• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4187 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۷ شهريور

نگاهي به تاريخچه موسيقي مذهبي در ايران و آسيب شناسي عزاداري در دوره كنوني

موسيقي مذهبي امروز، بهنجار يا ناهنجار؟

محمدجواد صحافي

اميل دوركيم جامعه شناس فرانسوي معتقد است: «شعائر و مراسم ديني، وحدت اجتماعي را تقويت مي‌كند و جوانان را با هنجارهاي رفتاري قبيله‌اي آشنا مي‌سازد.» به زعم وي چون سنن و آداب ديني در مراسم مذهبي با شورآفريني‌هاي ويژه همراهند، كنشگران با اين شورآفريني نوعي احساس تطهير و نزديكي به خدا مي‌كنند.

مي‌توان مذاهب و اديان را الهام‌دهنده اشكال مختلف هنري دانست كه هنرمند با مكاشفه و كسب آگاهي براي بيان واقعه‌اي مذهبي و به واسطه نبوغ هنري خويش، خالق اثري هنري مي‌شود. هنر مي‌تواند در اشكال مختلف ظاهر شده و احساسات مخاطبين را در قالب اشكال هنري به تصوير بكشد، اين وابستگي ميان مذهب و هنر نه تنها در ميان ايرانيان كه در تمام مذاهب قابل لمس و مشاهده است. اما موسيقي و نيايش‌هاي ديني به دليل اشتراكاتي كه با يكديگر دارند و عابدان، نيايش‌هاي خود را با جملاتي موزون بيان مي‌كنند، به تمركز دروني و احساس رضايت قلبي دست‌يافته و سبب مي‌شود تا هنر موسيقي رابطه تنگاتنگي با مذهب داشته باشد؛ كمااينكه بررسي موسيقي در ادوار مختلف اين نكته را ثابت كرده كه اين هنر طي ساليان و از قديم الايام رابطه خوبي با مذهب داشته است چراكه بيان‌كننده باورها، خواست‌ها و حالات روحي و برانگيزاننده احساسات انسان‌ها بوده و از اين رو نمي‌توان آن دو را از يكديگر منفك دانست.

جوامع متفاوت در سراسر جهان براي اجراي مراسم مذهبي و ديني خود شيوه‌هاي گوناگوني را اتخاذ مي‌كنند؛ شيوه‌هايي كه در هريك از آنها رنگ و بوي هنر جاري‌ است. شعر، موسيقي، حركات موزون، نقاشي و موارد بسيار ديگري كه متاثر از مذاهب اقوام مختلف مي‌تواند چهره‌اي نو به خود گرفته و در قالب سوگواره‌هاي مذهبي به مخاطب ارايه شود. در ايران نيز اجراي مراسم مذهبي آداب و اصول خاص خود را دارد كه در اين ميان شعر و موسيقي بيش از ساير هنرها مورد توجه قرار مي‌گيرد. همواره با نزديك شدن به ايام عزاداري، صداي نوحه و مداحي از گوشه و كنار خيابان‌ها شنيده مي‌شود. صداهايي كه از ميان آنها مي‌توان رگه‌هايي هر چند اندك از موسيقي دستگاهي را يافت تا ثابت كند دو نوع موسيقي ايراني و مذهبي ارتباط تنگاتنگي با يكديگر داشته و موسيقي مذهبي برآمده از موسيقي دستگاهي است كه به دليل ممنوعيت‌ها و محدوديت‌ها در ادوار مختلف در قالب «نوحه» يا «تعزيه» تبلور كرده است.

مطالعه تاريخ اين سرزمين نشان مي‌دهد موسيقي مذهبي از قديم‌الايام در ايران رواج داشته است. حجاري‌ها، نقوش برجسته، آثار گلي و متون ايلامي جملگي حاكي از اين است كه موسيقي به خصوص در مراسم مذهبي و اهداي قرباني از روزگار باستان مرسوم و مورد توجه بوده است؛ آنچنان كه از دوران ساسانيان، اجراي موسيقي در زمان نيايش و انجام تشريفات ديني براي ايجاد فضايي روحاني و معنوي همواره در دستور كار قرار مي‌گرفت. علاقه حاكمان ساساني و همچنين توجه مردم به موسيقي در زندگي روزمره به اندازه‌اي بود كه اين هنر در مراسم مذهبي نيز وارد شد چنان كه «اوِستا» را به شكل سرودهاي مذهبي مي‌خواندند. آوازخوانان، دور معبد آتش جمع مي‌شدند و روزي پنج بار سرودهاي مذهبي ديگر را كه از اوستا انتخاب مي‌شد با آهنگ مي‌خواندند. اين آوازخوانان را هميشه از ميان جوانان انتخاب مي‌كردند و لباس‌هاي مخصوص سفيد يا ارغواني به تن مي‌كردند. (غفاري، 1393: 4) احترام به موسيقي و موسيقيدان اما محدود به دوره‌اي خاص در تاريخ ايران نشده و در ادوار مختلف، اين هنر و فعالان آن مورد تكريم قرار مي‌گرفتند؛ آنچنان‌كه بهرام گور (438-420) به دليل تمايل و بستگي فراوانش به موسيقي، اين گروه را در طبقه‌بندي اول و هم‌تراز با بزرگان كشور قرار داده بود. اين روش توسط جانشينان وي نيز عملي و مراعات شد. (بياني، 1320: 15) بستگي و تمايل شديد بهرام به موسيقي، مورد بحث بسياري از مورخان بوده است.

اما پس از ورود اسلام برخي محدوديت‌ها و تغيير نگرش‌ها در اين حوزه باعث شد تا موسيقي دچار تحولات عظيمي شود كه گاه اثرات مثبتي نيز در موسيقي پديدار ساخت. شايد بتوان مهم‌ترين تاثير اسلام بر موسيقي را افزوده شدن ماهيت ماوراءالطبيعه و روحاني به آن دانست. در حالي‌كه در مقايسه با موسيقي هندوستان كه با وجود برخورداري از ماهيت مذهبي، جسم انسان به واسطه اسبابي همچون رقص تحت‌تاثير قرار مي‌گيرد. موسيقي ايراني سبب اعتلاي روح و پرواز به بالا مي‌شود (ميلر، 1375) تاثير حضور اعراب در موسيقي ايران به اندازه‌اي بود كه اين هنر مورد توجه مردم عرب نيز قرار گرفت و اين لذت از موسيقي ايراني به اندازه‌اي بود كه تصميم به آموختن آن گرفتند و براي يادگيري هنر موسيقي و آواز، به ايران سفر كردند. يكي از افرادي كه به نفوذ موسيقي ايراني در ميان اعراب كمك كرد «عيسي‌بن‌عبدالله» برده مادر عثمان است كه به دليل معاشرت با ايرانيان قطعات موسيقي ايراني را آموخته و با مهارتي تمام آنها را در ساخته‌هاي خود به كار مي‌بُرد.

«صائب خطير» ديگر هنرمند عرب زباني بود كه از آوازهاي محلي ايراني وام گرفته و شروع به ساخت نخستين اثر عربي با آهنگي آرام به نام «ثقيل» كرد. او كه از پدري ايراني بود، بعدها اجازه يافت تا در محضر خليفه آواز بخواند.

«سعيدبن ملحبه» ديگر موسيقيدان عرب بود كه موسيقي ايران را در موسيقي عرب وارد كرد. وي، تصادفا چند كارگر ايراني را در كعبه ديد كه در هنگام كار ساختماني آواز مي‌خوانند و با الهام از آن با سفر به سوريه و ايران، براي آواز عربي نت موسيقي تدوين كرد. (همان)

با اينكه موسيقي از ديرباز در اديان مختلف جايگاه خاصي داشته و در مراسم ديني از آن استفاده‌هاي متعددي شده است اما دوران رشد و بلوغ موسيقي كنوني مذهبي را مي‌توان زمان حكومت «شاه‌عباس صفوي» دانست. از آنجا كه دوران صفويه را مي‌توان عصر «دين‌سالاري» ناميد و با توجه به آنكه بنيان اين سلسله مقتدر بر پايه تشيع بنا نهاده شده است؛ از همين رو حاكمان، به فراخور علاقه‌مندي‌شان به هنر در بسط و گسترش هنر اسلامي اهتمام ورزيدند.

