• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4208 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۳ مهر

آسيب‌هاي رواني باقي‌مانده از زلزله را جدي بگيريم

كامران ابراهيمي

در بازديد از منطقه زلزله‌زده سرپل‌ذهاب (27 تا 30 شهريور ماه 1397) اولين چيزي كه هنگام نزديك شدن به چشم مي‌خورد، خرابه‌هايي بود كه شباهتي به خانه و محل زندگي نداشت. در مجاورت آنها خانه‌هاي نيمه‌خرابه‌اي ديده مي‌شد كه بعضي از آنها با وجود آسيب‌هاي شديد وارد آمده به بناي ساختمان مجددا مورد استفاده قرار گرفته بودند. جالب اينجاست كه حتي تنها بيمارستان موجود شهرستان سرپل‌ذهاب هم تبديل به خرابه‌اي شده بود. در برخي مناطق وجود چادرها و كانكس‌هاي فلزي و نيز خانه‌هاي مسكوني نيمه‌ساز نظر بازديد‌كننده را به خود جلب مي‌كرد. در بعضي از مناطق تخريب حدود 100 درصد بود و با ساخت اتاقك‌هايي از جنس ني با پوششي از لحاف و پتو نيز مشهود بود. در بعضي از محله‌ها افراد در همان محله‌هاي قبلي در خانه‌هاي نيمه‌خراب خود يا چادرهاي هلال‌احمر زندگي مي‌كردند و بعضي نيز به اجبار محله‌هاي سكونت خود را ترك و به جاه‌هاي ديگر جابه‌جا شده بودند. در اكثر مناطق آسيب‌ديده با نمايان شدن افراد غير‌بومي از راه دور اجتماع خودشان را كه دور هم گرد آمده بودند از هم پاشيده مي‌شد به اميد آنكه اين افراد حامل كمك‌هاي مالي باشند.

تقريبا در تمامي موارد پس از توضيح روش، اهداف بازديد صورت واقعي‌تري از فجايع و خسارت‌ها گزارش مي‌شد.

نتايج مصاحبه‌ها در منطقه زلزله‌زده سرپل‌ذهاب:

1- وقوع زلزله تلخ‌ترين و تكان‌دهنده‌ترين خاطره زندگي در اكثر افراد بوده است.

2- يكي از عمده‌ترين نگراني‌هاي افراد در برخورد اوليه با زلزله احتمال آسيب ديدن فرزندان آنها بوده است.

3- روحيه حاكم در ميان افراد پس از مصاحبه، افسردگي بود.

4- افسردگي در افرادي بارزتر بود كه حداقل يكي از بستگان خود را از دست داده بودند.

5- بي‌ميلي و بي‌رغبتي به ادامه زندگي در افراد آشكار بود.

6- بي‌ميلي به ادامه تحصيل در افراد آشكار بود.

7- وجود علائم اختلال پس از آسيب‌هاي رواني اعم از اشكال در به خواب رفتن كودكان، تحريك‌پذيري، افزايش حساسيت به صداهاي حتي خفيف مثل افتادن استكان روي زمين و غيره در كودكان و حتي بزرگسالان.

8- عمده نگراني افراد عدم وجود سرپناهي مناسب براي گذران زندگي‌شان بود.

9- عدم رضايت زلزله‌زدگان سرپل از تسهيلات تخصيص داده شده جهت بازسازي و خدمات مربوطه از طرف دولت.

10- عدم رضايت در روند رسيدگي به مشكلات مستاجران و واگذاري زمين به آنها.

11- فقر اقتصادي و زندگي در چادرها و كانكس‌ها عامل مهم در جهت تشديد افسردگي و تداخل در زندگي آنها بود.

12- وجود مواردزيادي از فاضلاب‌هاي رها شده، آب‌هاي سطحي و پسماندها و نگراني در ايجاد و شيوع بيماري‌ها در زندگي آنها.

با توجه به موارد فوق مي‌توان گفت افراد با استرس‌هاي رواني شديدي روبه‌رو شده‌اند، از كمك‌هاي دريافتي، وضعيت بهداشت محيط زندگي، گذران اوقات، امكانات آموزشي، فرهنگي، تفريحي و اوضاع اقتصادي خود ناخشنود بودند. اكثر آنها نقش نهادهاي دولتي را در امداد‌رساني ضعيف مي‌دانستند. به نظر بنده پس از وقوع فاجعه، افراد آسيب‌ديده و بازماندگان كه فشارهاي رواني شديدي را تحمل كرده‌اند، با وجود داشتن مشكلات رواني ممكن است به دلايل زيادي براي دريافت خدمات روانشناسي و روانپزشكي مراجعه نكنند. از اين‌رو وظيفه دست‌اندركاران بهداشت رواني است كه به آنها مراجعه كرده و خدمات را ارايه دهند. مراجعه خانه به خانه، ايجاد ارتباط و ارايه حمايت‌هاي عاطفي بيشتر و تلاش در شكل‌دهي شبكه‌هاي اجتماعي جديد مي‌تواند موثر در كاهش فشارهاي رواني اين افراد باشد.

«عضو كمپين كارگروه‌هاي جامعه‌شناسي فاجعه» زير نظر انجمن جامعه‌شناسي ايران- دفاتر سردشت و سرپل‌ذهاب

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون