صباح زنگنه، نماينده اسبق ايران در سازمان همكاريهاي اسلامي در گفتوگو با «اعتماد»:
مساله يمن نبايد معيار تنظيم روابط ايران و امارات باشد
مهمترين عنصر يك راهحل ديپلماتيك براي يمن، تاكيد بر خروج نيروهاي خارجي است
محمدحسين لطفالهي
هفته گذشته پهپادهاي متعلق به انصارالله يمن موفق شده بودند در واكنش به بمبارانهاي بيوقفه و كشتار غيرنظاميان از سوي نيروهاي ائتلاف به رهبري رياض، خود را به ابوظبي برسانند و با تهديد خاك امارات، اين پيغام را به گوش رهبران عربستان و امارات برسانند كه آنها پس از سالها تحمل تحريم و جنگ همچنان حاضر به تسليم شدن در برابر اشغالگران نيستند. افزايش تنشها ميان امارات و نيروهاي انصارالله يمن باعث شد گمانهزنيهايي درباره تاثير اين تحولات بر روابط رو به بهبود ايران و امارات صورت گيرد.
«اعتماد» در گفتوگو با صباح زنگنه، نماينده اسبق ايران در سازمان همكاريهاي اسلامي به بررسي اين مساله پرداخته است. او معتقد است «مخلوط كردن دو مساله بهبود روابط تهران و امارات و اوضاع بحراني يمن، اقدام درستي نيست» چرا كه يمن بيش از 7 سال است نوسانهاي زيادي را تجربه ميكند و نوسانات در مساله يمن، نبايد معيار تنظيم روابط ايران و امارات باشد. به گفته او، «اقدام انصارالله يمن عليه ابوظبي نشان داد كه امنيت در منطقه خاورميانه يك بافت غيرقابل تجزيه است.» مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
امارات در سال 2019 نيروهاي خود را از يمن خارج كرد و از آن زمان به نظر ميرسيد سطح تنشها ميان انصارالله يمن و ابوظبي تا حدي كاهش يافته است اما بار ديگر با بمباران يمن از سوي نيروهاي ائتلاف به رهبري عربستان و پاسخ يمن به اين حملات با حمله به ابوظبي، به نظر ميرسد شرايط تغيير كرده و تنشها ميان حوثيها و امارات رو به افزايش است. علت اين افزايش تنشها چيست؟
اوضاع منطقه در حال نوسان است و واقعيت اين است كه گاهي كشورها تصميمهايي را اتخاذ ميكنند و با به نمايش گذاشتن اين تصميمها به عنوان سياست اعلامي خود ميكوشند تصويري را كه ميخواهند از سياست خارجي خود به جهان عرضه كنند. اين تغيير در سياست اعلامي ميتواند يك تاكتيك باشد و لزوما به تغيير در سياست اعمالي ختم نشود. امارات همواره تلاش داشت در جنوب يمن حضور فعال داشته باشد و با بهكارگيري قبايل محلي و استفاده از آنها رقباي خود را در يمن تضعيف كرده و از سوي ديگر مسير امني را براي رفتوآمد اماراتيها و لولههاي نفت امارات به وجود آورد. نميتوان انتظار داشت اين سياست كلي با صدور يك بيانيه يا جابهجايي نيروها دستخوش تغييراتي جدي شود. اينگونه به نظر ميرسد كه امارات تاكتيكي را اتخاذ كرده بود و قصد داشت با تحركات ديپلماتيك خود را از صحنه درگيريها در يمن كنار بكشد و قبايل مورد حمايت خود را در اين صحنه جايگزين كند. تغيير تاكتيك امارات، اين تصور را در يمنيها ايجاد كرده بود كه ممكن است اين كشور قصد تغيير سياست داشته باشد اما گذشت زمان نشان داد كه هدف امارات نه تنها تغيير تاكتيك نبود، بلكه ابوظبي تصميم داشت با تجهيز بيشتر قبايل مورد حمايت خود در يمن و حمايت همهجانبه نظامي از آنها، مواضع خود را در جنوب يمن تحكيم كند. زماني انصارالله نيت اصلي امارات را دريافت كه تعدادي از نيروهاي يمني آسيب ديده بودند و برخي مناطق كه در اختيار نيروهاي مردمي يمن قرار گرفته بود، مجددا از سوي نيروهاي تحت حمايت و همكار امارات باز پس گرفته شد. پس از آن، كميتههاي مردمي يمن دو اقدام را در دستور كار خود قرار داد؛ آنها از يكسو درصدد مقابله با اين نيروهاي همكار امارات در خاك يمن برآمدند و از سوي ديگر، از طريق عمليات پهپادي در اطراف فرودگاه ابوظبي، هشداري جدي به امارات دادند كه اين كشور بايد در خصوص سياست خود در قبال يمن تجديد نظري جدي انجام دهد.
پس از تحولات اخير، امارات در تلاش است تا اتحاديه عرب و ايالات متحده را راضي كند كه حوثيها به عنوان «گروه تروريستي» شناخته شوند. به نظر شما آيا مجموعه اتفاقات اخير باعث نشده تا احتمال بازگشت صلح به يمن و يافتن راهحلي سياسي براي مساله يمن تضعيف شود؟
راهحلهاي سياسي و مسالمتآميز عناصر روشني دارند. به محض اينكه نيروهاي غيريمني از اين كشور خارج شوند، يمنيها به راحتي ميتوانند از طريق گفتوگوهاي يمني - يمني نظام سياسي مدنظر خود را پياده كنند و به اجرا بگذارند. راهحلهاي مسالمتآميز بدون داشتن يك طرح اجرايي روي زمين به جايي نخواهند رسيد و مشكل طولاني شدن جنگ يمن نيز همين است كه طرفهاي خارجي ادعا ميكنند در تلاش براي يافتن راهحلي مسالمتآميز هستند اما همزمان تلاش دارند حضور خود را در ميدان حفظ كنند و با تجهيز پول و تجهيزات به قبايل مورد حمايت خود ميكوشند تا اثرگذاري و نفوذشان را از دست ندهند. به عقيده من، مهمترين عنصر يك راهحل ديپلماتيك براي مساله يمن، تاكيد بر خروج نيروهاي خارجي از اين كشور است.
اين تحولات در شرايطي اتفاق افتاد كه تهران و امارات درصدد بازسازي روابط خود پس از يك دوره تنش سياسي بودند. سفر مشاور امنيت ملي امارات به تهران، دعوت ابوظبي از رييسجمهور ايران براي سفر به امارات و گفتوگوهاي دو كشور در سطح وزرا از جمله نشانههاي اين بازسازي روابط بود. آيا مساله يمن ميتواند روابط ايران و امارات را تحتتاثير قرار دهد؟
جمهوري اسلامي ايران همواره اعلام كرده است كه در موضوع يمن، بر راهحلهاي يمني تاكيد دارد و تصميمگيري در اين حوزه را بر عهده مردم يمن ميداند. بنابراين اگر امارات در تلاش براي بهبود روابط خود با ايران است و مشاور امنيت ملي خود را به تهران ميفرستد تا اين مهم را عملي كند، بايد نگاهي مستقل به اين مساله داشت. البته طبيعي است كشورها زماني كه در يك صحنه نظير صحنه يمن شكست ميخورند، شكست خود را به عوامل بيروني نسبت دهند اما بارها ايران اعلام كرده كه مردم يمن را حاكم بر سرنوشت خود آنها ميداند. به همين دليل مخلوط كردن دو مساله بهبود روابط تهران و امارات و اوضاع بحراني يمن، اقدام درستي نيست. يمن بيش از 7 سال است كه نوسانهاي زيادي را تجربه ميكند؛ اين نوسانها چه قبل از تسلط انصارالله بر صنعا و چه بعد از آن نيز ديده ميشد و فكر ميكنم نوسانات در مساله يمن، نبايد معيار تنظيم روابط ايران و امارات باشد.
آيا ميتوان درحاليكه امارات عليه متحدان منطقهاي ايران اقدام ميكند، سياست اين كشور را در راستاي ترميم روابط با تهران صادقانه دانست؟
هيچوقت در سياست، نه ما نه كشورهاي ديگر دنبال صداقت نميگرديم، بلكه منافع را در نظر ميگيريم. حتما امارات تشخيص داده كه اگر روابط خود را با تهران عادي كند، منافع آنها بهتر تامين ميشود. امارات براي صادرات نفت، حضور موثر در تحولات خليج فارس، رشد تجارت بينالمللي خود و دسترسي يافتن به بازار كشورهاي آسياي ميانه و تركيه بهترين راه را تعامل با ايران ميبيند. يعني منافع امارات ايجاب ميكند از طريق برقراري روابط سياسي منطقي و مبتني بر احترام متقابل با ايران، اين مسير را حفظ كند. بايد اينگونه به اين مساله نگاه كرد.
كارشناسان يكي از نتايج تحولات اخير را نمايش آسيبپذيري امنيتي امارات عنوان ميكنند. به رخ كشيدن اين آسيبپذيري از سوي حوثيها چه تاثيري در معادلات منطقهاي خواهد داشت؟
در حقيقت، اقدام انصارالله يمن عليه ابوظبي نشان داد كه امنيت در منطقه خاورميانه يك بافت غيرقابل تجزيه است. يعني نميتوان انتظار داشت در بخشي از اين منطقه 100 درصد برقرار باشد و در همسايگي اين بخش، ناامني شديد وجود داشته باشد. نميتوان در يكجا شاهد معاملات و مبادلات تجاري گسترده باشيم و در همسايگي آنجا، يك كشور شديدترين محاصره اقتصادي را تجربه كند. درسي كه اين حادثه براي امارات و ساير كشورها داشت، همين است كه امنيت در كل منطقه يك واحد تجزيهناپذير است. اگر آنها اين درس را واقعا فراگيرند، خيلي مسائل تغيير ميكند.
امارات اين درس را فراگرفته؟
ببينيد، امارات به دنبال كشف يك هويت جديد براي خود است. اينكه چقدر طول بكشد با آزمون و خطاي آنها به هويت جديد برسد، خدا ميداند. عوامل زيادي در اين مساله موثر است. تجربه نشان ميدهد در خاورميانه اقدامات راديكال و افراطي نتايجي برخلاف ميل افراطگراها دارد؛ نظير كاري كه صدام حسين در حمله به ايران انجام داد. او تلاش كرده بود حضور فعالي در تحولات منطقه داشته باشد، از قدرت نظامي براي تجاوز به كشور همسايه سوءاستفاده كند، به كشور دومي هم حمله كرد، به دنبال اشغال و به دنبال تغيير رژيم همسايگان بود. اما نتيجه چه شد؟ منطقه خليجفارس به دليل حساسيتهاي گوناگون واكنش خوبي به اين نوع اقدامها نخواهد داشت. امارات به همين دليل تلاش كرده در فاصلههاي نسبتا دوري از مرزهاي خود دست به اين اقدامات بزند؛ حالا يا به تنهايي يا زير چتر بزرگترها. نقشآفريني امارات در ليبي يا بخشهايي از آفريقا را بايد در همين چارچوب ديد اما زماني كه چنين سياستي در يمن و در نزديكي خاك امارات صورت ميگيرد، به نظر من يك اشتباه بزرگ براي آنهاست.
به نظر من روند حركت امارات از طريق آزمون و خطا تعيين ميشود و هزينه خطاهايي نظير جنگ يمن براي آنها و براي كل منطقه بسيار سنگين خواهد بود. اين اقدامات آرامش و ثبات در منطقه را از بين ميبرد و خود امارات از اين عدم وجود آرامش و عدم وجود ثبات ضرر ميبيند.
اخيرا امارات از رييسجمهوري ايران دعوت كرده تا به اين كشور سفر كند، اما هنوز پاسخي در اين باره دريافت نكرده يا اگر هم دريافت كرده اين پاسخ علني نبوده است. چرا ايران تا امروز اين دعوت را نپذيرفته؟
سفري در سطح رييسجمهور و رييس يك دولت، مستلزم فراهم شدن و با ثبات بودن شرايط است. به نظر من ارزيابي شرايط از سوي ايران همچنان ادامه دارد و زماني تهران درخواست امارات را خواهد پذيرفت كه مسوولان كشور ما بتوانند به رييسجمهور اطمينان دهند با سفر خود هم ميتواند به توسعه روابط كمك كند و هم اين سفر تحتتاثير نوسانات روابطه قرار نخواهد گرفت.
