موقعيت يك:
- خب به سلامتي آقا داماد چهكاره هستن؟
- پسرمون سايت داره. تجارت الكترونيك ميكنه؟
- يعني فروشگاه اينترنتي داره؟ از همين سايتها كه توي اينستاگرام ميخواي يه ويدئو ببيني از صد جاش تبليغ سايت ميزنه بيرون؟ چهقدر فحش ميداديم به اين سايتها! نميدونستم داريم به دامادمون فحش ميديم! هار هار هار...
- نه، پسرمون سايت سكه داره. خريد و فروش اينترنتي سكه و طلا انجام ميده.
- اوضاع كاسبي خوبه؟
- بد نيست خداروشكر، الآن چندهزارتا سكه و چندهزار ميلياردي توي حسابش داره. بهش ميگن سلطان سكه.
- والا راستش رو بخواين ما راضي نيستيم. فردا ديگه دخترمون نميتونه بگه مهريهام رو بده، پسرتون دست و بالش بلرزه. سكهها رو ميريزه رو سرش، دخترمون اون وسط له ميشه.
موقعيت دو:
- خب به سلامتي آقا داماد چهكاره هستن؟
- بايد بپرسين آقازاده چهكاره هستن؟ پسرمون آقازاده است.
- بهبه. اصلاً متوجه ژنش نشديم. ماشاءالله خيلي خاكي و افتادهان.
- خوبي از خودتونه.
- خب كجا مشغول هستن؟
- ديگه مشغولبودنهاش تموم شده، الآن فقط مشاوره ميده. توي چندتا شركت مهم مشاور امور بينالملل هستن. بعضيوقتها كه سفر خارجي پيش ميآد پسرمون باهاشون ميره و ميآد. به رييسروسا ميگه كجا براي ناهار بهتره، كجا شام بهتري داره، كدوم ماركها توي كدوم خيابون شعبه داره، از اين مشاورهها ميده. حقالمشاوره بخور و نميري هم هست كه كفاف زندگي رو ميده.
- بهبه. دخترم چايي رو بيار؛ سلطان ژن اومدن.
موقعيت سه:
- خب به سلامتي آقا داماد چهكاره هستن؟
- تو اينستاگرام مشغوله. سلطان تركيبي ايرانه. سيصد كا فالوئر واقعي داره. تبليغ اكستنشن ميكنه. درآمدش خوبه.
- چه خوب، دختر ما هم پلنگ اينستاگرامه. از اين گوشهاي سگ و گربه ميذاره رو صورتش، لايو پخش ميكنه.
- چند كا فالوئر داره عروسمون؟
- پونصد كا. همهاش هم واقعي. حتي يهدونهاش هم خريدني نيست. بايد ببينيد چه صداگذاريهاي خوبي داره. اونهايي كه دوست دارن لايك ميكنن، اونهايي كه ميخوان پست جديد بذاره كامنت ميذارن. پلنگم! چايي رو بيار...
- بهبه چشمم كف پاش، واقعاً پلنگي برازندهشه. مباركه.
موقعيت چهار:
- خب به سلامتي آقا داماد چهكاره هستن؟
- چند وقت ديگه اسمش ميآد سر زبونها. بهش ميگن سلطان لُنگ.
- يعني چهكارهان؟
- پسرمون بزرگترين واردكننده لُنگ ايرانه. الآن كه اسم لُنگ اومده وسط و بحث استفادهاش داغ شده، بزرگترين محموله تاريخ لُنگ رو وارد كرده. همينروزهاست كه همه بخوان لُنگ بخرن.
- تو خونههاي مردم، سلطان سكه و سلطان ژن و سلطان تركيبي ميره خواستگاري، تو خونه ما سلطان لُنگ اومده! بفرماييد بيرون آقا!...
- لياقت ندارين، بعدش ميفهمين كي اومد خواستگاري!