بوي نارنگي و عطر پاييز
در اولين ساعت پاييز سال 97 باران در پايتخت باريد و اهالي توييتر فارسي، همزمان با عزاداري براي هموطنان شهيد اهوازي خود، درباره رسيدن پاييز نوشتند و اظهار اميدواري كردند براي گذر از روزهاي سخت. صبح اولين روز پاييز توييتها حال و هواي تازهاي پيدا كرد و سال تحصيلي جديد باعث شد تا كاربران توييتر فارسي از خاطرات روزهاي اول مدرسه خود، دوست داشتن و نداشتن مدرسه، شلوغي شهر و پاييز بنويسند. آنچه ميخوانيد، منتخبي از اين نوشتههاست كه در هشتگ «مهر» جمع شده است:
«اينكه ميگن بوي مهر مياد، چه جوريه؟ مگه بوي ماه آبان و آذر يا ماههاي ديگه نمياد؟»، «واسه چي اول مهر دارين ميرين دانشگاه؟ دانشگاه حرمت داره. بمونين خونه بخوابين»، «شاخاي توييتر هر وقت تكاليفتون رو انجام دادين و مامانتون اجازه داد به گوشي دست بزنين»، «تنها مزيت ماه مهر اينه كه تمام اقشار جامعه مجبور ميشن صبح زود بيدار شن و اين برابر بودن، حس خوبي ميده؛ همه با هم تو اتوبوس و مترو خميازه ميكشيم»، «من روز اول مدرسه گريه نكردم و ناراحت نبودم. اما وقتي ديدم كه همه گريه ميكنند و ميتونن با مامان و باباشون برگردن خونه، تا يه هفته همهش در گريه و زاري بودم»، «از وقتي مدرسه نميرم، به خودم اجازه دادم اول مهرها بمونم خونه و هركاري دلم خواست انجام بدم و انتقام اول مهرها رو بگيرم»، «شما هم بوي نارنگي و خيار ميشنوين ياد اول مهر ميافتين؟»، «اول مهر، فقط اون لحظهاي كه فهميدم همين يه روز نبوده و بايد هر روز برم مدرسه»، «امروز اگه ديدين چند تا كيف داره تو خيابون راه ميرن تعجب نكنين، كلاس اولين»، «هميشه روز اول ميخواستم تلافي اون سه ماه تعطيلي كه تو مدرسه بازي نكردم رو دربيارم. اينطوري ميشد كه روز اول يه لنگه پا تو دفتر بودم هرسال»، «سال اولي كه رفتم مدرسه، برادر بزرگم پزشكي قبول شد. تا آخر سال به همه ميگفتم معلم خوبيه، داداشم و دكتر كرد»، «انصافا اول مهر هميشه خوب بود، دوم به بعد بد ميشد...»، «همشاگردي سلام، ترافيك دوباره تهران سلام»، «امسال خوب به معلمتون گوش كنين، هكسره رو ياد بگيرين»، «ترافيك اول مهر رو والديني ميسازند كه تحصيل فرزندشون رو تبديل به پروژه كردن؛ فرستادن بچهها به مدارس دور از خانه. همراهي بچهها با ماشين شخصي»، «بچهها سال به سال كوچيكتر ميشن. الان يه سرويس مدرسه اومد، بچهها رو پياده كرد. يهدونه هم از داشبورد درآورد گذاشت رو زمين»، «آيا ميدونستين دخترهاي مبتلا به اوتيسم تو تهران مدرسه ندارن؟»، «روز اول مهر به مادربزرگم گفتم دعا كن برف بياد تعطيل شيم...از همون اول گهواره تا گور دانش بجوي بودم» و «من از اون بچه شيطونايي بودم كه اسمشون زودتر از خودشون به مدرسه ميرسيد. اول مهر كه ميشه، دلم غنج ميره، پاهام بيقراري مدرسه رفتن ميگيره و توي گوشم «همشاگردي سلام» پلي ميشه».