• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4191 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۳ مهر

نگاهي به تجربه شهر بارسلون در مبارزه با آلودگي هوا

شهري كه انسان را نمي‌بلعد

سيد محمدحسين بهشتي

 

 

كلانشهرها، قبرستان‌هاي كشور هستند! كلانشهرها نه‌تنها در ايران بلكه در تمام دنيا تبديل به غده‌هاي سرطاني شده‌اند كه سريع رشد مي‌كنند، درمان‌هاي بسيار دارند ولي بازهم التيام نمي‌يابند. شهرها با اين تصور كه با افزايش جمعيت و تراكم مي‌توانند هزينه حمل و نقل عمومي را كاهش، ميزان خدمات رساني به شهروندان را افزايش و دسترسي به نيازهاي روزمره را سرعت ببخشند به رشد خود ادامه داده‌اند. بنا بر گفته دكتر بويكو (Christopher Boyko)، محقق ارشد دانشگاه لنكستر (Lancaster University) در گفت‌وگو با گاردين، شهرها لزوما نياز به جمعيت زياد و يا حتي كم ندارند بلكه نكته اصلي اين است كه افراد بتوانند براي افزايش رفاه و دسترسي به تمام نيازها، قدرت تغيير و شكل‌دهي در شهرها را در اختيار داشته باشند. شهرها امروزه با افزايش جمعيت جهان و همچنين تفكر اشتباه افزايش تراكم در يك منطقه، نه‌تنها مشكلات زيست‌محيطي، بلكه مشكلات اجتماعي و اقتصادي را نيز با خود به دنبال داشته‌اند. يكي از بزرگ‌ترين و در دسترس‌ترين مشكلاتي كه امروزه در شهرها و كلانشهرها با آن روبه‌رو هستيم، آلودگي هوا است. اين مشكلات در پي دهه‌ها و سده‌ها شهرنشيني در مناطق مختلف دنيا بروز يافته است و از اين رو، راه‌حل‌ها نيز به همان اندازه متنوع شده‌اند.

همه ما، كم و بيش راه‌حل‌هاي مختلفي را براي حل مشكل آلودگي هوا در شهرها شنيده و خوانده‌ايم كه در برخي موارد به حدي ساده هستند كه حتي فردي با كمترين آگاهي از علم طراحي شهري و شهرنشيني، مي‌تواند آنها را با ذكر مزايا و معايب‌‌شان توصيف كند. شايد همين امر دال بر اين موضوع باشد كه به مشكلاتي چندجانبه با نگاهي تك‌بعدي نگريسته مي‌شود. برخي راه‌حل‌ها از دنياي تكنولوژي مي‌آيند مانند برج‌هاي تصفيه هوا كه در چين وارد مرحله عملي شده است و بشارت حل مشكل آلودگي هوا در كلانشهرهاي اين كشور را با خود به همراه دارند. در موارد ديگر، قانون‌گذاران و سياست‌مداران با تعيين ضوابط و قوانين جديد و متنوع در پي حل اين مشكلات بر مي‌آيند. قوانيني مانند تخصيص يارانه براي خودروهاي برقي و يا كاهش ماليات گمركي واردات خودروهاي هيبريدي و يا حتي در مواردي اعلام مناطق زوج و فرد تردد خودرو. و در نهايت، نوبت به فضاي سبز شهري مي‌رسد كه طرفداران زيادي را با خود همراه كرده است و صرف كاشت درختان و گياهان براي پالايش هواي يك شهر را، حلال مشكلات مي‌دانند. البته در اين ميان مردم به سرگرداني وا‌داشته مي‌شوند و همين تنوع نظرات و عدم توافق بر يك راه‌حل، پديد‌آورنده يأس و نااميدي مي‌شود، تا جايي كه بيشتر مكالمات در مورد آلودگي هوا و راه‌حل‌هاي آن، با شانه خالي كردن و گذاشتن مسووليت بر دوش مسوولان به پايان مي‌رسد.

