مسالهاي بهنام تكثير در اسارت
باقر نظامي
موضوع تكثير در اسارت يوز يكي از دو سه موضوع با اولويت بالاي حفاظت يوز در ايران بايد باشد؛ مساله با اهميتي كه بارها و بارها بر روي آن تاكيد داشتم اما متاسفانه به دلايل مختلف از جمله كمبود بودجه اين مهم آنچنان جدي گرفته نشد. در طول اين سالها احساسي برخورد كردن برخي رسانهها و علاقهمندان دلواپس، كار را براي مديران سخت كرد. يك جفت يوزي كه در ابتدا به مركز تكثير در اسارت منتقل شدند در حال حاضر سن آنها نزديك به پيري است و شايد ما بهتر ميتوانستيم در مورد تكثير در اسارت آنها برنامهريزي داشته باشيم. شايد اين عادت ما ايرانيها شده كه در وقت و فرصت كافي اقدامي لازم را انجام نميدهيم و وقتي به دقيقه 90 ميرسيم به چه كنم و چه كنم ميافتيم. طي سالهاي 1387 تا 1391 اقدامي در اين مورد اتخاذ نشد و از سال 1391 تا 1397 پروژه يوز بودجه لازم را براي توسعه در اختيار نداشت؛ لذا مديريت پروژه طي سالهاي 1391 تا 97 از يك سو با توجه به اهميت موضوع و از سوي ديگر عدم توان مالي اين امر را به دفتر حيات وحش سازمان سپرد و پروژه نقش مشاور را براي اين دفتر عمل كردند.
گونههايي كه در وضعيت بحراني يا همان بهشدت در خطر انقراض قرار ميگيرند مساله تكثير در اسارت آنها و روشهايي مانند بانك ژن، اسپرم و تخمك كه تحت عنوان حفاظت در خارج از محل يا زيستگاه اصلي گونه نامگذاري ميشوند در اولويت جدي قرار ميگيرند. در واقع اين اوامر در اولويت حفاظت براي نجات احتمالي گونه از انقراض قرار ميگيرند، چرا كه به دليل تغييرات محيط طبيعي، گونه ديگر توان زيست در زيستگاه اصلي خود را ندارد. نمونههاي موفق آن در دنيا را ميتوان پلنگ آمور در روسيه و پاندا در چين مثال زد. در حال حاضر در روسيه حدود 60 پلنگ در طبيعت زيست ميكنند و اين درحالي است كه نزديك به 300 پلنگ در اسارت تكثير شده است. چينيها با اين روش پاندا را از انقراض نجات دادهاند و امروز پاندا از فهرست گونههاي بهشدت در خطر انقراض خارج شده. ما ميدانيم كه يوز دشواريهاي خاص خود را براي تكثير در اسارت دارد و به سادگي پاندا و پلنگ تكثير نميشود اما بايد توجه داشته باشيم كه يوز كميابترين و درخطر انقراضترين گربهسان دنياست و ما ركورددار انقراض گربهسانان در دنيا هستيم و تنها كشوري هستيم كه در كمتر از يك قرن دو گربهسان (ببر و شير) را منقرض كرده و يوز را در وضعيت بحراني داريم؛ لذا پيشنهاد من آن است كه بايد از فرصتها بيشتر استفاده كرد و وقت را غنيمت شمرد.
با توجه به اينكه يوز رفتار چند نري نيز دارد (از آنجا كه اغلب در نرها نقص اسپرم و ناباروري شايع است؛ لذا مادهها براي افزايش شانس باروري با چند نر جفتگيري ميكنند) و از آنجا كه بيش از 5 سال است كه 2 يا شايد 3 نر در استان يزد، بدون اينكه مادهاي داشته باشند. زندگي ميكنند، ميتوان از اين فرصت هم استفاده كرد.
با توجه به اينكه مساله تكثير در اسارات به بودجه زيادي نياز دارد، پيشنهاد ميكنم از ظرفيت باغوحشها هم استفاده شود. علاوه بر اين باغوحشها ميتوانند در تامين هزينه حفاظت از يوز نيز نقش موثري داشته باشند.
با توجه به اينكه مطالعات لازم در اين خصوص به منظور شناسايي ظرفيتها صورت نگرفته؛ لذا با قطعيت نميتوان گفت كه اقدامات آتي چيست. اما مساله قابل توجه آن است كه در فاز جديد پروژه از سال 2018 اين فعاليت در زمره اقدامات اضطراري قرار گرفته تا در همان سال اول برنامهريزي جدي براي تعيين نقشه راه آينده آن صورت گيرد. ذخيره بانك ژن، اسپرم و تخمك اجرايي خواهد شد. مركز تكثير در اسارت علاوه بر محلي كه در پارك پرديسان قرار دارد در مناطق ديگر به منظور بهرهگيري از حداكثر ظرفيت با جديت اجرايي خواهد شد.
در كنار اين مراكز قرار است تكثير طعمههاي يوز نيز با محوريت جبير و آهو صورت گيرد. پروژه و سازمان تمام تلاش خود را براي بهرهگيري از فرصتهاي ديگر و استفاده از مشاوران خارجي بهره خواهند برد. همچنين در اين زمينه امكانسنجي استفاده از روشهاي ديگر صورت خواهد گرفت و در صورت امكانپذير بودن عملياتي خواهند شد.
مشاور پروژه بينالمللي حفاظت از يوزپلنگ آسيايي