نظر شخص شما به عنوان يك تحليلگر چيست؟ آيا روابط به مرحلهاي رسيده كه بهتر باشد سفر رييسجمهور انجام شود؟
همهچيز به مذاكرات مقدماتي ميان مسوولان كشورها بستگي دارد. اگر بتوان در مذاكرات مقدماتي، چارچوبهايي مورد تاييد هر دو طرف تعريف كرد، طبيعي است كه سفر انجام شود اما اگر دو كشور نتوانند به چارچوبهاي مشخصي دست پيدا كنند، شايد بهتر باشد در يك مقطع زماني ديگر رييسجمهور به امارات سفر كند.
از نگاه شما روابط ايران و كشورهاي منطقه تا چه اندازه تحتتاثير سياستهاي فرامنطقهاي ايران و اتفاقاتي نظير گفتوگوهاي احياي برجام است؟
بايد اول توجه داشت كه اتفاقاتي نظير گفتوگوهاي احياي برجام، سطح و جايگاه ايران در جامعه جهاني را نشان ميدهد. ايران همزمان با 6 كشور مهم دنيا به صورت مستقيم و غيرمستقيم در حال گفتوگو است تا با آنها درباره يك پرونده به خصوص به تفاهم برسد. طبعا اين گفتوگوها و نتايج آن تبعاتي دارد كه روي ساير روابط ايران و معادلات منطقهاي سايه مياندازد. گفتوگوهاي احياي برجام جايگاه ايران را ارتقا داده و هرچند ايران تاكيد جدي بر دور نگه داشتن اين گفتوگوها از روابط منطقهاي خود دارد، اما اين تاثير ناگزير است.
مشخصا حصول توافق يا شكست گفتوگوها در وين چه تاثيري روي روابط ايران و ساير كشورهاي منطقه به ويژه امارات خواهد داشت؟
توافق در وين، تاثيراتي فوري و مثبت دارد. كشورهاي منطقه اين دستاورد را به منزله به ثمر نشستن مقاومت مردم ايران و شكسته شدن تحريمها خواهند ديد و درخواهند يافت كه ايران تحتتاثير فشارها ميتواند از منافع حياتي خود حفاظت كند. شكست گفتوگوهاي وين اما انعكاسي مثبت و سازنده در منطقه نخواهد داشت و البته بايد توجه داشت بازيگراني كه در راستاي به شكست كشاندن اين گفتوگوها تلاش كردند نيز بهشدت متضرر خواهند شد.
راهحلهاي سياسي و مسالمتآميز عناصر روشني دارند. به محض اينكه نيروهاي غيريمني از اين كشور خارج شوند، يمنيها به راحتي ميتوانند از طريق گفتوگوهاي يمني - يمني نظام سياسي مدنظر خود را پياده كنند و به اجرا بگذارند. راهحلهاي مسالمتآميز بدون داشتن يك طرح اجرايي روي زمين به جايي نخواهند رسيد و مشكل طولاني شدن جنگ يمن نيز همين است
مخلوط كردن دو مساله بهبود روابط تهران و امارات و اوضاع بحراني يمن، اقدام درستي نيست. يمن بيش از 7 سال است كه نوسانهاي زيادي را تجربه ميكند؛ اين نوسانها چه قبل از تسلط انصارالله بر صنعا و چه بعد از آن نيز ديده ميشد و فكر ميكنم نوسانات در مساله يمن، نبايد معيار تنظيم روابط ايران و امارات باشد
هيچوقت در سياست، نه ما نه كشورهاي ديگر دنبال صداقت نميگرديم، بلكه منافع را در نظر ميگيريم. حتما امارات تشخيص داده كه اگر روابط خود را با تهران عادي كند، منافع آنها بهتر تامين ميشود
اقدام انصارالله يمن عليه ابوظبي نشان داد كه امنيت در منطقه خاورميانه يك بافت غيرقابل تجزيه است
شكست گفتوگوهاي وين انعكاسي مثبت و سازنده در منطقه نخواهد داشت