اما اگر واقعا به دنبال راه‌حلي چندجانبه هستيم كه تمام عوامل پديد‌آورنده اين مشكل اعم از مردم كوچه و خيابان، بنگاه‌هاي اقتصادي، مسوولان شهري و آلاينده‌هاي عظيمي مانند پالايشگاه‌ها و نيروگاه‌ها را به ميدان مي‌آورد و مسووليت را تقسيم مي‌كند، «جور ديگر بايد ديد»! و اكنون اين نگاه متفاوت به مشكل آلودگي هوا پس از اجراي طرحي، طي چهار سال در شهر بارسلون در اسپانيا به ثمر رسيده است.

بارسلون شهري تاريخي و پر از گردشگر، در سال 2014 ميلادي با مشكلات جدي آلودگي هوا روبه‌رو شد و وخامت آن به حدي رسيد كه اتحاديه اروپا به آن شهر اخطاريه‌هاي متفاوتي ابلاغ كرد. تحقيقات نشان مي‌دادند كه آلودگي هوا، ميزان مرگ و مير ۳هزار و ۵۰۰ نوزاد در سال را با خود به دنبال داشت. همچنين آلودگي صوتي با افزايش جمعيت تبديل به يكي از مشكلات روزمره شهروندان و حتي گردشگران شده بود. در بسياري از مناطق شهر با اينكه وسايل نقليه عمومي موجود و حتي كيفيت بنزين خودروها با توجه به قرار داشتن در اتحاديه اروپا در سطح استاندارد قرار داشت، بازهم مشكلات رو به افزايش داشتند. همين امر باعث شد تا مسوولان اين شهر جوياي راهكاري براي حل اين مشكلات شوند. آنها با تعريف برنامه‌اي 5 ساله و چند‌جانبه درصدد حل اين مشكلات برآمدند. اين برنامه از بخش‌هاي مختلفي مانند بهبود پياده‌روها، افزايش زيرساخت‌هاي مناسب براي دوچرخه‌سواري، افزايش تعداد وسايل حمل و نقل عمومي، گسترش خطوط مترو و بسياري موارد ديگر به‌صورت جدي و جداي از هرگونه توجه به مسائل سياسي و تغيير مسوولان شهري دنبال شد. اين طرح در نظر داشت تا با افزايش راه‌هاي دسترسي و ايجاد امكانات متفاوت، ترافيك شهري را تا 21درصد كاهش دهد. اما جالب‌ترين و شايد بهترين بخش اين طرح نام بلوك عظيم (superblock) را به خود گرفت. البته اين نام در گذشته بارها به كار گرفته شده و معمولا به بلوك‌هاي بزرگ شهري ابلاغ مي‌شود كه هيچ‌گونه خودرويي اجازه ورود به آن را ندارد.

اما اين طرح در بارسلون به گونه‌اي ديگر پياده شد. ابتدا با جدا كردن 9 بلوك از شهر، وسايل بزرگ حمل و نقلي مانند كاميون‌ها، وانت‌هاي باري و اتوبوس‌ها براي رسيدن از يك نقطه به نقطه ديگر بايد اين مناطق را دور زده و اجازه ورود به آنها را ندارند. خودروهاي شخصي كه نياز به ورود به اين مناطق دارند بايد با سرعتي برابر 10 كيلومتر در ساعت حركت كنند و پارك كردن در كنار خيابان‌ها ممنوع است. در صورت نياز به پارك كردن خودرو، فقط مي‌توان از پاركينگ‌هاي زيرزميني و يا موجود در سطح شهر استفاده كرد. اين امر باعث شد تا محله‌هايي ايجاد شوند كه نه تنها خودروهاي كمتري در آنها عبور و مرور مي‌كنند، بلكه فعاليت‌هاي جانبي كه شايد تا به آن روز به حداقل رسيده بود دوباره شكوفا شوند. پس از اجراي اين طرح، منطقه از لحاظ اجتماعي، زيست‌محيطي و اقتصادي شكوفايي دوباره به خود ديد. اين طرح با كمترين هزينه‌ها و ايجاد تغييرات با گلدان‌ها، مبلمان شهري، سطل‌هاي بازيافت، نمايشگاه‌هاي موقت و زمين‌هاي بازي به اجرا در آمد.

