سنگرسازي در برابر ترامپ
نصرتالله تاجيك
سخنراني ديشب دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا، در مجمع عمومي سازمان ملل متحد، همانگونه كه از سوي بسياري از ناظران و كارشناسان پيشبيني ميشد، تكرار بسياري از ادعاها و حرفهاي پيشيني بود كه از سوي او و دولتمردانش بيان شده بود. آنچه امروز اهميت دارد واكنش و استراتژي جمهوري اسلامي ايران براي رويارويي با فشارهايي است كه ايالات متحده امريكا تلاش دارد براي ايجاد شكاف و آسيب در ايران به كار بگيرد. يك استراتژي موثر و سازنده از سوي ايران، بيش از آنكه به كنشهاي بازيگران خارجي و ايالات متحده امريكا بستگي داشتهباشد، به سياست داخلي ايران و رويكردهاي ما در برابر مسائلي است كه در سياست خارجي براي ما اهميت دارد. تصميمسازي و تصميمگيري در مقولاتي كه در سياست خارجي براي جمهوري اسلامي ايران و شهروندانش اهميت دارد بايد به بنياني مستحكم، منسجم و همبسته براي رويارويي با فشارهاي خارجي منجر شود.
رويكرد منسجم و سياست واحد در رويارويي با مسائل منطقهاي و بينالمللي يكي از لازمههاي كاهش آسيبپذيري در برابر فشارهاي دونالد ترامپ و سياستهايي است كه عليه ايران اعلام ميكند. چنددستگي، چندصدايي و بههمريختگي در تصميمسازيها و سياستگذاريهاي جمهوري اسلامي ايران باعث ميشود كه نه تنها در ايران سردرگمي ايجاد شود بلكه طرفهاي خارجي ايران هم دچار بلاتكليفي ميشوند، چرا كه پيامي واضح، روشن و واحد از ما دريافت نكردهاند.
انتظاري ديگر از سخنراني دونالد ترامپ نميرفت، او هيچ چيز بديعي در سخنانش مطرح نكرد، اظهارات او درست مانند پيشبينيهاي ناظران با ادعاهايي در مورد موفقيتهاي عمدهاش آغاز شد و در مورد ايران همانگونه كه بارها از سوي خودش و ديگر مقامهاي ارشد دولتش تكرار شده است، ايران را به گسترش تروريسم و خشونت در جهان متهم كرد. اما سوال اينجاست كه چنين اتهامزنيهايي به جمهوري اسلامي ايران تا چه اندازه ثمربخش و موثر است؟
اينجاست كه سياست داخلي و تصميمسازي داخلي در رويارويي با چنين هجمههايي اهميت بنيادين پيدا ميكند. عملكرد ايران در سالهاي گذشته، مواد اوليه لازم براي ايجاد سپري مستحكم و سنگري قدرتمند در برابر چنين اتهاماتي را تامين كرده است، اما تا چه اندازه از اين مواد اوليه استفاده كردهايم؟ جمهوري اسلامي ايران سرمايهگذاري عظيمي براي دور كردن ترس، وحشت، خشونت، كشتار و تروريسم نهتنها از منطقه خاورميانه بلكه از جهان غرب و بهخصوص كشورهاي اروپايي انجام داده است، ايران پيشتاز مبارزه با داعش و ديگر گروههاي تروريستي افراطي در منطقه خاورميانه است. حالا شاهديم كه به جاي اينكه از اين سرمايهگذاري مادي، معنوي و انساني ايران در مبارزه با تروريسم قدرداني شود، جمهوري اسلامي از سوي ايالات متحده امريكا به حمايت از تروريسم متهم ميشود. چرا اين فرصت در اختيار دونالد ترامپ قرار گرفته است تا چنين اتهاماتي را عليه ايران به زبان بياورد؟ آيا همه اين عيب بر دوش دشمنان ما است يا اينكه ما در عرضه كردن اقداماتمان عليه تروريسم، فرموله كردن ديدگاههايمان عليه افراطيگري و در نشان دادن سرمايهگذاريمان عليه خشونت غفلت و تعلل كردهايم؟ اگر ما به قدر كافي تلاش كردهبوديم تا اين اقدامات و ديدگاهها را براي جهان تبيين و تشريح كنيم، ديگر فرصتي در اختيار افراد قرار نميگرفت كه بتوانند چنين اتهاماتي را عليه ايران مطرح كنند. سياستگذاري داخلي براي تبيين و تشريح روشن سرمايهگذاري كلان ايران در مبارزه با تروريسم براي جامعه جهاني از طريق پيامهاي واحد و روشن و سياست خارجي منسجم، يك گام مهم براي واكسينه كردن جمهوري اسلامي ايران در برابر چنين اظهارات و اتهامهاست.
علاوه بر اين بايد نگاه كنيم كه چرا در شرايطي قرار گرفتهايم كه در برابر چنين اتهامات و فشارهايي آسيبپذير شدهايم. بار ديگر به اعتقاد من، سياستگذاري و تصميمسازيهاي داخلي نقش اصلي را در مبارزه با سياستهاي افزايش فشار رييسجمهور ايالات متحده امريكا بازي ميكند. فقدان رسيدگي به برخي مشكلات مزمن سياست و اقتصاد ايران باعث شده است كه كشورهاي خارجي از جمله ايالات متحده امريكا اين فرصت را پيدا كنند تا با سادهترين حملهها از ضعفهاي بارز و پاشنه آشيلهاي شناختهشده ما استفاده كنند. ترامپ در سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل متحد نشان داد كه همچنان يك سياست روشن را در برابر ايران در پيش گرفته است: «بحرانسازي اقتصادي، ايجاد شكاف سياسي و فعالسازي گسلهاي قوميتي و مذهبي». آنچه ترامپ ميگويد با آنچه دولت او انجام ميدهد، همراستا و هماهنگ است. امريكا در حال ايجاد يك اتحاد امريكايي-عبري-عربي در برابر ايران است تا مشكلات روزافزوني را در حوزه سياسي و اجتماعي براي ايران ايجاد كنند. در كنار اين ائتلاف، امريكا با استفاده از قدرت خود به عنوان يك دولت مسلط در حوزه اقتصاد جهاني توان زيادي براي ضربه زدن به اقتصاد ايران دارد.
جمهوري اسلامي ايران در مسير رويارويي با اين سياست فشار و آسيب، بايد استراتژي مشخصي را در پيش بگيرد. خوشبختانه تا به امروز در برخي بخشها شاهد عملكرد مثبت و سازندهاي بوديم. در برجام عملكرد جمهوري اسلامي ايران بعد از عقبنشيني امريكا از اين توافق چندجانبه، با حفظ توافق بدون امريكا و نگه داشتن روسيه، چين، بريتانيا، فرانسه، آلمان و اتحاديه اروپا در جبهه ايران، فرصت را از ترامپ براي ياركشي قدرتمند و اجماعسازي بينالمللي عليه ايران گرفته است. اين اجماع تقريبا در ميان همه كارشناسان داخلي و بخش عمدهاي از كارشناسان بيطرف خارجي وجود دارد كه رييسجمهور اسلامي ايران بايد از فرصت مجمع عمومي سازمان ملل متحد در سال جاري استفاده كند تا با ياركشي فعال، تيم جمهوري اسلامي ايران را در برابر امريكا قدرتمندتر كند. ايران نه تنها بايد شركا و يارهاي قبلي خود را در تيم برجام حفظ كند، بلكه بايد بتواند تعداد اين حاميان را در نشست امسال مجمع عمومي بيشتر كند. رييسجمهور اسلامي ايران در مجمع عمومي امسال 3 ابزار براي تقويت جايگاه ايران در اختيار دارد: ديدارهاي دوجانبه، سخنراني ديشب در مجمع عمومي سازمان ملل متحد و گفتمانسازي بينالمللي. بعد از سخنراني ديشب رييسجمهور آنچه اهميت دارد پژواك اين سخنان است و اينكه آيا گفتمان شاخصي در عرصه بينالمللي در پي اين سخنراني شكل ميگيرد يا نه.
جمهوري اسلامي ايران با وجود همه تلاشها، سرمايهگذاريها و پيگيريها، همچنان در برخي زمينهها در عرصه بينالمللي آسيبپذير باقي مانده است. همانگونه كه بالاتر اشاره كردم، ايران در تبليغ و تبيين اقدامات خود در مبارزه با تروريسم براي جهانيان كمتوان و كماثر ظاهر شده است. سياست خاورميانهاي جمهوري اسلامي ايران با وجود همه درايتها و اقدامات صحيح از يك مزيت و نقطه قوت غيرقابل نفوذ، به دليل فقدان استراتژي منسجم تبييني و تشريحي به شكافي آسيبپذير در برابر دشمنان تبديل شده است. ايران بايد الگوي خود براي امنيت منطقهاي را به شكلي عرضه كند كه خريدار بيشتري پيدا كند و قدرتهاي جهاني پشت پرچم ايران جمع شوند، ايران بايد با استفاده از شرايط موجود و حمايت اروپاييها از برجام، بتواند ساز و كار مستقل مالي بدون وابستگي براي ارتباط مالي با جهان ايجاد كند، سازوكاري كه اگر ايجاد شود، ديگر كشورهاي جهان هم در آينده ميتوانند از آن بهرهبرداري كنند، در عين حال در داخل هم بايد با ساختارسازيهاي بلندمدت، از جمله ترميم نقطهضعفهايي مانند اقتصاد تكمحصولي و شكافهاي اجتماعي و سياستگذاريهاي كلي براي تسهيل روابط مالي بينالمللي، در بلندمدت از آسيبپذيري شديد در برابر فشارهاي خارجي محافظت كرد. نتايجي كه روز دوشنبه در ديدار ايران و 1+4 به دست آمد، اميدواريهايي ايجاد كرده است و رويكرد ايران، اروپا، روسيه و چين براي ادامه همكاري در برجام، ميتواند سنگبنايي براي سنگرسازي و مصونسازي كشور در برابر فشارهاي آينده باشد.