معماري، مينياتور، كاشيكاري و نقاشي از جمله هنرهايي بود كه در كنار موسيقي رنگ و بوي مذهبي به خود گرفت و پايه‌گذار سبكي نو در هنر ايراني شد. ناگفته نماند با وجود رواج هنر اسلامي در سراسر ايران پس از حمله اعراب، موسيقي دچار پسرفت عميقي شده و ارايه آن سال‌ها ممنوع بود. اين ممنوعيت در دوران صفويه نيز به حدي مشهود است كه به گواه تاريخ و شهادت مورخان، شاه تهماسب صفوي، يكي از موسيقيدانان زمان خود را كه معلم پسرش سلطان حيدر ميرزا بود به ‌دار آويخت و دستور قتل كليه نوازندگان و خوانندگان را صادر كرد. در اين دوره موسيقيدانان از بيم جان خود، دست از هنر كشيده يا هنر خود را مخفي مي‌كردند؛ از اين‌رو فرصت براي فعاليت افرادي كه مقام و منزلت اين هنر را درك نمي‌كردند مهيا و در نتيجه موسيقي به قهقرا كشيده شد. (اصلاني، 1396)

اما بر خلاف شاه تهماسب و برخي شاهان صفويه كه ضربه مهلكي به پيكره هنر وارد كردند، دوره شاه عباس يكم را مي‌توان يكي از پر رونق‌ترين ادوار تاريخ حكومت صفويه در ايران دانست. شاه‌عباس همچون پدرش به هنر و ادبيات علاقه‌مند بود همين مهم نيز باعث شد تا هنر، طلايي‌ترين دوران خود را در دوره زمامداري وي سپري كند. از آنجا كه نقش دين اسلام و مذهب تشيع در دوران صفويه بسيار پررنگ بود و به دليل وجود حكومت ديني در آن دوران، هنر اسلامي جايگاه ويژه‌اي پيدا كرد، سبكي نو در هنر ايراني پايه‌گذاري شد.

شعر، موسيقي، نقاشي و خوشنويسي تحت تاثير اين مكتب «اسلامي- ايراني» قرار گرفته و رنگ و بويي تازه به خود گرفتند. تاثيرگذاري هنر نو و جديد اسلامي و مقبول شدن آن در ميان مردم باعث شد تا نه‌تنها تغييرات عمده‌اي در شيوه ارايه هنر ايراني حاصل شود و تمام شاخه‌هاي هنر تحت تاثير فضاي هنر اسلامي قرار گيرد بلكه پس از گذشت سال‌ها همچنان يكي از هنرهاي ارزنده ايراني محسوب شود.

پس از روي كار آمدن دولت صفويه و جلوس شاه‌اسماعيل به تخت سلطنت، تشيع به عنوان مذهب رسمي ايران شناخته شد و همين امر باعث شد تا شعر و ادبيات نيز همچون ساير هنرها رنگ ديني به خود گرفته و اشعار مذهبي در رثاي امامان ترويج بيشتري يابد. آنچنان كه شعراي بسياري در اين دوره ظهور كرده و آثار اغلب ماندگاري را از خود برجاي گذاشتند. حسين كاشفي (91۰–84۰ ه‍ ق) نمونه اين بزرگان است كه اثر معروف خود با نام «روضه‌الشهدا» را كه مجموعه‌اي از روايات رثايي و حماسي ديني در رابطه با سرگذشت امام حسين و واقعه كربلا است در سال 908 هجري قمري تاليف كرد. همان‌گونه كه از سطور بالا برداشت شد، شكل‌گيري موسيقي مذهبي مديون حكومت اسلامي صفويه علي‌الخصوص دوران زمامداري شاه‌عباس بر مسند قدرت است اما بلوغ اين مكتب را بايد به حكومت قاجاريه علي‌الخصوص دوره ناصري نسبت داد. علاقه ناصرالدين شاه قاجار به تعزيه و هنر تئاتر باعث شد تا اين دو هنر از جايگاه ويژه‌اي برخوردار باشند.

 

از هنجار تا هنجارشكني

تعزيه، نوحه، مداحي و روضه را مي‌توان از برخي شعبات موسيقي مذهبي دانست كه فعالان اين حوزه با توجه به جغرافياي بومي خود و تلفيق موسيقي دستگاهي با نواهاي محلي، آوايي ماندگار خلق كرده‌اند. موذن‌زاده ‌اردبيلي و حسين فخري نمونه‌هاي قابل اشاره در اين زمينه هستند كه توانسته‌اند با دانشي كه از موسيقي ايراني دارند و تلفيق آن با ملودي‌هاي محلي، پنجره‌اي نو در موسيقي مذهبي را به روي علاقه‌مندان بگشايند. اذان معروف موذن زاده، سيد جواد ذبيحي و استاد تاج اصفهاني در بيات ترك و حسين صبحدل در ماهور نمونه‌هاي قابل اشاره هستند. اما با ملاك قرار دادن مُراثي دوران قاجار و آثار به جاي مانده از مرثيه‌سرايي‌ها مي‌توان به نتيجه رسيد كه اين هنر، طي ساليان گذشته دچار تحولات بسياري شده و فعالان اين عرصه همگام با زمانه تغييرات اغلب عمده‌اي را در شيوه ارايه هنر خود اعمال كرده‌اند. اين تغييرات همواره مفيد نبوده و در برخي ادوار براي اثرگذاري بيشتر به انحرافاتي آلوده شده است؛ از همين رو گردانندگان مراسم عزاداري به بهانه جذب مخاطب يا اصطلاحا پامنبري بيشتر، به هر روشي متوسل شده و الگوهاي جديد نمايش مذهبي را در قالب‌هاي نو و جذاب عرضه مي‌كنند و در اين راه دست به تحريفاتي نيز مي‌زنند؛ جعل اشعار و دست بردن در سروده‌هاي قديمي، تحريف وقايع كربلا، كپي‌برداري از ملودي موسيقي‌هاي آشنا و پاپ، تند كردن ريتم موسيقي و بهره‌گيري از اشعار نه‌چندان موجه نتيجه ورود برخي نوحه‌خوانان بيگانه با آواز و دستگاه‌هاي موسيقي ايران به حوزه مداحي است كه لطمات بسياري به اين حوزه وارد كرده است.

در اين راه گاهي مشاهده شده است مداح با استفاده از الفاظي كه شايسته مقام والاي امامان نيست آنها را تا مقام اُلوُهيت بالا برده و درجه انسانيت خود را تنزل مي‌دهند كه مورد تاييد هيچ‌كدام از علماي ديني جامعه هم نيست. در پژوهشي كه پيرامون اين موضوع از ميان 200 نوحه ايراني (فارسي و تركي) با بهره‌گيري از تكنيك تحليل محتواي كيفي و از منظر دارا بودن مضاميني چون آموزه‌هاي ديني و اخلاقي، آموزه‌هاي معرفي عبارات سخيف و موهوم انجام شد و نوحه‌هاي پاپ ايراني مورد بررسي قرار گرفتند، نشان مي‌دهد عبارات سخيف، سلطنتي و موهوم از بيشترين و آموزه‌هاي اخلاقي، معرفتي و ديني از كمترين كاربرد برخوردار بوده‌اند. همچنين ضريب علاقه به نوحه‌هاي پاپ بسيار بيشتر از ضريب علاقه به نوحه‌هايي به سبك سنتي است. (طالب پور، 1393)

با مطالعه بسياري از آثار به جاي مانده از گذشتگان مي‌توان به اين نكته پي برد كه اكثريت قريب به اتفاق آثار ارايه شده قدما، داراي نغمگي خاص بوده و در چارچوب دستگاه‌هاي موسيقي ايراني براي مخاطبان اجرا شده‌اند. در نقطه مقابل فرم موسيقي‌هاي مذهبي اين زمان در قالب‌هايي نه‌چندان شكيل و اغلب آزار‌دهنده به مخاطبان عرضه شده و برخي نوحه‌گران به مدد سيستم‌هاي صوتي و بلندگوها، بي‌كيفيت‌ترين صداها را به ناكوك‌ترين حالت ممكن به گوش عزاداران مي‌رسانند.