اين طرح با تبديل كردن خيابان‌ها به محله‌ها، افزايش محل عبور و مرور افراد پياده و منحصر ساختن عبور و مرور خودروها در مسيرهاي يكطرفه در مرحله اول، روابط اجتماعي منطقه را متحول كرد. اين مناطق اكنون تبديل به محل برگزاري مراسم‌ها، نمايشگاه‌ها و بازارهاي خياباني شده‌اند. خيابان‌ها از محل ترسناكي كه خودروها هر لحظه ممكن بود به فردي برخورد كنند، به معابري امن و آرام تبديل شدند. افراد يكديگر را با نام مي‌شناسند و با كوچك‌تر شدن و هسته‌اي‌تر شدن محله‌ها، روابط اجتماعي كه در دنياي مدرن روز به روز كمرنگ‌تر مي‌شدند دوباره نمايان شدند. رفتارهايي مانند كمك به يكديگر، احترام به بزرگسالان و حمايت از فروشنده‌هاي محلي جايگزين خريد از فروشگاه‌هاي بزرگ و بدون روح، جدايي جوانان از نسل‌هاي ديگر و حداقل آشنايي با ساكنان محله شدند. اين تغييرات اجتماعي با افزايش محل قابل دسترس براي معلولين و افرادي كه شايد تا ديروز امكان رفت و آمد چنداني نداشتند و محكوم به خانه‌نشيني بودند، روز به روز فوايد خود را بيشتر به رخ كشيد. مهم‌ترين نكته در اجراي اين طرح، حداقل در نگاه جامعه‌شناختي، اين بود كه اين پنج محله كه به صورت آزمايشي آغاز به فعاليت كردند فقط در مناطق اعيان‌نشين نبودند. اين طرح در پنج منطقه مختلف شهر اجرا و 120 منطقه ديگر براي مرحله بعدي شناسايي شده كه داراي تنوع اقشاري ساكنين است.

در نگاه بعدي مي‌توان به تاثير اقتصادي اين تغيير پرداخت. بنگاه‌هاي اقتصادي خانوادگي و كوچكي كه تا چندي پيش در معرض ورشكستگي و كاهش رفت و آمد مشتريان بودند، اكنون با انبوهي از مراجعه كنندگان مواجه هستند. خرده‌فروشي‌ها و رستوران‌هاي كوچك هميشه با تهديد جايگزيني توسط فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي بزرگ بودند. عواملي مانند عدم دسترسي و يا تغييرات در تعريف مناطق خاص اقتصادي و مسكوني هميشه باعث جابه‌جايي‌هاي بسيار و در مواردي نابودي اين مشاغل بودند. اين طرح اما مكان‌هاي ايده‌ال اقتصادي را به گونه‌اي ديگر تعريف مي‌كند. براي اجراي موفق اين طرح نياز است به جاي جدايي مناطق مسكوني و اقتصادي، آنها را با هم تركيب كرده و در سطح شهر مراكز خريد و فروش و در طبقات بالاتر و يا بينابين اين فروشگاه‌ها، مناطق مسكوني مستقر شوند. اين طرح از اين نظر با طرح‌هاي پيشين تفاوت دارد كه معمولا اين گونه طرح‌ها در مناطقي با فروشگاه‌ها و برندهاي سرشناس برپا مي‌شوند، در حالي كه اين طرح در عمل نشان داده است كه حتي در مناطقي با فروشگاه‌هاي شناخته نشده نيز مي‌تواند مثمر باشد. اين طرح با قرار دادن انسان‌ها در مقابل فروشگاه‌ها به جاي خودروها، نه تنها در ميزان فروش كاهشي ايجاد نكرد، بلكه بالعكس باعث افزايش ميزان فروش شد. اين طرح باعث شد تا مشتريان زمان بيشتري را در نزديكي فروشگاه‌ها صرف كنند و بيشتر در معرض فروشنده‌ها قرار بگيرند.

