شاهكار برانكو در دوحه
بهرام سرگوسرايي
باورنكردني! اين تنها واژهاي است كه ميتوان در مورد برد پرسپوليس مقابل السد به كار برد. چرا كه به هيچ عنوان روند و نتيجه بازي بر اساس عقل و منطق نبود. چه كسي فكرش را ميكرد پرسپوليس در حالي كه سه بازيكن اصلياش را ندارد و نيمكتش ميانگين سني زير 20 سال را به ثبت رسانده، با سرمربي محرومش بتواند چهارمين تيم متمول آسيا، تيمي كه همه رقبايش را در ورزشگاه خانگي به زانو در آورده بود را شكست دهد. بدون گل خورده. روي اين واژه تاكيد ميكنم. بدون گل خورده. آمار نشان ميداد هيچ تيمي در ورزشگاه جاسم بن حمد نتوانسته بود دروازهاش را مقابل ياران ژاوي و گابي بسته نگه دارد. اما پرسپوليس اين كار را كرد. در واقع بهتر است بگوييم برانكو اين كار را كرد. آقاي پروفسور با يك تاكتيك منطقي و بدون پارك كردن اتوبوس مقابل دروازه خودي توانست حملات تيم خطرناك قطري را خنثي كند و آنان را مجبور به زدن شوتهاي از راه دور و سانترهاي پياپي كند. كافي بود در طول بازي به چهره اوسوالدو پريرا، سرمربي السد نگاه كنيم تا متوجه استيصال تاكتيكي اين مربي كاركشته بشويم. مردي كه قبل از بازي و در كنفرانس خبري از تلاش براي يك برد «راحت» و «بدون گل خورده» مقابل پرسپوليس حرف زده بود اما متوجه شد كه در زمين فوتبال همه چيز جور ديگري است. چرا كه او در سمت مقابل براي رسيدن به موفقيت اول از همه بايد بر برانكو ايوانكوويچ غلبه كند. او بايد در جنگ تاكتيكي همتاي كرواتش را شكست دهد. ماموريتي كه البته به انجام نرسيد و السد نه تنها راحت نبرد، بلكه با يك گل خورده بدون گل زده بايد به فكر بازي سخت برگشت باشد.
اما برانكو چطور اين كار را ميكند؟ واقعا چطور ممكن است اين مربي از بازيكني مثل آدام همتي كه تعداد دقايق بازياش قبل از اين مسابقه به 90 دقيقه هم نميرسيد، يك بازي كامل و بدون نقص بگيرد؟ چطور ممكن است كه سيامك نعمتي كه پستش وينگر راست و بعضي وقتها هم پشت مهاجم بازي ميكند را ببرد در دفاع راست و اين بازيكن نيز بتواند در پست غير تخصصياش اكرم عفيف را عاصي كند؟ تازه در همين شرايط بيبازيكني اميد عاليشاه را هم از دست بدهد و مجبور شود از احسان علوانزاده استفاده كند و از او هم جواب بگيرد؟ با احترام به تمام بازيكنان پرسپوليس كه فوقالعاده كار كردند و از جان مايه گذاشتند، بايد اين برد و در كل موفقيتهاي پياپي قرمزها را دربست نوشت به پاي برانكو ايوانكوويچ. مردي كه روزبهروز پختهتر و باهوشتر ميشود و بيشتر از پيش از هواداران سرخ دلبري ميكند.
همين ديروز در يادداشتي به اين نكته اشاره كردم كه پرسپوليس براي رفتن به فينال احتياج به خلق حماسه دارد و براي خلق اين حماسه بايد با تمركز بالا بازي كند و تمام دستورات سرمربي تيم را به خوبي اجرا كند. نكاتي كه به وضوح در نزد بازيكنان سرخپوش به انجام رسيد. نماينده كشورمان در بازي مقابل السد، به خوبي دستورات تاكتيكي برانكو را اجرا كرد. كانالهاي هجومي و نقاط قوت حريف را بست و كاري كرد تا ژاوي و گابي دو مغز متفكر تيم قطري بيشتر مجبور شوند توپ را در عرض به جريان بيندازند. در طول بازي بغداد بونجاح، آقاي گل فعلي ليگ قهرمانان آسيا با 12 گل زده جز يكي دو بار، آن هم در شرايط نامتعادل و بيخطر، در محوطه جريمه پرسپوليس صاحب توپ نشد و دو بال كناري السديها نتوانستند مدافعين كناري پرسپوليس را دور بزنند و روي دروازه بيرانوند موقعيت ايجاد كنند. از آن طرف منشا و عليپور برخلاف تصور بيشتر در مركز ميدان حضور داشتند و به دفاع صرف مشغول نشدند. همين امر باعث شد كه هيچوقت تيم قطري نتواند خيمه سنگيني روي دروازه پرسپوليس بزند و مجبور باشد مدام به خطر احتمالي ضدحملات تيم مهمان فكر كند. ضدحملاتي كه چندين بار هم فوقالعاده خطرناك شد. در يكي از اين موقعيتها منشا در موقعيتي فوقالعاده توپ را تقريبا از روي خط دروازه به بيرون زد. همين حملات و جسارت بازيكنان پرسپوليس اعتماد به نفس تيم را بالا برد و حريف را دست به عصاتر كرد. آنها فهميدند كه گلخوردن در خانه خودي از رگ گردن بهشان نزديكتر است. در نهايت روي يكي از همين ضد حملات، علي عليپور موفق شد با استفاده از سرعت فوقالعادهاش پشت مدافعان السد صاحب توپ شود و با عبور از دروازهبان موفق به گرفتن يك ضربه پنالتي شود و در نهايت گل پرسپوليس را به ثمر برساند. گلي فوقالعاده باارزش كه ميتواند نقطه عطفي در تاريخ باشگاه پرسپوليس باشد و جاده رسيدن به فينال آسيا را براي سرخپوشان هموارتر كند.حالا قدم اول حماسه برداشته شده. با هوش و درايت برانكو. با سيوهاي عليرضا بيرانوند. با قطع توپهاي احمد نوراللهي كه يكي از بهترين شبهاي فوتبالياش را پشت سر گذاشت. با تمركز و شجاعت بالاي مدافعان تيم به رهبري كاپيتان سيدجلال. با نفوذهاي وقت و بيوقت سيامك نعمتي از سمت راست. پرسپوليس يك نيمه فوقالعاده سخت را در زمين حريف با موفقيت به پايان رسانده و مانده يك نيمه ديگر. نيمه ديگري كه شرايطش با اين بازي كاملا متفاوت است. نيمهاي كه قرار است در جهنم آزادي برگزار شود. نيمهاي كه در آن خبري از نبود كمال و محمد انصاري و برانكو نخواهد بود و قرمزها با تمام قوا رو در روي حريف قرار خواهند گرفت. اما نوشتن از آن بازي بماند به وقتش. ديداري كه روز سهشنبه يك آبان برگزار خواهد شد.
حالا پرسپوليس نزديكتر از هميشه به فينال جام باشگاههاي آسياست. فينالي كه تاكنون به آن صعود نكرده و انگار اين قفل قرار است با دستان مرد كروات باز شود. هيچ كس و هيچ چيز نميتواند اين موفقيت را خدشهدار كند. نه مصاحبههاي سرمربي تيم ملي، نه آن بازيكناني كه از فوتبال بازي كردن فقط دنبال «خيريت» بودند، نه رسانههايي كه ميگفتند برانكو نسبت به اوايل حضورش در پرسپوليس افت كرده و دارد تبديل به يك آدم محافظهكار ميشود. برانكو نه تنها ثابت كرد بهترين مربي خارجي چند سال اخير فوتبال ايران است، بلكه به راحتي ميتوان او را جزو بهترينهاي قاره كهن نيز به حساب آورد.