ميان ماه من تا ماه گردون
سيد عبدالجواد موسوي
چندي پيش با احمد طالبينژاد حرف ميزدم. در ميزگردي كه يكي از مجلات سينمايي براي مرحوم ناصر ملكمطيعي تدارك ديده بود. نميدانم چه حرفي پيش آمد كه طالبينژاد گفت: به خود مسعود كيميايي هم گفتهام كه قيصر بنمايه مذهبي دارد و بهشدت تحت تاثير واقعه عاشوراست. من هم به فيلم بلوچ اشاره كردم و اينكه در فلان صحنه، قهرمان فيلم در حالي به مرد متجاوز حملهور ميشود و او را به قتل ميرساند كه در بكگراند پردهاي از تعزيه قرار دارد.
آن بحث به همين چند جمله محدود ماند اما بعدها با خودم فكر كردم برخلاف تصور برخي از شبهمنتقدان ادبي و هنري وقايع و مفاهيم بزرگي همانند عاشورا هيچ ربطي به تاريخ و تقويم خاصي ندارد. و اي كاش در همين چند سال اخير هيچ كس از آثار هنري درآميخته با اين موضوعات حمايت نميكرد تا شاهد آثار درخشانتري در اين زمينهها باشيم. اگر مستند بزم رزم را نديدهايد حتما ببينيد تا بدانيد حسين عليزاده چگونه اثر بزرگي مثل نينوا را ساخته و مديران فرهنگي چه درك و دريافتي از اين اثر شگفتانگيز داشتهاند.
بدون شك اگر هنرمندان به جاي پيروي از دل ديوانه و سودايي خويش گوش به فرمان مديراني بودند كه همه سعي و همتشان ريختن بحر در كوزه است امروز نه نينواي حسين عليزاده در كار بود نه تابلوي عصر عاشوراي محمود فرشچيان و نه مثنوي عاشورايي علي معلم. همين آثاري را كه نام بردم بگذاريد پهلوي آثاري كه با حمايتهاي بيدريغ و بريز و بپاشهاي هنگفت ساخته شده تا بدانيد ميان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمين تا آسمان است يعني چه؟ در سخنان حسين عليزاده تامل كنيد؛ هنوز هم نميگويد نينوا را براي واقعه عاشورا ساخته. ميگويد منظورم از ني نوا، نوايي است كه از ني برميخيزد. او خوب ميداند كه در مذهب عاشقان كفر است خودبيني و خودرايي و از آن خوبتر ميداند كه خواجه رندان چرا گفت:
بنده پير خراباتم كه لطفش دائم است
ورنه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست