراني به روسيه مطرح شده و اين به ادعاي غربيها امنيت اروپا را به خطر مياندازد. در واقع به ادعاي غرب، ايران به ايجاد تهديد (ادعايي) براي اروپا كمك ميكند. ايران ميگويد ما موشك به روسيه ندادهايم. اگر موشك ندادهاند بايد با غرب وارد مذاكره شوند و استدلال كنند و برداشت آنها از اين موضوع را تغيير دهند و براساس اين استدلالها مذاكرات را در رابطه با تفاهم هستهاي نيز جلو ببرند. لذا بايد ديد اصل اين موضوع براي كشور جزو مسائل اصلي تلقي ميشود يا مسائل فرعي. اگر مساله اصلي است نميشود سياست ايجاد تعادل ميان شرق و غرب و توازنسازي را تعريف كرد اما اگر جزو موضوعات فرعي محسوب ميشود و تحريمها در اولويت قرار دارند بايد به موضوع تحريمها پرداخت و وارد مذاكره بده بستان شويم و اين موضوع را تبديل به اهرمي براي چانهزني كنيم تا بتوانيم گشايشهايي را رقم بزنيم و امتيازهايي را از آن خود كنيم. نگاه صفر و صدي نبايد حاكم باشد. فرجيراد درباره سفر اخير دبير شوراي عالي امنيت ملي به مسكو و ديدار با رييسجمهور روسيه و تاثيرات احتمالي اين سفر نيز گفت: اين سفر در رابطه با مسائل دوجانبه ايران و روسيه انجام شد. ارتباطي با مسائل غرب پيدا نميكند. اين ما هستيم كه بايد اروپا را از اين موضوع مطمئن كنيم كه اقدامي را در راستاي به خطر افتادن امنيت آنها انجام نخواهيم داد. احتمالا گفتوگوهاي مهم و استراتژيكي انجام شده كه رسانهاي نشده است. درنهايت سخنگوي روسيه مصاحبهاي در اين رابطه انجام خواهد داد.
مكانيسم ماشه فعال نميشود
سفير اسبق ايران در نروژ در پاسخ به سوال «اعتماد» در رابطه با اين موضوع كه چقدر احتمال فعالسازي مكانيسم ماشه در بحبوبه تشديد تنشها و اعمال حداكثري فشارها بر ايران وجود دارد نيز خاطرنشان كرد: آقاي گروسي از ديدار احتمالياش با مسعود پزشكيان، رييسجمهوري كشورمان خبر داده و ابزار اميدواري كرده كه بتواند در اين ملاقات به تفاهماتي با ايران در باب مسائل هستهاي دست يابد. موضوعي كه آژانس روي آن حساسيت دارد مسائل پادماني است. ايستگاه ورامين و توروقوزآباد دو نقطهاي هستند كه آژانس با ايران بر سر آنها درگير چالش شده و ادعا ميكند ايران در اين دو نقطه غنيسازي انجام داده و از دسترس بازرسان خارج بوده است. مقامهاي ايران معتقدند كه اين دو نقطه مورد سوءاستفاده آژانس و حتي در مقاطعي مورد سوءاستفاده اسراييل نيز قرار گرفته است، لذا ممكن است كارشناسان آژانس به اين سمت هدايت شده باشند كه به خاكي برسند كه آن خاك آلوده بوده باشد. اقدامات شرورانه از اين دست و فعاليتهاي تروريستي چون به ترور دانشمندان يا حتي آلودگي محيطي بارها رخ داده و حساسيت درباره دو نقطه نيز ممكن است نوعي خرابكاري باشد. بنابراين آژانس اگر ميخواهد در ايران به فعاليتهاي خود ادامه دهد، ميبايست دوربينها روشن باشد و بازرسان اجازه فعاليت داشته باشند با توقف كردن فعاليتهاي آژانس نبايد به تنشها دامن زد. اگر ديدار آقاي پزشكيان با رافائل گروسي، مديركل آژانس بينالمللي انجام شود به عقيده من احتمالا توافقاتي صورت خواهد گرفت. در چنين شرايطي اگر فرض كنيم به واسطه تشديد تنشها ميان ايران و طرف غربي مكانيسم ماشه در زمان منقضي شدن قطعنامه يا پيش از آن فعال شود، صرفا سطح تنشها افزايش خواهد يافت، فشارها افزايش خواهد يافت هرچند ايران نيز راههاي دور زدن تحريمها را بلد است. گذشته از آن به نفع طرف غربي هم نيست. علاوه بر اين فعال شدن مكانيسم ماشه صرفا موجب خواهد شد ايران بيش از گذشته به جبهه شرق نزديك شود؛ گزارهاي كه خواست غرب نيست، از همين رو بعيد ميدانم مكانيسم ماشه فعال شود.