با قلبم صدايت ميزنم
سيدمحمدعلي ابطحي
خدايا مگر ميشود خودت به ما بگويي از تو درخواست كنيم و بعد دست خالي برگردانيم؟
تو اصلا معروفي كه به همه اهل مملكتت همه چيز ميدهي
هر چه داريم به خاطر مهرباني و محبت تو است.
خداي من:
بچه كه بودم من را با نعمتهات بزرگم كردي.
بزرگ كه شدم سربلندي و خوشنامي به من دادي
تو هماني كه در دنيا با فضل و رحمتت مراقبم بود و در آخرت هم قرار است ببخشي من را
اصلا همين كه ميشناسمت راه رسيدن به تو است.
عشق به تو شفيع و پناهم هست.
يقين دارم به سمت تو راهنمايي شدهام
و چون دوستت دارم شفاعتم ميكني
يك چيز بگم خدا؟
از بس گناه كردم مجبورم مثل لالها باهات حرف بزنم
با قلبم صدايت ميزنم ولي با قلب جِرم گرفته از گناه
صدايت ميزنم خدا با دلي ترسيده، تنها، خوفناك اما اميدوار
وقتي به گناهانم نگاه ميكنم زار ميزنم
اما وقتي به بخشش تو نگاه ميكنم طمع ميكنم
اگر من را ببخشي بهترين خداي مهربان مني
اگر هم نبخشي و عذاب كني حقت است.
اما با اين وضع افتضاح به خاطر لطفت از در خانهات نميروم
بالاخره ميدانم بين گناه من و لطف تو، كرمت برنده است
پس اميدم را نا اميد نكن، خدا.
صدايم را بشنو. دعاهايم را مستجاب نما
اي بهترين خدا