مدالآور پارالمپيك در گفتوگو با «اعتماد»:
هاجر صفرزاده: قبل از اعزام، مسوولان اشك من را در آوردند
پشت سرم گفتند هاجر نميتواند مدال بگيرد، براي مسوولان استان اصفهان متاسفم!
روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد»؛ هاجر صفرزاده، مليپوش دووميداني و پرچمدار كاروان پارالمپيك كشورمان در پاريس در ماده ۴۰۰ متر T12 با ثبت زمان ۵۵.۳۹ ضمن شكستن ركورد آسيا به مدال نقره پارالمپيك پاريس دست يافته است. صفرزاده در پاريس بدون حضور مربياش با رقيبان به رقابت پرداخت، چراكه مسوولان ورزش روي او براي كسب مدال حساب باز نكرده بودند! اين قهرمان اصفهاني حسابي دلش از مسوولان پر است. صفرزاده در گفتوگو با خبرنگار «اعتماد» بازهم از بيمهريها گفت. در ادامه چكيدهاي از صحبتهاي زن پرافتخار رشته دو و ميداني را ميخوانيد.
از كسب مدال در مسابقات پارالمپيك بگوييد.
خدا را شكر خيلي عالي بود، چون در اولين حضورم توانستم مدال نقره را بگيرم و همچنين سه بار ركورد آسيا را شكستم. اولين دختر دونده از ايران بودم كه در اين مسابقات شركت كردم و اولين مدالآور دختر پارالمپيك هم شدم. براي تاريخسازي خوشحالم.
انتظار كسب مدال نقره در بازيها را داشتيد؟
با توجه به شرايطي كه داشتم و تمرينات خوبي كه در اصفهان پشت سر گذاشتم و ركوردهايي كه ثبت ميكردمخيلي خوب بود اما رنگ مدال را نميتوانستم پيشبيني كنم. مسوولان از من انتظار مدال نداشتند و رنك چهار حسابم ميكردند. خدا را شكر كه هم مربيام و هم خودم را جلوي همه رو سفيد كردم.
گفتيد مربي با شما نبود چون روي مدال شما حساب نكرده بودند؟
بله. من چندين بار درخواست دادم. البته در اين شش ساله هيچوقت مربي با من اعزام نشد. مربياني كه با ما اعزام شدند تخصصشان پرتابي بود و من ۱۶، ۱۷ روز بدون حضور مربي تخصصي تمرين كردم. بالاخره حضور مربي خيلي تاثير دارد. يكسري نكات ريز در تمرينات يا قبل از شروع مسابقه در كنار ورزشكار هست. به من ميگفتند تو مدال نميگيري و براي همين مربي اعزام نكردند. قبلش هم گفتند به خاطر كمبود سهميه و خيلي چيزهاي ديگر نميشود مربي اعزام كرد! من خيلي تلاش كردم كه مربيام را ببرم اما خب نشد. من در جهاني هم طلا گرفتم و خوش درخشيدم در آنجا گفتند چون رقيبان اصلي نبودند هاجر توانست مدال طلا بگيرد وگرنه نميتوانست! من خودم را ثابت كردم تا بيشتر به ورزشكاران اعتماد كنند و خواستم مدال بگيرم و با تمام وجود جنگيدم تا اين مدال را به دست بياورم تا مربي كه نتوانست در هيچ اعزامي در كنارم باشد را براي او جبران كنم.
منظور از اينكه گفتيد مدال را به خودتان تقديم ميكنيد چه بود؟
قبلش گفتم تقديم به مردم و مربي و خانوادهام و درنهايت به خودم، چون در اين مسير آسيبهاي وحشتناكي ديدم و دكترها ميگفتند شايد نتواني ورزش حرفهاي را ادامه دهي. خيلي جاها اشكم را در آوردند و دلم را شكستند اما براي هدفي كه ۶ سال برايش زحمت كشيدم تمام اين موانع را پشت سر گذاشتم تا به هدفم برسم. فكر كنم وقتش بود يك جايي از خودم تشكر كنم كه در اين مسير سخت هميشه كنارم بود و هيچوقت جا نزد!
چه كساني دل شما را شكستند؟
اسم نميبرم ولي از مسوولان بودند. پشت سرم ميگفتند هاجر مدال نميگيرد و او رنك چهار است. در ظاهر خيلي خوب برخورد ميكردند اما پشت سر ميگفتند توانايياش را ندارم تا مدال بگيرم. حتي در مسابقات جهاني اگر مدال طلا نميگرفتم شايد به پارالمپيك هم اعزام نميشدم! لطف خدا بود كه اين اتفاق افتاد. از مسوولان هر وقتي چيزي خواستم عملي نشد البته تنها درخواستم اين بود كه مربيام با من اعزام شود. مربي كه تخصصش دووميداني باشد تا بتواند به من كمك كند. متاسفانه نه مربي و نه هيچ كسي را با من نفرستادند. در مصاحبه قبليام هم با شما گفتم با خودم عهد بستم ديگر از مسوولان خواستهاي نداشته باشم.
