برخيز و اول بكش (55)
فصل ششم
مجموعهاي از مخاطرات – جاسوسان موساد را بهتر بشناسيد
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
از طرف ديگر كفير، سرپرست سابق آموزش موساد، توضيح داد كه با اين استخدامها عارضههاي جانبي به وجود آمد . البته تمامي داوطلبان توسط «شين بت» از بررسيهاي امنيتي ميگذشتند. اما اگر يك مهاجر بطور مناسب توسط جامعه اسراييل جذب نشده باشد – يعني اگر او در نيروهاي دفاعي اسراييل خدمت نكرده باشد يا شبكهاي از دوستان قديمي نداشته باشد يا در كشور فاقد فاميل يا ديگر بستگان باشد – به سختي ميتواند وفادارياش را به اسراييل و موساد اثبات كند. حتي ممكن است كه آنها جاسوس ديگر كشورها باشند. متعاقبا، آزمايشها دروغسنجي اوليهاي كه پس از آن براي استخدامهاي قيصريه صورت ميگيرد كه تقريبا دقيقترين بخش در موساد است، همراه با محققاني كه گاهي اوقات براي بررسيهاي دقيقتر كانديدا به نقاط ديگر كشور سفر ميكنند، كار بسيار سختتر ميشود. تلاشهاي بسيار گستردهاي براي استخدام هر كانديدا صورت ميگيرد .
زماني كه چشمانداز مشخص و معلوم شد، آنها از اشخاصي كه خودشان را به عنوان «كارمندان دولت» معرفي ميكنند تماسي دريافت ميكنند و پيشنهاد جلسه در يك كافه را ميدهند كه در آنجا اين افراد درباره هر رفتار كلي كه بايد داشته باشند توضيح ميدهند. ديگران يك نامه رمز را از دفتر نخستوزير يا وزارت دفاع دريافت ميكنند كه كم و بيش با اين زبان است: «ما به شما يك شانس ميدهيم تا در عملياتي كه فعاليتهاي مختلف و بينظيري را دارد مشاركت جوييد، عملياتي كه شما را با چالشهاي هيجانانگيز مواجه ميسازد و به شما فرصت ميدهد تا با آنها رقابت كنيد در عين حال رضايت شخصي شما را تامين و تواناييهاي بالقوه شما را تكميل ميكند.» موساد علاوه بر اين تماسهاي مستقيم، تبليغاتهاي جاه طلبانهاي را در روزنامههاي اسراييلي مبني بر آنكه يك «سازمان دولتي» به دنبال افرادي براي «كارهاي چالشبرانگيز» ميگردد به چاپ ميرساند.
موساد از ميان انبوه داوطلبان با آزمايشات مختلف بالقوه شروع به غربالگري ميكند تا آنكه از ميان آنها فقط افرادي ميمانند كه از لحاظ رواني براي شغل مناسب هستند . روند پايش براي تمامي شغلهاي عملياتي در موساد توسط افسران و روانشناسان امور استخدامي موساد اجرا ميشود . حراري اصرار ميورزيد كه خود روانشناسان هم بايد تحت برنامه آموزشي طاقتفرسا قرار بگيرند ازجمله «تمرينات وحشتناك زنداني» تا متوجه بشوند كه از يك مامور اجرا چه كيفيتي را ميطلبيم و بهتر بتوانند كانديداها را پايش بكنند.
پيدا كردن كانديداهاي ماموران اجرا با تمامي مشخصات مطلوب يك چالش خيلي سخت بوده و هست . آنها در موساد با غرور خاطرنشان ميسازند كه نمره قبولي يك دهم درصد است . موتي كفير اين موضوع را اينگونه طرح ميكند: «جنگجوي مطلوب بايد يك صهيونيست باشد. او نياز به اين دارد كه با اسراييل و اهدافش شناخته شود. مهمتر از همه اينها، او بايد در شخصيتهاي متضاد با هم تعادل برقرار كند. او بدون آنكه خشمگين شود بايد ابتكار عمل داشته باشد. شجاع باشد اما نه اينكه نترسد. برونگرا باشد اما كم گو. آنها بايد تمايل به گرفتن ريسكهاي بزرگ باشند اما بدون آنكه ماموريت و سازمان را به خطر بيندازند و بدون آنكه آن را به آرزوي مرگ تبديل كنند. آنها بايد قادر باشند تا در يك زندگي پر از دروغ و فريب زندگي كنند در عين حال كه گزارشهاي قابل اتكا را به فرماندهانشان ارسال ميكنند و هيچ چيزي را از آنها نبايد پنهان كنند. آنها بايد خيلي خونگرم باشند بدون آنكه روابط شخصي ايجاد كنند.»
و در اينجا هميشه يك سوال انگيزشي برميخيزد: چرا زن يا مردي بخواهد يكي از خطرناكترين شغلهاي جهان را داشته باشد؟ كفير در اين باره ميگويد: «دو گروه جنگجو وجود دارد . يكي از جهت مثبت ميآيد، افرادي كه براي چيزي ميآيند. گروه دوم از جهت منفي ميآيند، افرادي كه از چيزي فرار ميكنند. آنهايي كه از جهت مثبت ميآيند مشكلي در ساخت يك زندگي ندارند و همسري هم ندارند كه بخواهد آنها را درك كند. آنها افرادي هستند كه ميآيند تا به صهيونيسم خدمت كنند و به دنبال ارضاي روح ماجراجوييشان هستند؛ آنها دوست دارند دنيا را ببينند، بازي كنند چون بازي را دوست دارند. آنهايي كه از جهت منفي ميآيند ؛ آنهايي هستند كه از چيزي فرار ميكنند، خانهشان را دوست ندارند و در شغلهاي شخصيشان موفق هم نبودهاند. آنها افرادي هستند كه به دنبال خلق يك زندگي بهتر براي خودشان هستند.»