با اين تفاسير آنچه امروزه از آن به عنوان موسيقي مذهبي ياد مي‌شود و در اختيار عزاداران و مخاطبين قرار مي‌گيرد، تفاوت عمده‌اي با نمونه‌هاي ارايه شده در سال‌هاي قبل دارد. تغيير ذايقه و سبك عزاداري جوانان كه در تمام شعبات هنر نيز مي‌توان آن را مشاهده كرد، باعث شده تا در كنار آن‌كه مرثيه سرايي و مرثيه خواني‌ها اصالت خود را از دست داده و از حالت رديف دستگاهي خارج شوند، به سمت پاپيولاريزه شدن گام برداشته و مجريان اين قبيل نوحه‌ها كپي‌برداري‌هاي بسيار ناشيانه‌اي از شعر يا موسيقي ترانه‌هاي غربي به عمل آورند. از طرفي ناآگاهي مخاطبان و عدم توانايي درك درست از موسيقي عاملي شده است كه اجرا كنندگان هنر با سوءاستفاده از اين نكته كه مي‌توان هر آش شوري را به خورد مخاطبين داد، انواع بي كيفيتي از موسيقي را به مخاطب عرضه مي‌كنند، معضلي كه نه فقط در شاخه موسيقي مذهبي و عاشورايي كه در تمام حوزه‌هاي هنر موسيقي ايراني مي‌توان لمس كرد.

ورود مداحان ناآشنا به موسيقي و آواز باعث شده است كه اين افراد حتي در انتخاب موسيقي‌هاي تقليدي خود نيز دچار اشتباه شوند، همين امر سبب مي‌شود تا اين مداحان ناوارد جداي از آنكه در انجام رسالت اصلي خويش كه حفظ موسيقي عاشورايي است، دچار انحراف شوند، ضربه مهلكي به اعتقادات و باورهاي مذهبي عزاداراني وارد كنند كه سال‌هاي طولاني با نواي غمبار مرثيه‌سرايان بزرگ در سوگ امامان خود گريسته‌اند. در اين ميان سوالي كه مطرح مي‌شود آن است كه آيا شيوه‌هاي ارايه شده در موسيقي مذهبي كنوني مي‌تواند با سخنان اميل دوركيم كه از آن به‌عنوان آشنايي جوانان با هنجارها ياد مي‌كند، مطابق باشد؟ آيا اصولا آنچه اكنون از آن به عنوان موسيقي‌ مذهبي با شكل و شمايلي نو ياد مي‌كنيم، مي‌تواند هنجار قلمداد شود يا آنكه خود از جمله ناهنجاري‌هايي‌ است كه ناشي از ناآگاهي مخاطبان و سوءاستفاده مداحان تازه‌كار است؟

 

منابع و مآخذ:

1- بياني، خانبابا، 1320، موسيقي در زمان ساسانيان، ماهنامه آموزش و پرورش، شماره 179 و 180

2- ميلر، لويد، كيانبخت، طوبي، 1375، موسيقي سنتي ايران پرمايه و روح نواز، دانشگاه انقلاب، شماره 106 و 107

3- طالب‌پور، اكبر، 1393، تقدس‌زدايي نرم از عزاداري با نوحه پاپ، فصلنامه معرفت، شماره 21

4- غفاري، مريم، 1394، گفت‌وگوي هارمونيك، سيري در تاريخ موسيقي و خنياگري ساسانيان

دسترسي در: http: //www.harmonytalk.com/id/13811

5- اصلاني، حسين، 1396، گفت‌وگوي هارمونيك، ايران در كشاكش موسيقي.

دسترسي در: http: //www.harmonytalk.com/id/19082

 


شعر، موسيقي، نقاشي و خوشنويسي تحت تاثير اين مكتب «اسلامي- ايراني» قرار گرفته و رنگ و بويي تازه به خود گرفتند. تاثيرگذاري هنر نو و جديد اسلامي و مقبول شدن آن در ميان مردم باعث شد تا نه‌تنها تغييرات عمده‌اي در شيوه ارايه هنر ايراني حاصل شود و تمام شاخه‌هاي هنر تحت تاثير فضاي هنر اسلامي قرار گيرد بلكه پس از گذشت سال‌ها همچنان يكي از هنرهاي ارزنده ايراني محسوب شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون