در غياب زيدان و رونالدو
جذابيتهاي تاكتيكي قهرمان
رونمايي از ورژن جديد تيم قهرمان اروپا كه بعد از سه فصل دچار تغييرات اساسي شده، بسيار جذاب بود. تيمي كه با از دست دادن زيدان و رونالدو، تصور ميشد در كسب نتيجه و ارايه يك بازي برتر ناكام باشد، نشان داد نه تنها دچار مشكل نشده، كه حتي وحشتناكتر از قبل هم شده است. رئال لوپتگي، سبكي متفاوت نسبت به رئال زيدان دارد. در اين نوشته كوتاه، جذابيتهاي تاكتيكي رئال جديد را مرور ميكنيم. رئال مادريد درمقابل آ.اس رم در ورزشگاه برنابئو يكي از دلچسبترين نمايشهاي چند فصل اخيرش را اجرا كرد و هواداران پس از گذشت چندين روز از آن بازي، هنوز به صحبت از اتفاقات بازي ميپردازند.
مهمترين تغيير به نسبت دوران زيدان، استفاده از تمام فضاي زمين بود. در دوران زيدان رئال علاقه شديدي به حمله از كنارهها داشت و تقريبا تمام وقت صرف استفاده از كنارههاي زمين ميشد. جايي كه كارواخال و مارسلو زمينهساز تمام حملات تيم ميشدند. اما حالا لوپتگي اصرار دارد كه از هافبكهاي بينظيرش استفاده بيشتري بكند. ايسكو، كروس و مودريچ حالا بازيكناني هستند كه همهچيز از آنها شروع ميشود. ديگر لازم نيست چشم همه به خط طولي زمين باشد تا فولبكها حركت كنند. حالا بازيكنان مياني نقشي بسيار كليديتر پيدا كردهاند. در صحنههايي از بازي مودريچ، كروس و ايسكو حركات تركيبي جذابي با بنزما و بيل داشتند كه موقعيتهاي زيادي روي دروازه رم ايجاد شد.
تغيير جذاب ديگري كه در رئال به وجود آمده، بهره بردن از قدرت شوتزني بازيكنان تيم است. رئال شوتزنهاي زيادي دارد، اما زيدان چندان به آنها مجال نميداد تا از اين قدرت استفاده كنند. به جز بازيكني مثل آسنسيو يا بيل، سايرين بايد تلاش ميكردند موقعيت گل بسازند تا اينكه براي گلزني تلاش كنند. حالا با آزادي عمل بيشتري كه لوپتگي به آنها داده از اين حربه هم به خوبي استفاده ميشود.
گل سوم رئال با يك شوت تماشايي از ستاره جديد مادريديها يعني ماريانو دياز به ثمر رسيد. بازيكناني مثل ايسكو، مودريچ، كاسميرو، مارسلو، بيل، آسنسيو، بنزما، كروس و مارينو، هر كدام حداقل يك بار به سمت دروازه رم از پشت محوطه جريمه شوتزني كردند.
و در آخر ميتوان به پرس سنگين بازيكنان رئال اشاره كرد. در گذشته مهاجمان و وينگرهاي رئال به غير از بنزما، نقش چنداني در دفاع ايفا نميكردند. حالا دستور تيمي اين است كه هر بازيكن در هر جاي زمين به نزديكترين بازيكني از تيم حريف كه ميبيند، فشار وارد كند. اين تاكتيك در بازي با رم به حدي كارآمد بود كه بازيكنان اين تيم اغلب از يكسوم دفاعي مجبور به دور كردن توپ ميشدند و با زير توپ زدن مالكيت را به مادريديها واگذار ميكردند.