گفتوگوي ملي
براي حل مسائل اقتصادي
سيد مقداد ضياتبار احمدي
يكي از كليد واژههاي مهم در سخنرانيهاي رهبري در سالهاي اخير، لغت بصيرت است. در باب تعريف مفهوم بصيرت، بحثهاي گستردهاي صورت گرفته اما اگر بخواهيم يك تعريف خلاصه ولي جامع به دست دهيم، ميتوانيم بصيرت را نگاه درست به حوادث، درست سنجيدن و در آنها تامل كردن، تعريف كنيم. بصيرت يعني فهم درست اقتضائات زمانه و اتخاذ تصميم صحيح در زمان صحيح و در موقعيت مناسب آن. بصيرت در كنار تدين به مثابه دو بال براي پرواز (پيمودن مسير موفقيت) است كه در نبود هر كدام از آنها، قدم نهادن در مسير موفقيت اگر نگوييم غيرممكن، سخت خواهد شد. شايد بتوان مثال بارز آن را سليمان صرد خزايي دانست؛ مرد متديني كه امام زمان خود را دعوت به كوفه ميكند اما اندكي بعد به دليل عدم بصيرت و عدم درك صحيح از مسائل زمان، در اتخاذ تصميم مناسب عاجز ميماند و چيزي جز حسرت و پشيماني براي خود باقي نميگذارد. يكي از مشكلات جامعه امروز ايران نيز، نبود همين مولفه كليدي در برخي افراد است. به خصوص افراد متديني كه در برخي از نهادها و پستهاي مهم تصميمگيري حضور دارند، اما به خاطر عدم درك صحيح از شرايط روز و عدم تحليل مناسب، دست به اقدامات يا صحبتهايي ميزنند كه نتيجهاي جز شادي دشمنان اين كشور ندارند. دشمني كه برهم زدن اتحاد و انسجام ملي مردم ما را هدف قرار داده است. انسجامي كه اين روزها مانند شمع روشني در حال آب شدن است و ترميم آن سالها زمان خواهد گرفت، به شرط آنكه همتي براي ترميم وجود داشته باشد. اينكه در نامهاي درخواست عذرخواهي شود از رييسجمهور، آن هم بابت كاري كه نكرده است و بابت توافقي كه در قدم به قدم آن ازحمايت رهبري برخوردار بوده است، نشان از عدم وجود حلقه مفقودهاي به نام بصيرت است و به تعبير نگارنده، «گل به خودي» است. اعتماد و انسجام ملي را همين گل به خوديها نابود ميكند و البته زحمت دشمنان را هم كم ميكند. به منظور كاهش اين اختلاف نظرها و گام نهادن در مسير توسعه اقتصادي (كه مهمترين خواسته امروز مردم است) تنها راه، گفتوگو كردن است؛ گفتوگوي نهادهاي تصميمساز و بعضا موازي بيشماري كه در ساختار معيوب كشور وجود دارند و هر كدام پاروي خود را در جهت دلخواه خود به آب ميزنند؛ آن هم در اين درياي (جهان) پرتلاطم (حماسه فيلترينگ تلگرام و فيلتر فيلترشكنها را به ياد بياوريد!). توافق بر سر برخي اصول و ايجاد يك اجماع نظر در بين نخبگان حاكم و علماي تصميمساز، پيشنياز موفقيتهاي بعدي است. صريح بگويم مدت زماني است كه نخبگان حاكم ما با هم قهر كردهاند و ما به يك آشتي ملي نيازمنديم و گفتوگو ميتواند اين مهم را تحقق بخشد. اميد است «دي ماه 96»، «فروردين 97 و وضعيت بازار ارز» و ديگر حوادث از اين دست، چراغ راه و نكته عبرتآموزي شود براي زمامداران كشور، به منظور برداشتن گام مهم در جهت حل مسائل و مشكلات و آن هم چيزي نيست جز «گفتوگو» توسط افرادي كه دلسوزي براي نظام، مدعاي آنان است.
كارشناس ارشد اقتصاد