فرجالله رجبي؛ نماينده مردم شيراز در مجلس:
فاصله ميان تصميمگيري و اقدام، طولاني شده است
شايد يكي از انتقاداتي كه از ابتداي دولت يازدهم بهخصوص از جانب حاميان دولت مطرح بوده، ضعف تيم رسانهاي دولت بود كه به باور منتقدان، منجر به آن شده بود كه رييسجمهور بهتنهايي اينبار را بر دوش بكشد اما در دولت دوازدهم و بهخصوص در ماههاي اخير حتي شخص رييسجمهور هم چندان وارد گفتوگو با مردم نميشود. علت اين ضعف در دولت روحاني چيست؟
معتقدم اين ضعف دولت در برقراري ارتباط با جامعه ازجمله اشكالات كوچكي است كه تبعاتي بزرگ بههمراه دارد. ما گاهي با معضلها و بحرانهاي اساسي همچون بيكاري، بحران آب و مواردي از اين دست روبهروييم كه مشكلاتي بزرگ و پيچيده هستند و نيازمند راهكارهاي پيچيده. اما اين مشكل كه دولت با مردم صحبت نميكند يا با نمايندگانشان در مجلس به گفتوگو نمينشيند، مشكلي جدي، پيچيده و ممتنع و درعين حال سهل و ساده است. اگر دولت با مردم صحبت نكند، بايد بپذيرد كه شايعات كار كنند و كساني كه ممكن است چندان دوستي و قرابتي با ملت ايران ندارند، از اين فرصت استفاده كرده و با مردم صحبت كنند.
اما علت اين رويه در دولت چيست؟ بعضي معتقدند مشكلات اخير باعث شده دولت اعتماد به نفس گفتوگو با مردم را از دست بدهد.
اگر دولت بهخاطر بعضي مشكلات مورد سوال و انتقال قرار گيرد، بهمراتب بهتر از اين است كه سرمايه اجتماعياش را از دست بدهد. اتفاقا در بحث مديريت بحران لازم است، در دوران بحران وارد تعامل با مردم شويم و مشكلات را حل كنيم. مطمئن باشيد كه مثلا در بحث ارز، تنها با مديريت بازار قادر به حل مشكل نيستيم. ما بايد افكارعمومي را هم قانع كنيم و بايد بدانيم اقناع و همراه كردن افكار عمومي يكي از شروط حل مديريت مشكلات اقتصادي است. چراكه اگر مردم به اين باور برسند، حتما همراهي خواهند كرد.
يعني معتقديد كه مثلا دولت ميتوانست ازطريق ارتباط با افكارعمومي مانع از خريد بيش از حد نياز ارز شود؟
حتما! متاسفانه اتفاق بدي كه اين چندماه شاهد بوديم اين بود كه بعضي از شهروندان به اين دليل كه احساس كردند ممكن است در آينده با مشكلاتي روبهرو شويم، بلافاصله اقدام به خريد انبوه كالاهاي مختلف كردند و حتي اقلامي كه موردنيازشان نبود را نيز خريداري كردند. اينها همان كساني هستند كه در جريان جنگ، فرزندانشان را براي كشور دادند. بنابراين صحبت با آنها راهگشا خواهد بود. اتفاقا بنده در ابتداي همين دولت فعلي، در نطقم در صحن ضعف در برقراري ارتباط دولت با مردم و مجلس را به عنوان يكي از مشكلات دولت مطرح كردم. هماكنون بحث FATF مطرح است. كداميك از وزراي مرتبط وارد عرصه شدند. ما نياز به فروش نفت داريم، با مشكل بيكاري روبهرو هستيم، وزراي اين حوزه چرا وارد گود نميشوند. چرا ما شاهد حركت جمعي در دولت نيستيم؟! چرا وزرا صرفا بهدنبال آن هستند كه گليم خود را از آب بيرون بكشند؟! ضمن آنكه اين مشكل پيچيدهاي نيست.
اين مساله در حوزه بينالملل نيز به چشم ميآيد. بهخصوص باتوجه به آنكه ترامپ، سياستمداري است كه شايد بيش از هر چيز، علاقهمند به رسانه و البته توانمند در اين حوزه است. آيا سكوت نسبي روحاني منجر به برهم خوردن توازن سياسي و رسانهاي در عرصه بينالملل نميشود؟
همينطور است و اين مساله بار ديگر ثابت ميكند كه ما نبايد در سياست خارجيمان سياست تكساحتي داشته باشيم. اين درست نيست كه ما كشورهاي ديگر را سياه و سفيد ببينيم و خاكستريها را نبينيم. اين درست است كه ساختار حكومت امريكا استراتژيهايي مشخص دارد اما به هر حال دولتهاي مختلف با يكديگر تفاوت دارد. اوباما و ترامپ با هم متفاوتند همانطور كه خاتمي و احمدينژاد تفاوت داشتند و دارند. اما اين سياست تكساحتي منجر به آن ميشود كه اين تفاوتها را نبينيم. متاسفانه ما به اين دليل كه امريكا را حكومتي سلطهجو ميدانيم، تفاوت اوباما و ترامپ را ناديده گرفتيم. ترامپ كاملا متفاوت عمل ميكند. نكته ديگر بهجز بحث دوري از نگاه تكساحتي بايد توجه داشته باشيم كه در حوزه سياست خارجي، نظرات رهبري در سطح تصميمگيري است اما پيش از رسيدن به مرحله تصميمگيري، يك مرحله تصميمسازي نيز وجود دارد. متاسفانه ما اين دو مساله را يكي ميگيريم و به محض اينكه مثلا بنده صحبتي در سطح تصميمسازي مطرح ميكنم، به اينكه خلاف نظر رهبري صحبت كردهام، متهم ميشوم. درحالي كه اينطور نيست. اين وظيفه ما است كه نظرات مختلف را در سطح تصميمسازي مطرح كنيم تا درنهايت رهبري نظام از ميان نظرات مختلف دست به تصميمگيري بزند. بيتوجهي به اين مهم و تخريبهايي از اين دست در سطح تصميمسازي نيز در طولاني شدن اين سكوتها بيتاثير نيست.
هماكنون 65 روز است كه دولت سخنگو ندارد. زماني كه مطالباتي ناظر بر تغيير وزراي اقتصادي مطرح بود، صرفا استعفاي سخنگوي دولت پذيرفته شد كه انتقاداتي هم بههمراه داشت. از منظر بحث فعلي اما اين اقدامي مثبت بود. اما مساله اين است كه جايگزين نوبخت هنوز اعلام نشده است. علت چيست؟
به نظر ميرسد يكي از مشكلات اساسي دولت اين است كه فاصله ميان تصميمگيري و عمل و اقدام بيش از اندازه طولاني است. دولت در تصميمگيري ضعيف است و متاسفانه اين ضعف در بخشها و وزارتخانههاي مختلف ديده ميشود كه لازم است اقدامي موثر در اين راستا انجام شود.