سعادتآباد در بحران!
ميعاد نيك
در باشگاه استقلال هيچ معلوم نيست كه چه ميگذرد. انگار كه احوالات اين روزهاي قطب آبي فوتبال پايتخت به پايان تراژيك يك فيلم بلند شباهت داشته باشد؛ از همان فيلمهايي كه يك ابرقهرمان پس از پايان روزهاي درخشش و سوپراستارگونهاش، به بدترين شكل ممكن ايام زوال را با شدتي عجيب و غريب به سمت سرازيري عدم و نابودي پيش گرفته و نهايتا هم تنها يك نام و چند افسانه از آن باقي بماند. تحليل و تفسير اتفاقاتي كه اخيرا در ساختمان خيابان علامه جنوبي محله سعادتآباد تهران ميگذرد، برخلاف تصور اصلا ساده و آسان نيست. استفاده از عبارت «تكهگوشت قرباني» شايد اين روزها تكراري باشد اما نيمكت تيمي كه سالهاست از كسب قهرماني در ليگ برتر عاجز مانده و هر روز هم با مشكلات عديدهاي دستوپنجه نرم ميكند، مانند غنيمتي جنگي خواهان دارد. همان تكهگوشتي كه بين برخيها دست به دست ميشود، طرفداراني دارد كه پيش از منافع هواداران، به منافع و مطامع شخصي خود فكر ميكنند. باشگاه استقلال و تيم فوتبال نحيف آن درگير يك مثلث برمودا شده كه از هرگونه سرطان و مرض لاعلاجي هم كشندهتر نمود مييابد. پيشكسوتان سهمخواه و بيدانش كه براي كسب يك غنيمت ناچيز از اين ملغمه هر روز با يك مصاحبه يا اظهارنظر نسنجيده در حال بنزين ريختن به آتش سوزاننده هستند در يك راس، مديران ناكارآمد و بيتدبير كه از تصميمات وزارت ورزش و جوانان دولت قبلي برجاي ماندهاند و وزير جديد هم تصميمي بر تغيير آنها ندارد در راس ديگر و نهايتا بازيكناني كه كيفيت پوشيدن پيراهن يك تيم كمهوادار دسته يكي را هم ندارد در واپسين راس، انبار باروت را هر آن با شعلههاي كوچك و بزرگ خود تهديد ميكنند. البته در اين بين نبايد نقش رسانههاي مجازي و چند ناخبرنگار و ناروزنامهنگار را اندك انگاشت. افرادي كه با ساختن و پرداختن يك كانال تلگرامي و يك صفحه اينستاگرامي توهم خبرنگاري را برداشتهاند، با تمسك به ارتباطات نامتعارف و بعضا دوناخلاقي به هزارتوهايي راه يافتهاند كه چرخيدن بيشتر در آن برايشان لذتي زايدالوصف دارد و براي هواداران باشگاه، ذلتي خفيفكننده. با اين حال شايد بهتر باشد كه مشكلات را براي يك بار هم كه شده از ريشه حل كرد؛ وزير جديد ورزش و جوانان به عنوان متولي تامالاختيار باشگاه استقلال و البته باشگاه پرسپوليس، ميبايست پيش از هدايت سرخابيها به چاه هزاران متري خصوصيسازي تمام وظايف خود را در قبال آنها به اتمام برساند كه نخستين آنها، زلزله در تيم هياتمديره و اتاق مديرعاملي است. شايد براي وزيري كه تازه به ساختمان خيابان سئول شمالي رسيده، تعيين تكليف تيم مديريتي باشگاه استقلال از تعيين معاون توسعه ورزش قهرماني و حرفهاي وزارتخانهاش هم مهمتر باشد؛ چرا كه آبيها از پشتوانه هواداري بسياري برخوردارند و هرگونه تعلل و اختلالي در اين روند به تضعيف پايگاه مردمي وزير جوانان بين جوانان شدت خواهد داد.