نگاهي به افزايش درخواست كمكهاي مردمي براي آموزش و پرورش
به خاطر بچهها كمك كنيد
زهرا چوپانكاره| در سالهاي گذشته همزمان با بيشتر شدن چالشهاي آموزش و پرورش بر سر اختصاص بودجه به هزار و يك چالهاي كه دارد، حضور خيرين مدرسهساز اهميت ويژهاي هم براي آموزش و پرورش و هم براي دانشآموزان به خصوص در مناطق كمتر برخوردار پيدا كرد. قرار آموزش و پرورش با آنها بر اين است كه در مناطق روستايي اگر خيري 30 درصد هزينهها را بر عهده بگيرد، آموزش و پرورش 70 درصد باقي مانده را تامين ميكند و در مناطق شهري اين نسبت به عدد 50 به 50 ميرسد. اما موضوع مشاركت در ساخت مدرسه(به عنوان يك امر زيرساختي و بسيار هزينهبر) كمكم به بخشهاي ديگر تسري پيدا كرد. هرچه مشكلات اقتصادي بيشتر شدند، ميزان تلاش گروههاي مختلف و حتي خود آموزش و پرورش براي جلب مشاركتهاي مردمي تحت عناوين مختلف شدت گرفت. در يك سال و اندي كه كرونا هم به كوه مشكلات افزوده شد، ديگر به وضوح ميتوان ديد كه تامين حداقل نيازهاي دانشآموزان براي باقي ماندن در چرخه آموزش، محتاج حضورگروههاي مختلف و بيشتري از خيرين است. اين حقيقت را ميتوان در تعدد طرحها و هشتگهايي كه سر از اخبار و شبكههاي اجتماعي درميآورند به سادگي پيدا كرد. تكيه بركمكهاي خيرخواهانه البته در سراسر دنيا رسمي است كه در حوزههاي بسيار به خصوص حوزه كودكان و آموزش در جريان است اما موضوع مورد توجه در حال حاضر ميزان وابستگي دولت به اين كمكها و ميزان نيازش به خردترين مبالغ ممكن است. آيا آموزش و پرورش تبديل به بنگاه جذب كمكهاي خيريه شده؟ درگفتوگوي سالنامه «اعتماد» بود كه اين سوال از وزيرآموزش و پرورش مطرح شد:«در حال حاضر مثلا هر بار 10 مورد تبلت به دانشآموزان اهدا ميشود. عكس و خبرش روي سايت خود آموزش و پرورش هم قرار ميگيرد. اين كمكها به صورت خرد هي اضافه ميشوند. نميترسيد كه آموزش و پرورش تبديل به بنگاه خيريه شود و آنقدر در اين موضوعات كوچك وابسته به كمكهاي مردمي شود كه وقتي وضع اقتصادي مردم خراب شد عملا بخشي از كار آموزش و پرورش هم لنگ شود؟» محسن حاجيميرزايي در پاسخ گفت:«امسال، يعني سال 99، زماني كرونا آمد كه بودجه سال 99 تصويب شده بود و ديگر امكان پيشبيني منابعي براي اين كار نبود، ما هم منابعي براي اين كار نداشتيم. براي بودجه 1400 پيشبيني كرديم و اميدواريم در مجلس تصويب شود و از محل منابع دولتي هم از اين موضوع حمايت ميكنيم.» زمان ميبرد تا ببينيم اين بودجه و حمايتهايي كه وزير ميگويد، قرار است چقدر از گره نبود امكانات براي تحصيل آنلاين را باز كند. اما همزمان نميتوان اين واقعيت را ناديده گرفت كه حضور پرنگترگروهها و حتي اشخاص به عنوان حاميان كودكان براي ادامه آموزش پيش از شيوع بيماري همهگير كرونا هم آغاز شده بود.
كمكهاي 10 هزار توماني
آذر سال 97 يكي از دردناكترين حوادث از سلسله حادثههاي آتشسوزي در مدارس كشور به وقوع پيوست، محل حادثه دبستان اسوه حسنه در شهر زاهدان بود و نتيجه آتش گرفتن بخاري نفتي، سوختن و مرگ دلخراش 3 دختربچه. آن زمان سيدمحمد بطحايي عهدهدار وزارت آموزش و پرورش بود. كسي كه پس از بازديد و ابراز همدردي با خانوادههاي داغدار خيلي سريع مساله نبود بودجه براي جمعآوري بخاريهاي نفتي را به ميان آورد وگفت:«ما از مجلس ميخواهيم اگر منابعي وجود دارد آن را طي مدت يكي، دو ساله تخصيص دهد تا بتوانيم يكبار براي هميشه اين مشكل نگرانكننده را از محيطهاي آموزشي برطرف كنيم و بخاري و وسايل غيرايمن از مدرسه بيرون رود. سازمان برنامه و بودجه اعتباراتي را تخصيص داده و اوراقي را هم كه وزارت اقتصاد اختصاص داده، نقدشوندگي و اعتبارات بالا ميرود ولي همه اينها كم است براي اينكه بتوانيم به مردم نويد دهيم هيچ بخاري ناايمن در مدرسهاي وجود ندارد. با اين اعتبارات، روند طولاني است و حتما نيازمند كمك از سوي خيرين، دولت و مجلس است.» بطحايي همان موقع درخواست تشكيل «يك كمپين و بسيج عمومي» را داد تا ظرف دو، سه سال اين مشكل حل شود. خيلي زود هشتگ و پوستر و نام طرح «همه برپا» در سطح وسيع پخش شد. جامعه خيرين مدرسهساز كشور با شعار «كلاس گرم، مدرسه امن» اين كمپين را به راه انداخت و شماره حساب اعلام كرد و نام افراد سرشناس بسياري بلافاصله در فهرست اهداكنندگان قرارگرفت. تير ماه سال 99 نوبت به طرح «آجر به آجر» رسيد. طرحي كه تلاشش اين است كه سهم مشاركتهاي مردمي را نه به اندازه ساخت يك مدرسه بلكه به اندازه اهداي پولهاي بسيار خردتر بالا ببرد. در سايت اطلاعرساني اين طرح وابسته به انجمن خيرين مدرسهساز آمده است كه «تاكنون بيش از ۱۷۰ هزار نفر از عموم مردم» در اين طرح مشاركت كردهاند. ذيل اين طرح باز پويشي شكل گرفته با نام «من مادرم، بچههاي ايران فرزند من» كه از دي ماه 99 و با هدف ساخت مدارس دخترانه ابتدايي كليد خورد. همين حالا كد موبايلي اعلام شده از اين طرح را اگر بزنيد گزينه كمك 5 هزار توماني، 10 هزار توماني يا مبلغ دلخواه روي صفحه گوشي شما ظاهر ميشود. به علاوه در صفحه كمپين نوشته شده: «همچنين اين فرصت نيز فراهم شده تا با پرداخت به ازاي هر ۲۵,۰۰۰,۰۰۰ ريال يك كاشي يادبود به نام مادر، همسر، دختر يا ديگر عزيزان خود روي ديوار مدرسه براي هميشه به يادگار بگذارند.» به اين موارد ميتوان بيشمار طرحهاي ديگري را افزود كه گاهي اسم و رسمي هم دارند وگاهي فقط به مدد اعتماد به يك آشنا، يا آشناي يك آشنا شكل ميگيرند. «پازل همدلي» طرحي است كه ميگويد قصد دارد با همت مردم ايران ركورد گينس را بشكند:«اين طرح به جهت حمايت از دانشآموزان نيازمند و تحت پوشش بهزيستي كل كشور قصد دارد با برپايي پويشي با عنوان «پازل همدلي» با همكاري انجمن صنفي توليدكنندگان نوشتافزار و موسسه خيريه نيكگامان جمشيد با كمك و مشاركت مردم خير و عزيز ميهن اسلامي، پازل همدلي مردم ايران را تكميل و نسبت به تهيه و تامين 60 هزار بسته لوازمالتحرير براي دانشآموزان سراسركشور اقدام كند.
در اين پويش، پازل نقشه ايران با 600 هزار قطعه كه در نقشه هر استان نمادهاي ميراث فرهنگي آن استان نقش بسته است و با ابعاد 25 در 35 متر تهيه شده و علاقهمندان و خيرين محترم ميتوانند با خريد هر قطعه پازل به قيمت 10هزار تومان در تامين كوله و لوازمالتحرير براي دانشآموزان سراسركشور سهيم باشند. فراخوان عمومي جهت تهيه و توزيع پكيج لوازمالتحرير و كيف مدرسه جهت ارايه به محصلين تحت پوشش سازمان بهزيستي كل كشور بيش از 60 هزار نفر در قالب طراحي و ساخت پازل با طرح و نقشه ايران كه اين پازل به صورت استاني در محل مركز آن استان ارسال ميشود كه در ادامه توسط خيرين محترم به تعداد پازل هر استان فروخته و پازل توسط افراد خير چيده ميشود و به صورت كلي پس از تكميل پازلهاي 31 استان و جمعآوري مبالغ مورد نظر پازل در محل تهران جمعآوري شده و به صورت يك پازل كامل اجرا خواهد شد كه ضمن ايجاد همافزايي و جمعآوري مبالغ مذكور به صورت ثبت ركورد گينس كه توسط نماينده آن در تهران انجام خواهد شد به صورت ثبت يك موضوع جهاني در خواهد آمد.»
بهار سال گذشته هشتگي با عنوان # گوشيتو_نيمكت_كن با هدف جمعآوري يا امانت گرفتن گوشيهاي بيكار افتاده براي ادامه تحصيل دانشآموزان نيازمند گيلاني مشغول به كار شده بود. دركنار اين طرح هزاران شماره كارت در اينستاگرام و توييتر و گروههاي دوستانه و خانوادگي رد و بدل ميشد براي جمعآوري كمك به واسطه يك فرد معتمد كه قرار بود بخشي از نبود امكانات را براي دانشآموزان اين سرزمين جبران كنند.
سياستگذاري حداكثري
تامين بودجه حداقلي
«دولت موظف است وسايل آموزش و پرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم كند و وسايل تحصيلات عالي را تا سرحد خودكفايي كشور به طور رايگان گسترش دهد.» مهدي بهلولي اين بخش از اصل 30 قانون اساسي را ميخواند و بعد ميگويد كه جمعآوري 10 هزار تومان، 10 هزار تومان كمك براي ساخت مدرسه نوعي از «گدايي» است. اين معلم وكارشناس حوزه آموزش ميگويد:«همه بايد نفري 10 هزار تومان بدهند كه مدرسهاي ساخته شود آن هم در شرايطي كه همين حالا در سيستان و بلوچستان مدارسي هستند كه سقف ندارند. » بهلولي معتقد است، سهم آموزش و پرورش از توليد ناخالص داخلي در سطح فقيرترين كشورهاست و وقتي 98 درصد بودجهاي كه به آن تعلق ميگيرد خرج حقوق معلمان ميشود، نميتوان فكر كرد كه وظيفه حاكميتي دولت و آموزش و پرورش در خصوص دانشآموزان انجام شده و براي جبران كمبودها بايد به مشاركتهاي مردمي روي آورد. بهلولي به بخشي از حرفهاي حسن روحاني در نخستين دوره نامزدياش براي انتخابات رياستجمهوري اشاره ميكند:«آن موقع گفت وقتي ما ميگوييم آموزش و پرورش رايگان يعني آموزش و پرورش رايگان كيفي. بنابراين دولت موظف است با توجه به زمان، وسايل آموزش و پرورش رايگان را در اختيار ملت بگذارد و همين حالا كه صحبت ميكنيم در وضعيت كرونا كه آموزش برخط شده، دولت موظف است طبق همين اصل(اصل 30 قانون اساسي) وسايل آموزش آنلاين را به صورت رايگان فراهم كند.» شـأن ديگري كه او براي آموزش و پرورش در جايگاه حاكميتي قائل است، سياستگذاري است كه بايد سهمي از آن داشته باشد اما اينجا اتفاقي كه افتاده به هم خوردن تعادل به نفع سياستگذاري مطلق است:«دركشورهاي پيشرفته مثل فنلاند اين شأن سياستگذاري به حداقل كاسته شده و شأن تامين بودجه به حداكثر رسيده. در ايران برعكس است. اين معلم معتقد است در جايي كه آموزش و پرورش جامعه را به هيچ عنوان در سياستگذاريهايش دخالت نميدهد، انتظار دارد كه جامعه كمبود بودجهاش را جبران كند:«در سياستگذاري اينقدر تماميتخواه هستند اما موقعيكه ميخواهند پول بگيرند، ميگويند همهاش بايد مردم باشند و خودشان را كنار كشيدهاند. از زمان اصلاحات كه سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومي دولت حدود 20 درصد بوده تا الان كه حدود 10 درصد است، ما يكسره كاهش داشتهايم و مطمئنم كه اين روند ادامه خواهد داشت.» بهلولي يادآوري ميكند كه كمك به مدارس نه تنها در مناطق كمتربرخوردار بر عهده مردم گذاشته شده بلكه در هر مدرسهاي هم مثلا اگر دستگاه آب سردكن لازم باشد، مدير مدرسه بايد در پي مادر يا پدر متمولي باشد كه اين هزينه را به گردن بگيرد. همه آنچه گفته شد منكر لزوم و اهميت كمكهاي خيريه و انساندوستانه به خصوص در عرصه آموزش نيست. موضوع ميزان اين كمكهاست و اينكه خيرين و مردم معمولي تا كجا دارند بار دولتها را به دوش ميكشند:«جهان نيكوكاري جهان بسيار گستردهاي است. چهرههاي سرشناسي مثل بيل گيتس در آن حضور فعال دارند اما بحث اين است كه دولت وظيفه خودش را فراموش نكند. بحث اين است كه دولت بايد وسايل اوليه و لازم را فراهم كند، يك ساختمان خوب به عنوان مدرسه راهاندازي كند، آن را تجهيز كند و از يك حدي به بعد اگر كساني خواستند ميتوانند مثلا فرزند يك خانواده فقير را تحت سرپرستي قرار دهند يا هزينهاش تا دانشگاه را هم بدهند. شما سيستان و بلوچستان را ببينيد، يك تخته وسط بيابان گذاشتهاند و ميگويند اين مدرسه است. اين دون شأن آموزش و پرورش كشور ايران است. به نظرم آنچه در حال حاضر ميبينيم، سوءاستفاده از احساسات انساندوستانه مردم است.»