روز مسابقه دوم كفش شما چه اشكالي پيدا كرد؟
كلا كفشهايمان ميخ دارد و با آچارهاي مخصوص محكم ميشود. ميخ كفشهايم را مربيام هميشه چك ميكرد و اصلا سابقه هم نداشته كه ميخ كفشهايم بيفتد. قبل از مسابقه ما قبل فينال كف كفشها را چك ميكنند تا ميخ بزرگتر از استاندارد يا تعدادش كم يا زياد نباشد اما وقتي كفش من را ديدند گفتند سه تا از ميخها نيست و كلا افتاده. به من گفتند اجازه مسابقه دادن نداري بعد با هزار مكافات در كيف خودم گشتم و از ورزشكارهاي ديگر كمك خواستم كه خب ميخ مخصوص كفش من نبود و به كفش من فيكس نميشد اما با هزار مكافات در اين مسابقات هم دويدم و تمام تلاشم را كردم تا جزو نفرات اول تا سوم باشم كه متاسفانه اين اتفاق رخ نداد.
يك جفت كفش داشتيد؟
بله. هميشه دو جفت كفش پيش من بود اما نميدانم چرا براي مقدماتي ۲۰۰ متر فقط كفش اصليام را آورده بودم اين كفش هم يك هفته قبل از پاريس به دستم رسيد و ۱۸ ميليون قيمتش بود. در مسابقات قبلي هم همين كفش را داشتم و مشكلي نداشتم اما وقتي نخواهد نشود، نميشود.
لحظهاي كه مدال كسب كردي چه احساسي داشتي؟
بقيه ورزشكاران با هم تيمي يا مربيان خوشحالي ميكردند و مسوولان ما روي سكو نشسته بودند و فقط پرچم را به دستم رساندند تا پرچم دستم باشد. من كه به خط پايان رسيدم فقط گفتم «آخيش! تموم شد!» انگار يك كولهباري از خستگي از روي دوش من افتاد و سبك و سبك شدم. خيلي حس خوبي بود. آنقدر اين خوشحالي بزرگ بود كه خودم با خودم آن را تقسيم كنم. خيلي خوب بود.
وقتي برگشتيد مسوولان به استقبال شما آمدند؟
بله آمده بودند. مربيام و دوستان و خانوادهام از اصفهان هم آمده بودند كه خيلي براي من ارزشمند بود. خدا را شكر كردم كه كساني را دارم تا از خوشحالي من خوشحال شوند. اين حس قشنگي بود.
مسوولان استان اصفهان چقدر پاداش براي شما درنظر گرفتند؟
متاسفانه هنوز هيچ پاداشي به ما ندادند. حتي قرار بود استاندار قبل از اعزام سي ميليون تومان به عنوان بدرقه به ما بدهد كه هنوز ندادند! هنوز تبريكي هم به ما نگفتند. حتي در اسفند ماه، بيست ميليون به افرادي كه سهميه گرفتند پاداش ميدادند كه به من ندادند و ميگفتند كسب سهميه نكردي اگر سهميه گرفتي بعد به حسابت واريز ميكنيم كه آن را هم هنوز واريز نكردند. كلا اصفهان اوضاع خيلي خراب است (با خنده) هنوز اصلا پاداشي را مشخص نكردند در صورتي كه تمام استانها پاداش را گفتند و حتي يكسريها به ورزشكاران پرداخت كردند. متاسفم براي مسوولان اصفهان.
بالاخره اجازه دادند در رشتهاي كه دوست داريد در دانشگاه دولتي به تحصيل ادامه دهيد؟
من سه سال است كه در دانشگاه آزاد درس ميخوانم و با شهريه كه پرداخت ميكنم، نگذاشتند در رشته تربيتبدني در دانشگاه دولتي درس بخوانم ميگفتند حكمت پارا است! من الان ترم ۶ كارشناسي هستم كه هر ترم بيش از 10 ميليون تومان شهريهام ميشود. مسوولان متاسفانه به بچههاي پارا اهميت زيادي نميدهند. اگر اهميت ميدادند وقتي درخواست دادم با مدال پاراآسيايي بروم دانشگاه دولتي تربيتبدني درس بخوانم ميپذيرفتند. شايد در ظاهر بگويند مثل المپيكيها با ما برخورد ميكنند اما به نظر من اصلا اينطور نيست.
از ورزشكارهاي ديگر تماس يا پيام تبريك داشتيد؟
بله. خيلي از قهرمانان بزرگ ما در فضاي مجازي به من پيام دادند. مثل خانم فصيحي و خانم توكلي و خانم طوسي كه خودش از اسطورههاي دووميداني است. براي من خوشحالكننده است كه قهرمانان بزرگ ما هم خوشحال شدند كه براي من ارزشمند است.