چند سالي است كه شائبه كپي كردن آثار هنري و فروش آنها به جاي اثر اصل، در جامعه تجسمي ايران مطرح شده و باعث نگراني هنرمندان و خريداران آثار هنري است. گاه تابلويي با امضاي يك هنرمند مطرح، با قيمتي گزاف به فروش ميرسد و پس از مدتي زمزمههايي درباره جعلي بودن آن به گوش ميرسد. در اين شرايط خريداري كه مبلغ بالايي براي آن اثر پرداخته است بر سر دوراهي تشخيص اصالت اثر و نحوه برخورد با آن قرار ميگيرد.
چندي پيش معاون امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در نامهاي به مديركل هنرهاي تجسمي دستور داد ساز و كاري براي پيشگيري از ارايه آثار كپي و برخورد با آثار كپي موجود در جامعه ايجاد شود. انجام اين كار ميتواند نگرانيهاي هنرمندان و مجموعهداران آثار هنري را تا حد زيادي برطرف كند. در اين گزارش نظرات تعدادي از هنرمندان و عقيده آنها درباره نحوه برخورد با آثار كپي را بخوانيد.
زنگ خطر براي آثار هنري به صدا
درآمده است
بهرام كلهرنيا، طراح و گرافيست درباره كپي آثار بزرگان هنر گفت: اين موضوع دو وجه دارد. در درجه اول بُعد آموزشي آن مطرح است و به نوعي براي كسب مهارت و آشنايي با تاريخ هنر انجام ميشود. در واقع يكنوع رابطه استاد و شاگردي است و خير است. اما از سوي ديگر وقتي پاي مسائل اقتصادي و اخلاقي به ميان ميآيد، با روي شر آن دست به گريبانيم كه متاسفانه در كشور ما دارد تبديل به يك مساله حاد ميشود. شايد اين تا حدودي به خاطر رواج رسانههاي جمعي باشد.
او گفت: افزايش دامنه خريد و فروش آثار هنري، حضور در حراجها و بررسي گنجينه موزه هنرهاي معاصر بهطور كلي به مطرح شدن اين موضوع كمك كرد. امروزه معاملات بيشتري انجام ميشود و پي بردن به اينكه تابلوها اصل هستند براي موزهداران و مجموعهداران بيش از پيش مهم شده است. اين در همه دنيا بحث بسيار مهمي است.
كلهرنيا توضيح داد: در دنيا تلاش ميكنند از ابزارهاي نوپديد براي شناسايي آثار اصل استفاده كنند تا امكان خطا و تقلب به حداقل برسد. كارهايي مثل عكسبرداري از بافت، آزمايش در آزمايشگاههاي شيمي و در نهايت جمعبندي توسط يك كارشناس خبره باعث شده كه كل پروسه بررسي آثار هنري نياز به يك نگرش پيچيده و حرفهاي و البته گرانقيمت داشته باشد. براي بررسي يك اثر هنري نياز به حضور كارشناسان فني، جامعهشناسان، متخصصان تاريخ هنر و... است.
او همچنين تشكيل كميسيوني براي بررسي آثار هنري در وزارت ارشاد را ضروري دانست ولي تاكيد كرد كه رسيدن به آن دشوار است. كلهرنيا گفت: اين كميسيون بايد آنقدر حرفهاي باشد كه صاحبنظران آن را قبول داشته باشند و با آن همكاري كنند. كميسيون بايد بهطور مرتب از سوي كارشناسان شارژ شود و به مرور روش خود را بيابد.
كلهرنيا گفت: در حال حاضر يكي از پروژههاي مهم بررسي آثار گنجينه موزه معاصر است كه حرفها و حاشيههاي زيادي هم دارد. يك بار بايد صورتجلسههاي قانوني درباره آثار تهيه شود و شبههها از بين برود. گرچه قريب به اتفاق آثار اصل هستند ولي ممكن است در آن بين برخي آثار هم باشند كه بعدا اعتبار مجموعه را زير سوال ببرند.
وي توضيح داد: امروز ساز و كاري براي بررسي آثار در كشور نداريم كه به آن اتكا كنيم ولي اين به آن معنا نيست كه صد سال ديگر هم صبر كنيم تا ساز و كار فراهم شود. بلكه همين حالا هم دير است و اين خوب است كه مسوولان به فكر افتادهاند. اگر بخواهيم در بازار جهاني هنر موثر و معتبر باشيم بايد اين راه را همين امروز برويم. چون زنگ خطر به صدا درآمده و دارد دير ميشود.
او وجه ديگر تاسيس لابراتوارهاي حرفهاي بررسي آثار هنري را به دست آوردن شيوه مناسب نگهداري آثار دانست و گفت: ما در حال حاضر يك شرايط عمومي معمولي داريم كه همه آثار را در آن نگه ميداريم اما حقيقت اين است كه شرايط نگهداري هر اثر با اثر ديگر متفاوت است و شرايط استاندارد نگهداري از هر اثر بايد در آزمايشگاه تعيين شود. بنابراين نياز به آگاهي، كارشناس هنري و مواد و تجهيزات اوليه براي نگهداري از گنجينههاي ملي خود داريم.
اين هنرمند توضيح داد: امروز در لبه تصميمگيري قرار داريم. اگر تصميم نگيريم و آغاز به كار نكنيم شايد دير بشود. حتي اگر ۱۰۰درصد شرايط مهيا نيست با همان چيزي كه داريم آغاز كنيم و بعد امكانات را ارتقا دهيم. اين از وظايف معاونت هنري است و چه خوب است كه بالاخره به فكر افتادهاند. اين ساز و كار ميتواند در معاونت هنري باشد ولي به كلكسيونهاي خصوصي هم سرويس بدهد. هيچ ايرادي ندارد.
كلهرنيا روش آموزش هنر در دانشگاه را اينگونه نقد كرد: مهارت را آموزش ميدهيم ولي اخلاق را نه. اخلاق گويا گمشده ماست و مختص رشته هنر هم نيست. سراغ پزشك هم كه ميخواهيم برويم ميترسيم. هنوز بلايي كه سر كيارستمي آمد فراموش نشده است. از آن بدتر اينكه كسي هم پاسخگو نيست. انگار دارد يك فاجعه تاريخي رخ ميدهد. هنرمندان هم وقتي ميبينند كسي جلويشان را نميگيرد كپيكاري ميكنند. به هر حال توليد كار امضادار و اصيل سخت است و نياز به ممارست دارد. هنرمندان جوان ما به سمت اين ممارست تشويق نميشوند.
او دليل روي آوردن هنرمندان جوان به كارهاي كپي و بيارزش را نيز برشمرد و گفت: از چند حالت خارج نيست. يا به خودشان اعتماد ندارند، يا به بازار جهاني دسترسي ندارند يا تنبل هستند. در دانشگاه به وفور با اين جوانها كار ميكنم. مدام دارند زيراب هم را ميزنند. دانشگاه بايد براي اين مشكلات اخلاقي چارهجويي كند.
او با بيان اينكه ابزارهاي تشخيص اصالت اثر هنري بايد در كشورمان جنبه حقوقي پيدا كند گفت: حالا امكانات فني خوبي در جهان وجود دارد. خوب است كه ارزش حقوقي روشهاي نوين به رسميت شناخته شود و براي قضاوت از آن استفاده شود.ايرادي ندارد كه كپيكاريها در سطح آثار كوچك برملا شود و حاشيه پيدا كند. گاهي لازم است بيماري از كالبد جامعه بيرون بريزد تا آن را بشناسيم و به فكر درمانش باشيم. اين وسط برخي هم با اين اخبار كاسبي ميكنند كه نبايد به آنها ميدان داد.
كپي كردن در بعضي شرايط، جرم نيست
سيفالله صمديان، فيلمساز و عكاس، درباره كپي آثار هنري و دستور معاون هنري وزارت ارشاد براي پيگيري اين موضوع گفت: تا به امروز دستور اداري براي بررسي و اقدامي كه به نفع يا عليه كار هنري باشد نداشتيم و اميدوارم اين دستور مفيد واقع شود. به نظر من اگر حد و حدود كپي در هنر رعايت شود هيچ ايرادي در اين كار نيست. يادم ميآيد زندهياد عباس كيارستمي ميگفت كپي كردن به هيچوجه جرم نيست به شرطي كه از اصل اثر جلو بزند. اگر كار در حد همان اثر اول بماند كپي كردن بيهوده است و نبايد اين كار انجام شود و اگر از خود اثر عقبتر بماند خيلي بد است.
اين فيلمساز افزود: در هر شرايطي اگر كپي كردن به قصد يك قدم جلو بردن انجام گيرد و نتيجه نهايي گسترشدهنده باشد واجب و حلال است در غير اين صورت مشكلاتي به وجود ميآيد زيرا در نگاه جامعه به هنر تاثير بدي ميگذارد و آينده كاري خوبي نخواهد داشت.
سيفالله صمديان در ادامه تاكيد كرد: پيگرد در اين زمينه در همه جاي دنيا وجود دارد و اگر ما قانون كپيرايت داشتيم همهچيز مسير اصلي خود را طي ميكرد.
به نظر من شكايت بايد از طريق مكانهاي مسوول رسيدگي شود، به عنوان مثال مشكلات و شكاياتي در حوزه عكاسي داشتيم كه از طريق خانه عكاسان پيگيري كرديم و اين مشكلات تا حدودي برطرف شد. در ايران بايد كاري كنيم كه مسائل كوچك شخصي، ابعاد اجتماعي نگيرد.
موضوع كپيبرداري از آثار هنري
خيلي جدي است
كامبيز درمبخش، طراح و كاريكاتوريست درباره كپي آثار هنري گفت: موضوع كپيبرداري از آثار هنري خيلي جدي است و بايد هر چه سريعتر اين مشكل برطرف شود. متاسفانه خودم بارها با اين مشكل رو به رو شدم و از روي كارهايم كپي شده است. تا به امروز توجهي به اين موضوع نشده بود و بهتر است هر چه سريعتر موضوع پيگيري آثار كپي، عملي شود. اين كار بايد با حساب و كتاب پيش رود تا به نتيجه دلخواه برسيم. اين موضوع تازه نيست و ساليان سال است كه هنرمندان تقاضا ميكنند به اين موضوع مهم رسيدگي شود.
درمبخش در ادامه بيان كرد: كسي كه اثري را كپي ميكند باز هم به خودش ضرر ميزند زيرا نشان ميدهد آنقدر يك اثر خوب بوده كه توسط آن شخص كپي شده است.
كامبيز درمبخش در ادامه تاكيد كرد: اين يك موضوع بينالمللي است و بارها اثر هنرمندان خارجي كپي و جعل شده است؛ البته گاهي پيش ميآيد هنرمندي در يك كشور اثري خلق ميكند و هنرمند ديگري پس از سالها در كشور ديگري، همانند آن اثر را ميكشد؛ در حالي كه حتي يك بار هم يكديگر را نديدهاند. در نتيجه اين كار دزدي نيست زيرا هر دو هنرمند به يك نقطه نظر مشترك رسيدهاند. رسيدگي به اين موضوع كار آساني نيست زيرا بايد كاري كنيم تا حقي از هيچ هنرمندي ضايع نشود.
دولت و كارشناسان هنري در كنار هم
با كپيكاري برخورد كنند
حبيبالله آيتاللهي، هنرمند نقاش درباره برخورد با كپيكاران آثار هنري گفت: بايد هر چه سريعتر به اين موضوع مهم و اساسي رسيدگي شود زيرا در چند سال اخير مشكلات زيادي به خاطر كپي و دزدي آثار هنري به وجود آمده است. مهمترين كار اين است كه وزارت ارشاد افرادي را كه كپي ميكنند شناسايي كند و سپس براساس شدت و ضعف كپي كردن پيش رود.
اين نقاش افزود: به نظر من بايد در اين زمينه قوه قضاييه به وزارت ارشاد كمك كند. تا زماني كه قانون خاصي وجود نداشته باشد بسياري از اين افراد به كار خودشان ادامه ميدهند، در نتيجه نياز به قانون داريم تا افراد متخلف حساب كار دستشان بيايد.
آيتاللهي ادامه داد: كارشناسان هنري بايد در اين زمينه كمك كنند زيرا علم اين كار را دارند و زمانيكه يك اثر را ببينند به سرعت متوجه ميشوند كه يك اثر اصل است يا توسط فردي كپي شده است. اگر از حضور كارشناسان هنري استفاده نكنيم در اين راه موفق نخواهيم شد زيرا دولت و كارشناسان هنري در كنار هم ميتوانند مفيد باشند.
اين نقاش در پايان گفت: بهطور كلي ايدهبرداري با كپي يا جعل متفاوت است. كسي كه كپي ميكند كاملا ميداند كه چه كاري انجام داده است، اما ميگويد در هنر معاصر موضوع ايدهبرداري از آثار هنري پذيرفته شده است و با اين حرفها ميخواهد خودش را تبرئه كند.
حبيبالله آيتاللهي: كارشناسان هنري بايد در اين زمينه كمك كنند زيرا علم اين كار را دارند و زمانيكه يك اثر را ببينند به سرعت متوجه ميشوند كه يك اثر اصل است يا توسط فردي كپي شده است. اگر از حضور كارشناسان هنري استفاده نكنيم در اين راه موفق نخواهيم شد زيرا دولت و كارشناسان هنري در كنار هم ميتوانند مفيد باشند. بهطور كلي ايدهبرداري با كپي يا جعل متفاوت است. كسي كه كپي ميكند كاملا ميداند كه چه كاري انجام داده است.
سيفالله صمديان: يادم ميآيد زندهياد عباس كيارستمي ميگفت كپي كردن به هيچوجه جرم نيست به شرطي كه از اصل اثر جلو بزند. اگر كار در حد همان اثر اول بماند كپي كردن بيهوده است و نبايد اين كار انجام شود و اگر از خود اثر عقبتر بماند خيلي بد است. پيگرد در اين زمينه در همه جاي دنيا وجود دارد و اگر ما قانون كپيرايت داشتيم همهچيز مسير اصلي خود را طي ميكرد. به نظر من شكايت بايد از طريق مكانهاي مسوول رسيدگي شود.
كامبيز درمبخش:موضوع كپيبرداري از آثار هنري خيلي جدي است و بايد هر چه سريعتر اين مشكل برطرف شود. متاسفانه خودم بارها با اين مشكل رو به رو شدم و از روي كارهايم كپي شده است. تا به امروز توجهي به اين موضوع نشده بود و بهتر است هر چه سريعتر موضوع پيگيري آثار كپي، عملي شود. اين كار بايد با حساب و كتاب پيش رود تا به نتيجه دلخواه برسيم. اين موضوع تازه نيست و ساليان سال است كه هنرمندان تقاضا ميكنند به اين موضوع مهم رسيدگي شود.
بهرام كلهرنيا: در حال حاضر يكي از پروژههاي مهم بررسي آثار گنجينه موزه معاصر است كه حرفها و حاشيههاي زيادي هم دارد. يك بار بايد صورتجلسههاي قانوني درباره آثار تهيه شود و شبههها از بين برود. گرچه قريب به اتفاق آثار اصل هستند ولي ممكن است در آن بين برخي آثار هم باشند كه بعدا اعتبار مجموعه را زير سوال ببرند. امروز ساز و كاري براي بررسي آثار در كشور نداريم كه به آن اتكا كنيم ولي اين به آن معنا نيست كه صد سال ديگر هم صبر كنيم.