در نهايت، بايد به فوايد زيست‌محيطي اين امر پرداخت. فضاهايي كه در گذشته توسط خودروها و وسايل نقليه اشغال مي‌شدند، اكنون تبديل به فضاهاي سبز، پارك و حتي زمين‌هاي بازي شده‌اند. اين فضاها نه تنها اكنون آلوده‌كننده نيستند، بلكه در بسياري از موارد حتي تصفيه‌كننده هوا هم هستند. در اين محله‌ها ريختن زباله و آلودگي‌هاي ورودي به آب‌هاي شهري به علت همگاني بودن مكان‌ها به حداقل رسيده و حتي رفتارهاي شهروندي به سمت حمايت از محيط زيست تمايل يافته‌ است. در شهري به نام ويتوريا گاستز (Vitoria-Gasteiz) كه در شمال غربي بارسلون قرار دارد، طرحي مشابه از سال 2008 شروع به كار كرده بود. آمار نشان مي‌داد كه محل عبور و مرور شهروندان در بخش مركزي شهر از 45 به 75 درصد افزايش يافته و همين باعث كاهش تراكم خودروها و در نهايت كاهش آلودگي صوتي از 66.5 dBA به 61 dBA شد. همچنين ميزان انتشار اكسيد نيتروژن 42 درصد كاهش يافت. همچنين در اين منطقه ميزان ذرات معلق 38درصد كاهش يافت. اين منطق علاوه بر تاثيرات مستقيم زيست‌محيطي، تاثيرات جانبي هم در بر دارد. شهروندان با قرار گرفتن در محله‌هايي كه مملو از فضاي سبز است، با محيط طبيعي بيشتر ارتباط برقرار مي‌كنند و اين مناطق با جذب حيات وحشي كه تا به حال جايي براي زيستن نداشتند، در معرض حضور انسان‌ها قرار مي‌گيرند. افراد با برخورد با گونه‌هاي طبيعي و نزديك گماشتن طبيعت به خود، حس احترام به محيط زيست را در خود مي‌پرورانند. (vox.com)

اگرچه شايد در نظر اول اين طرح فقط مناسب بارسلون به نظر بيايد؛ شهري كه از سال 1859 با طراحي خاص به صورت بلوك‌هاي متعدد طراحي شد. از نظر مجريان، اين طرح با اندكي تغيير براي تمام شهرهاي دنيا قابل اجرا است. با نگاهي عميق‌تر درخواهيم يافت كه در ايران و شهرها و كلانشهرهاي آن بسياري از عوامل مورد نياز اين طرح وجود دارد. عواملي مانند تركيبي از مناطق مسكوني و تجاري كه اصلي‌ترين رازهاي موفقيت اين طرح است. مورد دوم روابط و رفتارهاي اجتماعي است كه در تجربه تاريخي و ديني ما در نيكي به هم‌نوع و كمك به يكديگر و بسياري رفتارهاي ديگر كه باعث همبستگي و امنيت اين محله‌ها مي‌شود وجود دارد. در مرحله سوم، تجربه پارك‌سازي و تهيه فضاي سبز كه با اندكي سازگاري با شرايط اقليمي كنوني مي‌توان از آنها بهره برد.

البته بايد در نظر داشت كه اين طرح با اجراي مناطق خالي از خودرو تفاوت‌هايي اساسي دارد و تنها با رعايت تمام ضوابط مي‌توان انتظار تحقق كامل آن را داشت. برخي از اين جزييات مانند بسترسازي براي دوچرخه‌سواران، ايجاد سطل‌هاي تفكيك زباله، تبديل پليس سواره به پليس پياده و موارد بسيار ديگر نيز بايد مورد توجه قرار بگيرند. در ايران خوشبختانه پروژه مناطق خالي از خودرو در شهرهاي مختلف و به خصوص در مناطق گردشگري اجرا شده است. يكي از اين مناطق، محله جلفا در اصفهان است كه به‌راستي توانسته بيشتر عوامل مورد نياز را تامين كند. اين امر از اين نظر حائز اهميت است كه مي‌توان آن را به عنوان پايه‌اي براي تحقيقات بيشتر عواقب و معايب اجراي طرح بلوك‌سازي عظيم در نظر گرفت.

