• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5060 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۹ آبان

ادامه از صفحه اول

گزارشي از ديدار و گفت‌وگو با رييس قوه قضاييه (۲) 

اين وضع براي كشور تبعات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي زيادي دارد. لذا پيشنهاد مي‌شود با يك رويكرد مثبت براي رفع نگراني‌هاي آنان از بازگشت و رفت و آمد به ايران يك برنامه جدي تدوين و با نظارت قاطع دستگاه قضايي به مرحله اجرا در‌آيد. اين از حقوق مسلم هر ايراني است. دستگاه قضايي بايد در جهت استيفاي اين حق گام بردارد. همين طوري نمي‌توان گفت كه بيايند كاري به آنان نداريم. بايد نگراني‌هاي ايرانيان را محترم شمرد شايد بخش مهمي از اين تصورات غير واقعي باشد كه به راحتي برطرف شود.
۲ـ نحوه برخورد با روزنامه‌نگاران موضوع بعدي بود. واقعيت اين است كه مجموعه برخوردهاي قضايي و غيرقضايي با كارگزاران رسانه‌هاي كشور اعم از مديران مسوول و به‌طور مشخص روزنامه‌نگاران نتيجه‌اي جز خارج شدن مرجعيت رسانه‌اي از كشور نداشته است. رفتن بسياري از روزنامه‌نگاران از كشور آنان را در محيطي قرار مي‌دهد كه بيشتر آنان از آن رضايت ندارند. بنابراين بازداشت‌هاي گروهي و مجرمانه دانستن هر نوع ارتباطي، هيچ خدمتي به استقلال و كارايي نهاد رسانه‌اي در كشور نمي‌كند. البته مدتي است كه تغيير ملموسي را در برخورد با روزنامه‌نگاران شاهديم، ولي اميدواريم كه اين روند پايدار و عميق‌تر و حتي همدلانه‌تر شود و از احضارهاي خارج از قانون و برخوردهاي ديگر نيز خبري نباشد.

اصلاح‌طلبان و چالش‌هاي پيش‌رو - قسمت نهم

 در درون جبهه اصلاحات هم انسجام مورد نياز وجود داشته باشد، مي‌توان با گفت‌وگو و تعامل، راه را براي حضور بخشي از اصلاح‌طلبان در انتخابات باز كرد. آنان معتقدند كه هم در هدف و هم در راه بايد اصلاح‌طلب بود و نمي‌شود اهداف انقلابي داشت اما راهكار اصلاح‌طلبانه را انتخاب كرد. آنان از ضرورت برقراري ارتباط احزاب اصلاح طلب با يكديگر و ايجاد انسجام جبهه‌اي و پرهيز از تك‌روي و تفرقه سخن مي‌گويند و بر اين باورند كه اصلاح‌طلبان نبايد صندوق راي را به ديگران واگذارند و صحنه انتخابات را خالي كنند حتي اگر ناچار شوند با نيروهاي دست دوم و سوم خود در انتخابات حاضر شوند يا از يك نيروي غيراصلاح‌طلب اما عاقل حمايت كنند. اين طيف از اصلاح‌طلبان هنوز به اصلاح امور از طريق روند قانوني كشور اميدوارند و تاثير حضورشان بر وضعيت كشور را به شرط وجود انسجام دروني و در صحنه بودن همه اصلاح‌طلبان، كم نمي‌دانند. البته تجربه حمايت از «همتي» در انتخابات اخير رياست‌جمهوري نشان داد كه ميزان موفقيت آنان بسيار كمتر از آن ميزاني است كه اميدوار آن بوده‌اند زيرا وضعيت بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان مانند گذشته نيست و آشتي دادن مردم با صندوق راي تنها با تكيه بر توان اصلاح‌طلبان ناشدني است و به تغيير رويه حكمراني نظام گره خورده است. 
3- طيفي ديگر از اصلاح‌طلبان با هر گونه انفعال مخالفند و به فعاليت جدي‌تر اصلاح‌طلبان باور دارند اما در بستري كاملا متفاوت از گذشته زيرا تجربه چند انتخابات اخير و نيز روند اداره كشور نشان مي‌دهد كه نظام به آساني تن به اصلاحات نمي‌دهد. اين طيف از اصلاح‌طلبان، معتقدند جز با اصلاحات بنيادين و ساختاري نمي‌شود به بهبود اوضاع اميد داشت. از نظر آنان بايد قانون اساسي جمهوري اسلامي تغيير كند و اصلاح‌طلبان بايد پرچمدار اين مطالبه باشند. به نظر آنان بايد همه نهادهاي قدرت را مدت‌دار و پاسخگو كرد و حاكميت دوگانه موجود در قانون اساسي را به نفع مردم تغيير داد. از نظر اين جريان، ما در اين وضعيت مجبوريم هزينه بيشتري بدهيم تا اين اتفاق بيفتد و تا قبول اين تغييرات از سوي نظام، اصلاح‌طلبان بايد با مردم سخن بگويند و به تبيين ريشه مشكلات كنوني بپردازند و با ايجاد آگاهي در ميان مردم، منتظر فرصتي باشند كه حكومت مجبور است به سوي مردم بازگردد و تن به مطالبات آنان بدهد. به همين دليل اين طيف از اصلاح‌طلبان با مخاطب قرصار دادن بزرگان نظام، به طرح مطالبات خود مي‌پردازند و سخن نقادانه مي‌گويند و سطح مطالبات را در ميان مردم و مشخصا بدنه اجتماعي اصلاح‌طلبان بالا مي‌برند. اينان در وضعيت كنوني اعتقادي به صندوق راي ندارند و به شركت در انتخابات اصرار نمي‌كنند. 
4- طيفي از اصلاح‌طلبان تقريبا با آرمان اصلاح‌طلبي خداحافظي و به نوعي به بيرون نظام سوق پيدا كرده‌اند. شايد تعبير برانداز را نشود به آنان اطلاق كرد چون بيشتر با عنوان «تحول‌خواهي» شناخته مي‌شوند اما نوع مطالبات آنان كاملا انقلابي و راديكال است و به تغيير نظام رسيده‌اند. البته براندازان مشهور از جمله منافقين و سلطنت‌طلبان و گروه‌هاي تجزيه‌طلب مسلح، ماهيتي ديگر دارند ولي اين طيف از اصلاح‌طلبان سابق هم ديگر اميدي به بهبود و اصلاح ندارند و حكومت را مانع اصلي اصلاحات دروني تلقي مي‌كنند و تغيير ماهوي قانون اساسي و حاكمان كنوني با اتكا به روش‌هاي اعتراضي و مقاومت مدني را خواستارند. البته اين تحول‌خواهان هم با وابستگي به بيگانه و دخالت خارجي براي مقابله با جمهوري اسلامي مخالفند و توسل به خشونت را نفي مي‌كنند و هر اقدامي را كه به تجزيه كشور منجر شود، نمي‌پذيرند. اين سه نكته خطوط قرمز آنان در مخالفت با جمهوري اسلامي است اما تغيير نظام با ديگر روش‌ها را نفي نمي‌كنند. اين جريان هر چند در گذشته بخشي از اصلاح‌طلبان را تشكيل مي‌داد اما اكنون هم روش انقلابي دارد و هم اهداف انقلابي و به همين دليل، عملا از جريان اصلاح‌طلبي خارج شده‌اند و خود را اصلاح‌طلب معرفي نمي‌كنند. 
واقعيت اين است كه اصلاح‌طلبان در وضعيت موجود مجبورند سياست «صبر و انتظار» را در پيش بگيرند و براي يكي دو دوره ديگر شاهد اداره كشور به دست رقباي خود باشند. طبعا اين سياست مطلوب آنان نيست و بر آنان تحميل شده است اما اين حاشيه‌نشيني مي‌تواند يك فرصت خوب براي آنان هم باشد. در اين دوران صبر و انتظار چه بايد كرد؟ در اين باره خواهم نوشت. 
ادامه دارد

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون