ادامه از صفحه اول
وكالت از جنس قضاوت است
به معني مداخله قوه مجريه در امر ماهيت قضايي است.» معاون حقوقي و امور مجلس قوه قضاييه همچنين خاطرنشان كرد: «مصوبه مجلس بهطور كلي اين است كه صادركنندگان مجوز كسب و كار نبايد به دليل اشباع بودن بازار، از صدور مجوز خودداري كنند. اين موضوع اگرچه در حوزه فعاليت اقتصادي و سرمايهگذاري مفيد و اثربخش است، اما اين موضوع را نبايد فراموش كرد كه كسب و كار تلقي كردن وكالت، با آموزههاي ديني و جايگاه وكالت، سازگاري ندارد.» مصدق در ادامه با تاكيد بر ساختارمند بودن فرآيند جذب وكيل خاطرنشان كرد: «حق دسترسي به وكيل از حقوق مقرر در قانون اساسي است و وكيل در كنار قاضي، مامور اجراي عدالت به شمار ميرود؛ لذا جذب وكيل بايد با معيارها و شاخصهاي متعدد و توجه به ابعاد مختلف انجام شود.» او با يادآوري اين مهم كه جذب بيرويه وكيل با اتكا به نگاه رقابتي صرف، به نفع دستگاه قضايي و نهاد وكالت نيست، تصريح كرد: «وكيل با جان و مال و عرض مردم سر و كار دارد و وكيلي كه از دانش حقوقي كافي، تعهد، اخلاق حرفهاي و مسووليتپذيري برخوردار نباشد، باعث گمراه كردن اصحاب پرونده و مرجع قضايي ميشود و حقوق مردم را تضييع خواهد كرد.» معاون حقوقي و امور مجلس قوه قضاييه ادامه داد: «در نظر داريم با مشاركت نهاد وكالت، ضمن بررسي و بازنگري لايحه، طرحها و لوايح موجود در مورد وكالت، تصويب قانون جامع وكالت را پيگيري كنيم.» مصدق در پايان با تاكيد بر ديدگاه اصولي قوه قضاييه مبني بر حفظ و تقويت استقلال نهاد وكالت، تضمين دسترسي آزادانه مردم به وكيل، تضمين امنيت شغلي وكلا و حفظ شأن و جايگاه آنان خاطرنشان كرد: عدم مداخله در وظايف كانون وكلا و البته نظارت بر حسن اجراي قوانين، صرفا در چارچوب مقررات موجود و با استفاده از ظرفيت كانون وكلاست.
معاون اول قوه قضايیه گفته است قوه قضايیه بهزودی در این خصوص و در راستای انعکاس نگرانی و دغدغه جامعه وکلا ، نامه ای را خطاب به شورای نگهبان خواهد نوشت.
مساله بنيصدر خيانت يا تاثيرگذاري ماندگار؟
ازجمله موضوعاتي است كه نسبت ميان روند تحولات ايران با نقش بنيصدر را در تاريخ سياسي و امنيتي ايران، همچنين نقش وي را در پاريس به عنوان رهبر اپوزيسيون دچار گسست كرد. پس از آن، بنيصدر هيچگونه پايگاه و نفوذ سياسي- اجتماعي براي تاثيرگذاري نداشت. در حالي كه اگر پس از خلع از رياستجمهوري با تاكيد امام خميني(ره) مبني بر عدم تعقيب وي، در ايران مانده بود، در مقايسه با فرار از كشور، نقش بيشتري در جامعه و ساختار سياسي كشور داشت و به تناسب شرايط مختلف محل رجوع قرار ميگرفت. در واقع پيوند با منافقين و فرار از كشور، ضربه اساسي و نهايي را بر بنيصدر وارد كرد و اين بزرگترين اشتباه سياسي او پس از انتخاب به عنوان رييسجمهور ايران بود. بنابراين با آزادسازي مناطق اشغالي پس از فرار بنيصدر، تامين ثبات در ايران، متقابلا پيوند بنيصدر با مجاهدين خلق و استقرار آنها در فرانسه و سپس انتقال به عراق براي براندازي نظام با حمايت خارجي، وي را از كانون سياست و تاثيرگذاري بر سياست و جامعه ايران خارج كرد و موضوع ديگري براي طرح نام وي در تاريخ سياسي ايران باقي نمانده است. با اين توضيحات، مباحثي كه تحت عنوان خيانت بنيصدر در جنگ طرح ميشود، بيش از آنكه با نظر به تاثيرگذاري بنيصدر در زمينههاي مختلف باشد، متاثر از واقعيات سياسي و تاريخي است كه به دليل حضور نسل جنگ در عرصه سياست طرح ميشود و با تغيير اين نسل، موضوعيت آن تاريخي و فراموش خواهد شد. بنابراين «پروژه ناتمام» بنيصدر در جاي ديگري و به جاي مفهوم خيانت، بايد با استفاده از مفهوم «تاثير و پيامدهاي ظهور و سقوط بنيصدر در ساختار سياسي- نظامي كشور و پيامدهاي آن» مورد نقد و بررسي قرار بگيرد كه در ادامه به برخي موارد آن اشاره خواهد شد:
1- بنيصدر اولين و آخرين فردي بود كه از سوي امام خميني(ره) به عنوان فرمانده كل قوا منصوب شد. پس از وي و شكست تجربه انتصاب او، اين عنوان به فرد ديگري تفويض نشد. در حالي كه در جنگ در چند مقطع اختياراتي در همين سطح با استفاده از عنوان «فرمانده عالي جنگ» و هماهنگكننده ارتش و سپاه واگذار شد.
2- ضرورت مشاركت فعال نهادهاي انقلابي در عرصه سياست، با هدف حفظ انقلاب و تامين امنيت، پس از تشديد اختلافات در ساختار سياسي در دوره رياستجمهوري بنيصدر و سپس همپيماني بنيصدر با گروههاي سياسي ازجمله مجاهدين خلق شكل گرفت و به عنوان يك سنت سياسي همچنان ادامه يافت.
3- اولين ريزش اجتماعي و كاهش مشاركت سياسي در انتخابات رياستجمهوري، با آشكار شدن سرنوشت بنيصدر، صورت گرفت و با بعدها با هزينه شهات 72 تن در انفجار حزب جمهوري و شهادت شهيدان رجايي و باهنر جبران شد.
4- ضرورت آزادسازي مناطق اشغالي و از طرفي ناتواني و شكست بنيصدر در تامين آن و پيوستگي اشغال با بيثباتي سياسي، مهمترين دليل مشاركت و نقش موثر سپاه در جنگ و تغيير ساختار سپاه از نيروي امنيتي به نظامي بود كه پيامدهاي آن همچنان ادامه دارد و رو به توسعه و تعميق است.
5- فرهنگ مبارزه با ليبراليسم گرچه در دوره دولت موقت و عليه سياستهاي مرحوم بازرگان شكل گرفت، اما در دوره بنيصدر نهادينه شد و پس از خرداد سال 1376 به اوج رسيد و همچنان براي تبيين شرايط و نقد برخي افراد، از مفهوم «بنيصدري كردن» اوضاع استفاده ميشود.
6- ائتلاف سياسي بر محور مفهوم «خط امام»، با تصرف سفارت امريكا در 13 آبان 1358 شكل گرفت. ولي در دوره بنيصدر مفهوم يادشده به مفهوم حزباللهي و مكتبي تغيير كرد. هر چند با حذف بنيصدر از ساختار سياسي، مفاهيم چپ، راست و ميانه، براي صورتبندي جريانات سياسي جايگزين مفاهيم پيشين شد.