در بيشتر راه‌حل‌هايي كه براي مقابله با آلودگي هوا مطرح مي‌شود، مسووليت بر دوش مردم يا دولت است و در نهايت هر گروه با شانه خالي كردن، مشكلات را از دستي به دست ديگر منتقل مي‌كنند. طرح‌ها اكثرا تك‌بعدي و فقط با در نظر گرفتن يكي از چند عامل پديدآورنده مشكل به حل آن مي‌پردازند. اين طرح برخلاف بسياري از راه‌حل‌هايي كه تا به حال مورد بررسي قرار گرفته و در سطح جامعه مطرح است، تمام عوامل توسعه پايدار را در خود جاي داده است. از لحاظ اجتماعي، اين طرح با افزايش روابط بين افراد و ايجاد فضاهاي مناسب براي تعامل اجتماعي، باعث افزايش سرمايه اجتماعي مي‌شود. از نظر اقتصادي، با افزايش رفت و آمد و كاهش سرعت عبور افراد پياده‌رو، ميزان دسترسي به فروشگاه‌ها و بنگاه‌هاي اقتصادي را افزايش مي‌دهد. و سرانجام اينكه از نظر زيست‌محيطي با كاهش عبور و مرور خودروها، ميزان توليد آلاينده‌ها كاهش مي‌يابد. همچنين با افزايش فظاي سبز، بهترين تصفيه كننده‌هاي هوا كه نه تنها اكسيژن توليد مي‌كنند بلكه روحيه طبيعت‌دوستي را نيز گسترش مي‌دهند در بطن جامعه ظاهر مي‌شوند.

در نهايت بايد به تقسيم كار و مسووليت پرداخت كه در اكثر طرح‌هاي ناموفق اجرا شده براي جلوگيري از انتشار آلودگي و پايداري هواي پاك صرف نظر و يا كمرنگ شده است. در مرحله اول دولت در بالاترين سطح بايد دست به تغيير رفتار اساسي دهد. همان‌طور كه دولت چين براي مقابله جدي با آلودگي هوا در اولين مرحله به مقابله با بزرگ‌ترين آلاينده‌هاي صنعتي يعني كارخانه‌هاي فولاد و نيروگاه‌هاي زغال‌سنگي رفت.
(independent.co) . در مرحله بعد، شوراهاي شهر و شهرداري‌ها بايد با تشكيل كارگروه‌هاي چند رشته‌اي و مشاوره گرفتن از متخصصان مخالف و موافق اين طرح در زمينه‌هاي اجتماعي، اقتصادي و زيست‌محيطي و زيررشته‌هاي آنها، به بررسي دقيق براي بومي‌سازي و عيب‌يابي اين پروژه در سطح شهرها و كلانشهرها بپردازند. در نهايت شهروندان بايد با افزايش اطلاعات خود در مورد اين گونه مسائل و افزايش پيگيري در رابطه با اين خواسته‌ها اقدام كنند. در اين ميان سازمان‌هاي مردم‌نهاد نيز به عنوان يكي از بهترين پل‌هاي ارتباطي ميان جامعه و مسوولان، مي‌توانند ايفاي نقش كرده و با پيگيري و استوار‌سازي خواسته‌هاي مردم در سطح مديريتي كشور به تداوم و تصحيح خطاهاي احتمالي در پياده شدن اين طرح بپردازند.

بررسي اين گونه طرح‌ها در سطوح مختلف علمي و اجتماعي از اين نظر مهم است كه با ايجاد گفت‌وگو با محوريت راهكارهاي مختلف براي مقابله با آلودگي هوا بتوان به همبستگي و توافق نظري در پيدا كردن راه‌حلي مناسب براي تمام اقشار جامعه دست يافت. در صورت تحقق اين امر، كلانشهرها و شهرهاي ما نه تنها از بيماري آلودگي هوا عاري مي‌شود، بلكه تبديل به مراكزي براي بهتر زيستن مي‌شوند. در اين شرايط است كه شهروندان با تكيه بر اصول توسعه پايدار نه‌تنها متوقف نمي‌شوند، بلكه به رشد در مراحل و جوانب مختلف زندگي خود دست مي‌يابند.


* شيوه بلوك‌بندي و ايجاد دسترسي به شهروندان براي كاهش آلودگي هوا

تحقيقات نشان مي‌دادند كه آلودگي هوا، ميزان مرگ و مير ۳هزار و ۵۰۰ نوزاد در سال را با خود به دنبال داشت

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون