نمايش سوال و استيضاح و مجلس بدون استراتژي
محمد داوري
درست است كه عملكرد دولت قابل نقد است اما عملكرد مجلس چي؟ درست است كه دولت مسوول امور اجرايي كشور است اما مجلس هم مسوول قانونگذاري و نظارت است آن هم قانونگذاري براي همه بخشها و نظارت بر همه بخشها نه فقط براي دولت و نظارت فقط بر دولت. در چند هفته گذشته با طرح سوال از رييسجمهور و استيضاح وزرا، مجلس خيلي خبرساز شده و مورد توجه افكار عمومي قرار گرفت اما در اين خبرسازيها و توجهات جايگاه و اعتبار مجلس نهتنها ارتقا پيدا نكرد بلكه به نظر ميرسد كاهش هم يافته باشد چراكه اولا افكار عمومي مواضع مجلسيان را چندان داراي حرف و نظر جدي و اساسي و راهكار برونرفت از بحرانها و مشكلات متعددي كه جامعه دچار آن است تشخيص نداد و دوم اينكه باتوجه به سخنان موافق و مخالف متوجه شد كه پشت بسياري از اين موافقتها و مخالفتها چيزي غير از برونرفت از بحرانها و حل مسائل است. در اين ميان صداي معدود نمايندگاني كه دل در گروه فرداي ايران و ايراني دارند كمتر بلند بود و كمتر شنيده شد همان كساني كه حرف دل مردم را فرياد كردند و ريشههاي مشكلات را نشانه رفتند و وقتي ديدند نمايش استيضاحها لوث ميشود، گفتند بس كنيد اين بازي و نمايش را و گويا اين صدا به گوش بازيگردانان رسيد و دستور آتشبس موقت را دادند. نميدانم مراكز نظرسنجي بهويژه مركز نظرسنجي مجلس توانسته بازخوردي واقعي از عملكرد مجلس داشته باشد يا نه. كه اميدوارم بازخوردي كه آنها گرفتهاند فرض نويسنده اين نوشته را تاييد نكرده باشد و من اشتباه كرده باشم كه جايگاه و اعتبار نمايندگان در اين چند هفته و روزهاي اخير كاهش يافته است چراكه به نسبت، تنها جايگاهي كه مردم بيش از ساير نهادها چشم اميد به آن دارند، مجلس است. در آخرين اين اتفاقات خبر از دستور كار خارج شدن استيضاح وزير آموزش و پرورش بود كه بعد از استيضاح وزير كار و اقتصاد قرار بود سهشنبه در صحن علني مجلس مورد بررسي قرار گيرد بعد هم استيضاح وزير بازرگاني در نوبت بود، خبري كه پرسشهاي فراواني را در اذهان عمومي بهويژه كنشگران مدني ايجاد نمود پرسشهايي كه چگونه است مجلسي كه يك سال پيش به سيدمحمد بطحايي 237 راي داده حالا ميخواهد او را استيضاح كند آن هم با كدام دلايل و به استناد چه مواردي؟! هر چند نقد جدي به عملكرد وزير آموزش و پرورش وجود دارد و متاسفانه او نتوانسته يك مديريت مقتدرانهاي داشته باشد و انسجام تيمي و گفتماني و تحرك و پويايي لازم و توان برآورده نمودن انتظارات حاميان دولت را نداشته اما آيا محتوا و انگيزهها و دلايل و زمان استيضاح عقلاني و موجه به نظر ميرسيد؟! همين اما و اگرها در مورد سوال از رييسجمهور و ساير استيضاحها نيز وجود دارد و به جز استيضاح وزير اقتصاد كه به نظر ميرسد ميتوانست محملي براي تمركز بر مشكلات اقتصادي و معيشتي و ريشههاي آن در دولت و خارج از دولت باشد، ساير استيضاحها به نمايشي ميماند كه بازيگران آن هم نميدانند به دنبال چه هستند و حتي بازيگردانان آن هم گاهي در نيمه راه پشيمان شده و سوت پايان بازي را مينوازند. واقعا در اين شرايط حساس اگر مجلس داراي يك استراتژي مشخصي نباشد اميد و اعتماد مردم بيش از گذشته كاهش مييابد و ابعاد و عمق بحرانها گسترش خواهد يافت. مجلس در يك آزمون و مقطع تاريخي قرار دارد؛ آزموني كه به نظر ميرسد معدود نمايندگاني به نسبت خوب دارند از پس آن بر ميآيند اما اكثريت مجلس يا منفعلند يا نقشآفريني درستي ندارند لذا تا ديرتر نشده بايد چارههايي اساسي بينديشند.